عملیات ها
تصویر | نام عملیات | تاریخ | رمز عملیات | توضیحات |
---|---|---|---|---|
مطلع الفجر | 1360/09/20 | یا مهدی(عج)ادرکنی |
عملیات مطلع الفجر
• عملیات مطلع الفجر
عملیات مطلعالفجر، سند رشادت و فداکاری، روحیه دلیرمردی، وطن دوستی و اسلامخواهی مردم غیور شهرستان گیلانغرب در تاریخ هشت ساله جنگ تحمیلی است. این شهرستان در طول هشت سال دفاع مقدس بارها بستر عملیات نظامی بود , در طول جنگ تحمیلی بارها مورد هجوم ناجوانمردانه ارتش بعث عراق از طریق زمین و هوا بوده است بهطوری که در 150 بار بمباران هوایی، موشک باران و گلوله باران آن ، تعداد 30 روستا و شهر گیلانغرب بهطور کامل تخریب شد.
مردان و زنان سلحشور گیلانغرب دومین شهر مقام کشور، با شروع جنگ تحمیلی در سال 59 و پس از اشغال شهرستان قصرشیرین توسط نیروهای متجاوز رژیم بعثی عراق و پیشروی آنها به طرف این شهرستان با استفاده از کمترین ابزار جنگی گرم و سرد اعم از تفنگ شکاری، تبر، تیشه، چوب و رهاسازی آب در مزارع کشاورزی برای توقف ابزارهای جنگی دشمن در گل و لای، دشمن را تا 10 کیلومتری پایین شهر به عقب راندند و منطقه عمومی روستای گورسفید را تبدیل به محل کانون درگیرها و مقاومت کردند.
مردم غیور شهرستان گیلانغرب در طول دوران دفاع مقدس با تحمل فشارهای فراوان و عدم امنیت منطقه هیچگاه این دیار را ترک نکردند و با تقدیم 750 شهید والامقام، بیش از دوهزار و 125 جانباز و 133 آزاده سرافراز و هزاران رزمنده، همواره از این مرزوبوم دفاع کردند.
اهداف عملیات مطلع الفجر
۱-تصرف و تأمین ارتفاعات شیاکوه، چرمیان و تنگ قاسمآباد.
۲-درگیر کردن نیروهای متجاوز بعث عراق در مناطق عملیاتی غرب کشور به منظور سهولت در اجرای عملیات رزمندگان اسلام در مناطق عملیاتی جنوب.
۳- فراهم آوردن شرایط لازم برای تسهیل اجرای عملیاتهای آفندی نیروهای خودی در منطقه گیلانغرب.
۴-وارد آوردن خسارات و تلفات به متجاوزان بعث عراق.
طرح مانور
در طرح مانور این عملیات دو محور اصلی که هر یک دارای محورهای فرعی نیز بودند برای انجام عملیات و رسیدن به اهداف مورد نظر پیشبینی شده بود:
هدف محور شمالی عبور از تنگه های حاجیان، کورک، قاسمآباد و قطع جاده گیلانغرب به قصرشیرین بود و هدف محور جنوبی نیز تصرف ارتفاعات چرمیان، شیاکوه و الحاق با نیروهای محور شمالی بود.
عملیات مطلع الفجر در روز۲۰ آذر ۱۳۶۰با رمز یامهدی (عج) ادرکنی آغاز شد، ابتدا ارتفاعات شیاکوه و چرمیان در محور جنوبی به تصرف نیروهای خودی درآمد و اما در محور شمالی به رغم موفقیت اولیه تلاش رزمندگان نتیجهای نداشت.
نتیجه عملیات
ارتفاعات شیاکوه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و علیرغم استقامت و تلاش فراوان، یگانهای شرکت کننده در عملیات بعلت آتش شدید دشمن، پاتکهای مکرر و سخت بودن پشتیبانی از یگانها سرانجام با وارد کردن تلفات و خسارات سنگینی بر دشمن به مواضع قبلی خود بازگشتند. بیش از ۱۷۰۰ نفر از نفرات دشمن کشته و زخمی و ۱۴۰ نفر نیز اسیر شدند. تیپهای ۲، ۳۶، ۴۱۲، ۴۲۵ و ۵۰۳ پیاده و «تیپ ۳۲ » نیروی مخصوص دشمن همراه با «گردان ۴ تانک» و گردانهای کماندویی خسارات سنگین و قابل ملاحظهای متحمل شدند.
به دنبال عملیات پیروزمندانه ثامن الائمه (ع) و در نتیجه پیگیری استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی، مقرر شد علاوه بر عملیاتهای بزرگ چند عملیات محدود در جبهههای میانی و شمالی انجام شود تا علاوه بر مشغول داشتن نیروهای دشمن در آن مناطق، از گسیل آنها به سوی جبهه جنوب ممانعت به عمل آید. عملیات مطلعالفجر یکی از مهم ترین این سلسله عملیات بود.
اهدافی که در این عملیات دنبال میشد، عبارت بود از فراهمسازی مقدمات آزادسازی قصر شیرین و نفت شهر، نزدیک شدن به شهر اشغال شده قصر شیرین، انهدام قوای دشمن، جلوگیری از آرامش نیروهای دشمن در جبهه میانی.
منطقه عملیاتی دارای دو محور عمده سرپلذهاب و گیلانغرب بود. محور سرپلذهاب علاوه بر ارتفاعات متعدد از جمله برآفتاب دارای تنگههای استراتژیک حاجیان، کورک قاسمآباد بود که از طریق آنها جاده گیلان غرب به قصرشیرین و سایر خطوط مواصلاتی عقبه دشمن در دید و تیر قرار میگرفتند.
در محور گیلانغرب که از وسعت بیشتری نسبت به محور سرپلذهاب بر خوردار است، ارتفاعاتی همچون شیاکوه، سرتتا، چرمیان، دیزه کش، بزنیلی و نیز چند قله دیگر وجود دارند.
انجام عملیات بزرگ مطلعالفجر در ۲۰ آذر ۱۳۶۰ در تاریخ دفاع مقدس اهمیت زیادی دارد. پس از انجام چند عملیات موفقیتآمیز در این سال، نوبت به انجام یک عملیات بزرگ دیگر در غرب کشور رسید. دشمن که در این سال شکستهایی را از رزمندگان چشیده بود، این بار در غرب کشور با رزمندگان درگیر شد. منطقه عملیاتی مطلعالفجر برای هر دو کشور بسیار استراتژیک و مهم بود، اما چون تسلط رزمندگان بر این ارتفاعات غربی منجر به تهدید بغداد میشد، ارتش بعث با تمام قوا به مقابله با رزمندگان پرداخت.
یکی از یگانهای ارتش جمهوری اسلامی که در عملیات مطلعالفجرنقش مؤثری ایفا نمود تیپ 58 ذوالفقار می باشد . تیپ 58 ذوالفقار که از سال 1359 در منطقه حضور داشت، بنابر دستور، از اوایل مهرماه سال 1360 تلاش جهت یافتن منطقهای برای انجام عملیات آغاز نمود. برای اجرای عملیات، تیپ 58 ذوالفقار، طرح «ذوالفقار 1» را تهیه و منتشر کرد و برای اولینبار در منطقه غرب، هدف در عمق 10 کیلومتری پشت دشمن انتخاب شد که به فرماندهی مشترک ارتش و سپاه این عملیات انجام میشد، یک عملیات بسیار وسیع با اهدافی بزرگ که گه گاه دور از انتظار جلوه مینمود.
نبرد شب و روز ادامه داشت، صعود به ارتفاعات به سختی انجام می شد و مشکلات بسیار بود و مقاومت دشمن حیرتانگیز؛ ارتفاعات شیاکوه و برآفتاب به تصرف خودی درآمد. اما پاتکهای سنگین و متوالی دشمن از یک سو و عدم امکان پشتیبانی از نیروها به سبب دوری مسافت خط مقدم با عقبه از سوی دیگر موجب شد با وجود 17 روز مقاومت و تلاش تیپ 58 ذوالفقار و... سرانجام مواضع قبل از حمله تثبیت شود.
درعملیات مطلع الفجر حدود یک گردان از رزمندگان استان سمنان در قالب نیرو های سپاه وبسیج و ارتش از کلیه شهرستانهای استان شرکت داشتند که تعداد 13 نفر به شهادت رسیدند وتعدادی نیز مجروح شدند
|
|
طریق القدس | 1360/08/09 | یا حسین (ع) فرماندهی |
عملیات طریق القدس
عملیات طریقالقدس ، عملیات تهاجمی نیروهای مسلح ایران، در خلال جنگ ایران و عراق بود ، که در آذرماه ۱۳۶۰ به مدت ۸ روز در مناطق دشتآزادگان ، بُستان و سوسنگرد ، در استان خوزستان، انجام شد . این عملیات به طور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، همچنین پشتیبانی نیروی هوایی ارتش، هوانیروز و نیز جهاد سازندگی، علیه مواضع نیروهای ارتش بعث عراق، طراحی و اجرا گردید.
عملیات « طریقالقدس » دومین عملیات موفقیتآمیز ایران پس از عملیات «ثامنالأئمه» بود که با هدف آزادسازی بستان و هفتاد روستای منطقه، طراحی و اجرا شد و پیشرفت در این عملیات به اندازهای ارزشمند بود که امام خمینی (ره) آن را « فتحالفتوح » عنوان کردند.
ویژگیهای استراتژیک عملیات « طریقالقدس »
۱- وحدت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش، همراه با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش و هوانیروز و جهاد سازندگی و همچنین حضور گسترده نیروهای مردمی علیه مواضع دشمن بعثی.
۲- بخش عمدهای از منطقه عملیات « طریقالقدس » پوشیده از شنزار و رملهای بیابانی (شن و ماسه سبک) بود و حرکت دادن نیروهای پیاده و نیز عبور نفربرها، تجهیزات زرهی و ادوات نظامی در آن امکانپذیر نبود؛ بنابراین احداث جاده رملی برای دستیابی به عقبههای دشمن و نابودی نیروها و امکانات آنها در این عملیات، باعث شد که جاده ای به طول ۱۰ کیلومتر توسط جهاد سازندگی در داخل رملها احداث شود و نیروهای زرهی به سرعت تپههای غیرقابل عبور را پشت سرگذاشته و دشمن را در محل استقرار توپخانه و نیروهای احتیاط خود غافلگیر کنند که به تعبیر سپهبدشهید «علی صیاد شیرازی» ارزش نظامی چنین جادهای به میزان چند لشکر نیرو بود واین جاده به نام جاده پیروزی نام گرفت.
۳- تصرف چزابه و قطع شدن ارتباط میان نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان و تأمین مرز مشترک و دسترسی به «هورالهویزه».
۴- بهرهبرداری صحیح نیروهای پیاده خودی از شکل و جنس زمین و موانع آن از قبیل مناطق رملی «هورالعظیم» و تا حدی رودخانهها، سبب شد که قابلیت انعطاف طرح پدافندی دشمن به شدت تقلیل یابد.
عملیات طریقالقدس با پیروزی قاطع نیروهای ایرانی همراه بود، که منجر به آزادسازی شهر بستان و ۷۰ روستای همجوار آن، همچنین آزادسازی ۵ پاسگاه مرزی، توسط نیروهای ایرانی گردید. در این عملیات نیروهای مسلح ایران با پیشروی در عمق و رسیدن به جاده فکه–جفیر، ارتباط میان نیروهای ارتش عراق در شمالغربی و جنوبغربی خوزستان را قطع نمودند و در نهایت با تصرف تنگ چزابه، به منطقه هورالهویزه دسترسی پیدا کردند.
با اجرای این عملیات رزمندگان اسلام توانستند خود را به مرز بینالمللی برسانند و تهدید دشمن از محور جاده سوسنگرد ـ حمیدیه به سمت اهواز از بین رفت و احتمال اشغال اهواز و سوسنگرد منتفی شد. حدود 2500 نفر از ارتش بعث عراق به هلاکت رسیدند.
طرح و احداث جاده برروی رمل توسط جهادسازندگی سمنان
ویژگی اصلی نبرد طریقالقدس، احداث جاده رملی در شمال منطقه عملیاتی در تپههای رملی غیرقابل عبور بود از آنجا که موفقیت در عملیات طریقالقدس به دور زدن دشمن از پشت سر آنان بستگی داشت فرماندهان ارتش و سپاه به این نتیجه رسیدند که به هر صورت ممکن جادهای در دل تپههای رملی احداث شود. قرار شد 15 کیلومتر جاده خاکی که 9 کیلومتر بر روی تپههای رملی میگذشت اقدام شود.
یکی از مسئولین جهاد سازندگی سمنان می گوید وقتی طرح ساخت جاده را در جلسه بیان کردم فرماندهان فقط ما را نگاه میکردند، انگار امیدی به این کار نداشتند. به ما گفتند بروید و آزمایش کنید. در ابتدای کار و برای نمونه قرار شد یک محل برای نشستن هلیکوپتر بسازیم. کار را شروع کردیم و بچهها به خوبی محل فرود هلیکوپتر را ساختند. شهید «صیاد شیرازی» وقتی برای بازدید آمد جادهسازی را شروع کرده بودیم. وقتی پیشرفت کار را دید بچهها را تشویق و از ایمان و همت آنها تمجید کرد .
در کمتر از 20 روز جاده ساخته شد. جادهای که شب عملیات با هوای بارانی بسیار موثر بود. چون با استفاده از این جاده رزمندگان سریعا خودشان را به توپخانه دشمن رساندند و هیچ کس باورش نمیشد این جاده را فقط یک عده از بچههای جهادی با این امکانات کم و محدود ساخته باشند به طوری که شب عملیات از این جاده تریلی کمرشکن با تانک عبور کرد.
از دیگرویژگی مهم و منحصر به فرد این عملیات «حضور مردم در صحنه نبرد» است. این دومین تجلی قدرت مردم در کسب پیروزیهای بزرگ بعد از عملیات ثامنالائمه(ع) بود واین تلاش وسیع ایرانیها در جنگ نوعی تغییر استراتژی از دید غربیها قلمداد میگردید که هراس و وحشتی در دل کارشناسان نظامی کشورهای حامی صدام قرار داده بود.
با روی کار آمدن شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش، همبستگی نیروهای ارتش و سپاه بیشتر شده بود، راهبرد انجام عملیاتهای آفندی و بازپسگیری مناطق اشغالی فکر فرماندهان را به خود اشغال نموده بود و اجرای سلسله عملیاتهای «کربلا»، آغازی برای عملیاتی کردن این راهبرد محسوب می شد با وجودی که در ۵ مهر 1360 و در عملیات «ثامنالائمه(ع)» شرق رودخانه کارون پاکسازی شد، ولی هنوز منطقه غرب دزفول- شوش و در جبهه میانی غرب سوسنگرد- بستان و منطقه جنوب غربی اهواز- خرمشهر در اشغال دشمن قرارداشت.
بنابر این عملیات «طریقالقدس» با هدف آزادسازی شهر «بستان» و تأمین مرز و دسترسی به «هورالهویزه» طراحی شد. از جمله اهداف عملیات طریقالقدس میتوان به قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب اشاره کرد که با بسته شدن تنگه چزابه تحقق یافت.
آزاد کردن شهر بستان که عراق به ویژه شخص صدام به هنگام اشغال آن تبلیغات بسیار وسیعی را در سطح بینالمللی به راه انداخته بود، انهدام نیروهای دشمن به میزان شش تیپ، آزاد کردن ۷۰ روستا (۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی در محاصره نیروهای بعثی بودند)، آزادسازی ۳۰۰ تا ۳۵۰ کیلومتر از خاک جمهوری اسلامی ایران، رسیدن به مرزهای بینالمللی در حدفاصل «هورالعظیم» و آزادسازی یک لشکر زرهی از نیروهای خودی به دلیل محدود شدن خطوط پدافندی از دیگر اهداف این عملیات بود.
رزمندگان استان سمنان متشکل از برادران سپاه وبسیج از شهرهای مختلف استان در قالب دو گردان در تیپ 14 امام حسین (ع) سازماندهی و در تمامی مراحل عملیات و پاتک دشمن نقش موثری ایفا کردند و در این عملیات 34 نفر از بهترین عزیزان این استان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
|
|
بیت المقدس | 1360/02/10 | یا علی بن ابیطالب(ع) |
عملیات بیت المقدس
• عملیات بیت المقدس
در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد. بر همین اساس، با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.
اهداف عملیات
مهم ترین اهدافی که در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از: انهدام نیروی دشمن، آزاد سازی حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید ، خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن ، تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه) و آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.
منطقه عملیات
منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود. منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های کارون، کرخه کور و اروند بود.
استعداد دشمن
استعداد دشمن دراین عملیات 12 لشکر ، 18 تیپ مستقل ، تعداد 30 گروهان کماندو ، تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر)، گردان تانک مستقل سیف سعد ، گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین ، توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان که ماموریت مقابله با عملیات رزمندگان اسلام وحفاظت از سقوط خرمشهر را بعهده داشتند .
طرح عملیات
در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است. هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند. بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:
1- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
2- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
3- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
شرح عملیات
سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.
شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشکینی نیز که در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند، هر یک به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت کردند.
عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم کرد:
مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.
در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند. الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.
مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.
عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.
دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر. در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.
سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود. در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز کرد و یگان هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند. به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی اروند رود و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند. در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.
در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد. در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید. رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اکبر سردادند.
حدود 1000 نفراز رزمندگان شهرهای مختلف استان سمنان اعم از جهاد ونیروهای رزمنده درتمام مراحل این عملیات حضور داشتند که تعداد 90 نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و بیش از 170 نفر نیز مجروح ویا به درجه جانبازی رسیدند .
نتایج عملیات :
- طی عملیات بیت المقدس 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
- با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.
- فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.
- عملیات بیت المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
- طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.
عملیات بیت المقدس در نگاه رسانه های جهان
عملیات پیروز بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و تعیین کننده ای بر پیکر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و ذهنیت هایی را که درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت، تغییر داد. بسیاری از کارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.
رادیو دولتی انگلیس که در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می کرد: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو «را برای شکستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سکوت خود را بکشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام کند: «از زمانی که خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن کرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی گذرد که ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون کشیده شد.»
در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های بین المللی، در گزارش هایی که با عنوان «بسیار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره کرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام داشتند که عراق «تلویحا به شکست خود اعتراف کرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق طی یک اطلاعیه کوتاه ضمن آن که از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر «نام برد، اعلام کرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است بندر خرمشهر را ترک کرده و تا مرزهای بین المللی عقب نشینی کرده اند همین اطلاعیه تلکس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افکار عمومی عراق رسانده شد: «یک سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است که نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن که تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار کامل دفع کردند... صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یک جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاکتیکی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با موفقیت کامل انجام داده اند.
این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد که خبرگزاری آمریکایی» یونایتدپرس «در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف کرده و نوشت:» ... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند «. پس از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه های ایران و خارجی که در آنها شکست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی کشورهای جنوب خلیج فارس نیز که همواره از صدام حمایت می کردند، اکنون به واهی بودن دعاوی حکام بغداد اذعان داشتند. روزنامه گاردین چاپ انگلستان درباره سقوط فتح خرمشهر می نویسد: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم ترین افتخار جنگی عراق که ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را که به وسیله آن عراق می کوشید ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، از دست بغداد ربودند.» همچنین وزیر امور خارجه آمریکا «الکساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه شان می گوید: «پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریکا نگران کننده است و منافع غرب خصوصا آمریکا را در منطقه به خطر انداخته است.»
|
|
مولای متقیان | 1360/12/01 | یا علی(ع)ادرکنی |
عملیات مولای متقیان
عمليات مولاي متقيان (ع) :
رويارويي با حمله دشمن به چزابه
دشمن در جمع بندي اطلاعات حاصله خود - بويژه توسط ما هوارههاي آمريكايي - به اين نتيجه رسيده بود كه ايران بزودي در منطقه « شوش » عمليات بزرگي انجام خواهد داد . از اين رو استحكامات و تمركز شديد نيرو را در شوش ايجاد كرد و ميادين مين را وسعت داد .
همچنين 10 تيپ مستقل به همراه چند تيپ « جيش الشعبي » به دو لشگر تقويت شدهاش در منطقه افزوده و براي پيش دستي در تاريخ 17 بهمن ماه 1360، حمله خود را با شديدترين آتش توپخانه و بمبارانهاي مهمات و تجهيزات خود را صرف نبرد در چزابه كرد ، اما با مقاومت سرسختانه نيروهاي ايراني رو به رو شد .
در مقابل نيروهاي خودي با انجام عمليات « مولاي متقيان (ع) » معروف به جنگ چزابه در يكم اسفند ماه 1360 تلاشهاي بيرويه دشمن را عقيم گذاشتند . اين عمليات دو هفته به طول انجاميد و خسارات قابل توجهي به يگانهاي تقويت شده ارتش صدام وارد آمد .
تنها ثمر حمله عراق به چزابه اين بود كه عمليات سراسري و گسترده « فتح المبين » يك ماه و نيم به تعويق بيفتد .
ارتش عراق در عمليات شكست حصر آبادان اعلام كرده بود كه 80 تن و در عمليات « طريق القدس » 34 نفر كشته داده است ، ولي در نبرد چزابه شمار تلفات انساني خود را به 200 نفر اعلام نمود ،كه اين تفاوت آمار ، شمار تلفات فراوان عراق در چزابه را ميرساند ، علي رغم اين ادعا ، دشمن دست كم 2000 كشته در اين منطقه به جاي گذاشت .
شرح عمليات مولاي متقيان
اين عمليات دو هفته به طول انجاميد و خسارات قابل توجهي به يگانهاي تقويت شده ارتش صدام وارد آمد.تنها ثمره حمله عراق به چزابه اين بود كه عمليات سراسري و گسترده «فتح المبين» يك ماه به تعويق افتاد.ارتش عراق در عمليات شكست حصرآبادان اعلام كرده بود كه80 تن و در عمليات «طريق القدس» 34نفر كشته داده است، ولي در نبرد چزابه شمار تلفات انساني خود را200 نفر اعلام نمود.اين تفاوت آمار، شمار تلفات فراوان عراق در چزابه را ميرساند. عليرغم اين ادعا، دشمن در اين عمليات4600 كشته، زخمي و اسير داشت.
دشمن در جمع بندي اطلاعات حاصله خود، بويژه توسط ماهوارههاي آمريكايي، به ايننتيجه رسيده بود كه ايران بزودي در منطقه «دزفول- شوش» عمليات بزرگي انجام خواهد داد. از اينرو استحكامات و تمركز شديد نيرو را در شوش ايجاد كرد و ميادين مين را وسعت داد. همچنين10 تيپ مستقل به همراه چند تيپ «جيش الشعبي» بر دو لشكر تقويت شدهاش در منطقه افزود و براي پيشدستي در تاريخ 17بهمن ماه 1360، حمله خود را با شديدترين آتش توپخانه و بمبارانهاي بيوقفه هوايي شروع كرد.
اهداف اين حمله بدين شرح بود :
1- صرف شدن نيروهاي اسلام و به هم ريختن سازماندهي براي جلوگيري از عمليات فتح المبين.
2- گرفتن زمان و عقب انداختن عمليات ،كه در اين فرصت به دست آمده سيستم دفاعي نيروهايش را تقويت نمايد.
3- در صورت موفقيت در بستان جبهه فعال جديدي را مقابل ايران گشوده و با گرفتن ابتكار عمل از عمليات ايران جلوگيري كند.
4- از نظر جنگ افزار و مهمات ايران را وادار به مصرف و استهلاك نمايد. با حمايت شديد نيروي هوايي و آتش بسيار سنگين توپخانه قواي عراقي دست به پيشروي مي زنند و با مقاومت جانانه نيروي سپاه و بسيج مواجه شدند.
اين حمله عراق13 روز به درازا كشيد و دشمن بيمحابا مهمات و تجهيزات خود را صرف نبرد در چزابه كرد، اما با مقاومت سرسختانه نيروهاي ايراني رو به رو شد. (1)
در مقابل نيروهاي خودي با انجام عمليات «مولاي متقيان» معروف به جنگ چزابه با رمز «يا علي ادركني» به فرماندهي سردار حسن باقري در يكم اسفند ماه 1360 با چهار گردان كه فرماندهي يكي از گردانها را خود شهيد باقري بعهده گرفته بود، انجام شد و تلاشهاي دشمن عقيم ماند. طي اين عمليات، شهيد باقري ضربات مهلكي بر نيروهاي دشمن وارد و مسئله چزابه را براي هميشه حل كرد. حماسه چزابه چنان بود كه حضرت امام ( رحمت الله عليه ) آن را الگو قرار داده و براي رزمندگان پيام تبريك فرستادند
شناسنامه عملیات
نام عمليات: مولاي متقيان- جنگ چزابه
رمز عمليات : يا علي ادركني
فرمانده عمليات : سردار حسن باقري
زمان اجرا : 01/12/1360
مدت اجرا: دو هفته
تلفات دشمن: (كشته، زخمي و اسير4600)
مكان اجرا: منطقه عملياتي شوش دانيال - محور جنوبي جنگ
ارگان عملكننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: دفع پاتك سنگين دشمن در منطقه چزابه و توقف حمله و پيشرو .
نيروهاي عمل كننده : لشگر 64 اروميه (ارتش) در منطقه حاج عمران و ارتفاع 2519 و با حضور 9 گردان پياده شد.
|
|
فتح المبین | 1361/01/02 | یا زهرا (س) |
عملیات فتح المبین
با پایان یافتن «عملیات طریقالقدس»، تلاش برای اجرای عملیات بعدی به منظور جلوگیری از قدرت تصمیمگیری،تجدید سازمان و تقویت روحیه دشمن پس از شکست سنگین درعملیات طریق القدس آغاز شد. در این شرایط که نیروهای رزمنده ابتکار عمل در جنگ و پشت جبهه را در دست داشتند، دو منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومی خرمشهر» (غرب کارون) نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرده بود که الزاما میبایست یکی از آنها جهت اجرای عملیات انتخاب میشد.
پس از مدتها بحث و بررسی، فرماندهان نیروی زمینی ارتش، منطقه خرمشهر و فرماندهان سپاه پاسداران منطقه غرب دزفول را برای انجام عملیات بزرگ آینده پیشنهاد کردند که سرانجام منطقه پیشنهادی سپاه به دلایلی همچون تناسب یگانهای خودی با وسعت این منطقه، تناسب شرایط طبیعی این منطقه با رزم قوای پیاده و ... جهت انجام عملیات فتحالمبین برگزیده شد.
منطقه عمومی فتحالمبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است و از شمال به ارتفاعات صعبالعبور «تیشکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون»، از جنوب به ارتفاعات «میشداغ،تپههای رملی و چزابه (شیب)» و از غرب به مرز بینالمللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی میشود. جادههای آسفالته دزفول به دهلران، عین خوش به چم سری، جاده تنگه ابوغریب،جاده امامزاده عباس به چاه نفت و پلهای ساخته شده روی رودخانههای «چیخواب» و «دویرج» نیز از مهمترین راه های مواصلاتی منطقه محسوب میشدند. منطقه مورد نظر برای عملیات به چهار محور تیشکن و «چاه نفت - محور غرب پل نادری - محور غرب شوش - محور رقابیه تقسیم شده که در هر یک از آنها میبایست یک قرارگاه عملیاتی وارد عمل شود .
این عملیات با مراجعه به قرآن کریم، فتح نامگذاری شد و سرانجام در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردینماه فرمان آغاز حمله بزرگ و سرنوشتساز فتحالمبین با رمز مبارک یا زهرا (س) آغاز شد .
رزمندگان اسلام با دریافت پیام، عملیات حماسی و تاریخی فتحالمبین را در شمال خوزستان آغاز کردند. رزمندگان اسلام در مرحله اول عملیات درمحورهای مختلف با حرکت احاطه ای بسیاری از خطوط دفاعی دشمن را شکسته ومناطقی رابه تصرف خود درآوردند . ساعت یک بامداد چهارشنبه چهارم فروردین، مرحله دوم عملیات فتح با کلمه رمز یازهرا(س) آغاز شد و نیروهای ایران اسلامی در اولین ساعات شروع عملیات، تلفات سنگینی بر دشمن وارد آوردند و به مواضع آن در جبهههای غرب شوش و دزفول دست یافتند. در این مرحله از عملیات تنگه رقابیه و ارتفاعات میشداغ پاکسازی شد. در سومین مرحله عملیات، مهمترین مواضع حیاتی دشمن در غرب شوش و دزفول فتح شد. این مرحله از عملیات مقارن ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه شب شنبه هفتم فروردین با نام فتحالمبین و با کلمه رمز «یازهرا (س)» در شمال غربی شوش آغاز شد. در چهارمین مرحله عملیات که سحرگاه روز یکشنبه هشتم فروردین با نام فتح و کلمه رمز یازهرا (س) آغاز شد قرارگاه نصر به پاکسازی منطقه متصرفه در شرق ارتفاعات «تینه» پرداخت و پس از آن به کمک قرارگاه قدس شتافت. قرارگاه قدس که در روز گذشته ارتفاعات ٢٠٢ تنگه ابوغریب را به تصرف درآورده بود، میکوشید از فرار نیروهای در حال عقب نشینی عراق جلوگیری کند. قرارگاه فجر نیز مسئولیت پاکسازی منطقه متصرفه خود را بر عهده داشت.
هم چنین نیروهای قرارگاه فتح ضمن عبوراز تنگه دلیجان به سمت برغازه و دوسلک موفق شدند این دو منطقه را به تصرف درآورده و با نیروهای قرارگاه نصر الحاق کنند و سپس به سمت مرزهای بینالمللی پیشروی کنند.
عملیات فتح المبین درچهارمرحله به مدت یک هفته تا به دست آمدن نتایج کامل ادامه یافت . آزادسازی ٢٥٠٠ کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل دهها بخش و روستا، سایتهای ٤ و ٥ رادار، جاده مهم دزفول – دهلران ، نزدیک شدن نیروهای خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول، خارج شدن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن و دستیابی به چاههای نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه، انهدام بیش از چهار لشکر،٣٦١ دستگاه تانک و نفربر، ١٨ فروند هواپیما ،٥٠٠ دستگاه خودرو، ١٦٥ عراده توپ، ٥٠ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی، به اسارت درآمدن بیش از ١٥ هزار تن از نیروهای دشمن، کشته و مجروح شدن حدود ٢٥ هزار تن از نیروهای دشمن از نتایج این عملیات بود .
دراین عملیات تعدادی از رزمندگان استان سمنان از شهرهای مختلف دراین عملیات حضورداشتند که 62 تن به شهادت رسیدند و بیش از 100 نفر مجروح شدند که یاد وخاطره همه شهدا را گرامی می داریم .
|
|
رمضان | 1361/04/22 | یا صاحب الزمان ادرکنی |
عملیات رمضان
صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقهای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانهای به جنگ بدهند.
پس از عملیات بیت المقدس و عقب راندن دشمن از قسمت وسیعی از خاک ایران و نیز آزاد سازی خرمشهر، مدتی در جبهه ها تحرکی جدی از ایران صورت نگرفت. اما به دلایلی قرار بر این شد که عملیاتی برون مرزی طرح ریزی و به اجرا درآید.
برخی ازاین دلایل عبارت بودند از: در هجوم به شهرهای ایران، ادعای دشمن مبنی بر داشتن حسن نیت، دروغ از آب درآمد چرا که این شهرها با خاک یکسان شده بود و این جنایات قطعاً نباید بدون پاسخ می ماند؛ در حالی که صدام از سویی سخن از صلح و آتش بس می کرد، از طرف دیگر به شدت سرگرم فعالیت و ایجاد مواضع و موانع از قبیل: میادین مین، کانال و سیم خاردار بود؛ همچنین شهرهای ایران در تیررس موشک ها و توپخانه های دشمن قرار داشت که چاره ای جز عقب راندن دشمن و دور نگه داشتن شهرها از آتش آن نبود. از این رو، تدارک عملیاتی برون مرزی دیده شد تا اینکه عملیات بزرگ رمضان در تاریخ 23 تیرماه ۱۳۶۱ در منطقه ای به وسعت ۱۶۰۰ کیلومتر مربع در شرق بصره آغاز شد و تا هفتم مرداد ماه همان سال به مدت ۱۵ روز و طی چهار مرحله ادامه یافت . در این عملیات که با هدف دفاع از انقلاب اسلامی در مقابل توطئه های دشمن، دفع تجاوز و توطئه های امپریالیزم، دور کردن آتش دشمن از شهرهای جنوبی کشور و انهدام ماشین جنگی دشمن صورت گرفت، رزمندگان اسلام متشکل از سپاه، بسیج و ارتش از سه محور هجوم خود را آغاز کردند و علیرغم وجود استحکامات بسیار سنگین و پیشروی کم در یکی از محورها، در نهایت، قوای اسلام موفق شدند با عبور از میادین وسیع مین و تله های انفجاری و دیگر موانع، مواضع دشمن را درهم کوبیده و راه پیشروی را باز کنند.
به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بینالمللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود.
این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی میشد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید.
سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار میکردند .
عملیات رمضان در وسعتی حدود ۱۵۰۰ کیلومتر مربع برای تصرف نهایی بصره انجام شد، ولی همه اهداف از قبل تعیین شده محقق نشد. گفته میشود که عملیات رمضان بزرگترین نبرد زمینی جهان پس از جنگ جهانی دوم بودهاست. در این نبرد سه موج جداگانه از سپاهیان داوطلب در زمینی مسطح به سوی بصره حرکت کردند که تلفات بسیاری به دشمن وارد نمودند . این عملیات از این نظر دارای اهمیت است که ایران برای اولین بار از آغاز جنگ به صورت گسترده وارد خاک عراق شد.
در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقیها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونهای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علیرغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقیها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند. در این مرحله از عملیات 85 دستگاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند.
در مرحله سوم احتمال میرفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرفنظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.
مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد.
مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش میرفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بکار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند
بنابراین آمار کل تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق در عملیات رمضان عبارت بود از: 1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده، 50 تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام در آمد و 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند.
نیروهای استان سمنان در این عملیات در قالب 6 گروهان پیاده رزمی که 4 گروهان در تیپ 17 قم به فرماندهی سردار شهید حسن درویش و دو گروهان از نیروهای شاهرود در تیپ امام حسین (ع) اصفهان و 4 گروهان از نیروهای استان در دو گردان ثارالله به فرماندهی شهید مهدی محب شاهدین و جانشین ایشان شهید محمود اخلاقی سازماندهی و دوگروهان دیگر درگردان امام علی(ع) که به فرماندهی محمد ناصر اشتری از اراک بود سازماندهی گردیدند.
با شروع عملیات در منطقه عمومی شرق بصره،در اطراف پاسگاه زید با توجه به ابلاغ قرارگاه فتح به تیپ 17 قم،تیپ 17 ماموریت یافت از محور شهید بهشتی پس از عبور از موانع میادین مین ،سیم خاردار،خاکریزهای مثلثی شکل وارد عمل شده وپیشروی خویش را در عمق خاک عراق به انجام رسانند . با توجه به حضور در مراحل پنج گانه رزمندگان استان در مقابل پاتکهای شدید دشمن در چند روز عملیات ایستادگی و مقاومت جانانه و با انهدام بسیاری از نیروها و وسایل و امکانات و ادوات جنگی دشمن در منطقه عمومی پاسگاه زید در تاریخ 13/5/61 خط پدافندی تشکیل و به تثبیت و تحکیم مواضع پرداختند. در این عملیات 50 نفر از رزمندگان استان به فیض شهادت نائل آمدند وتعدادی نیزمجروح شدند .
دراین عملیات که رزمندگان استان درهمه مراحل آن شرکت داشتند 63 نفراز رزمندگان استان سمنان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند وبیش از 150 نفر مجروح گردیدند .
روحشان شاد .
|
|
محرم | 1361/08/10 | یا زینب(س) |
عملیات محرم
• عملیات محرم
عملیات محرم ، عملیات نظامی تهاجمی محدود دفاع مقدس، در خلال جنگ ایران و عراق بود، که به مدت ۱۰ روز، در آبانماه ۱۳۶۱ به صورت مشترک توسط نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران ، در منطقه دهلران و موسیان انجام شد. عملیات محرم بارمز یا زینب(س) با هدف تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه حمرین و قرار گرفتن در موضع برتر تاکتیکی، طراحی و اجرا گردید .
ارتش عراق با در اختیار داشتن ارتفاعات مهمی در منطقه شرهانی و زبیدات، علاوه بر محفوظ نگاه داشتن یک خط پدافندی، جاده دهلران به عین خوش را که نزدیکترین معبر وصولی جبهههای میانی و جنوبی بود، زیر دید و تیر خود داشت. مضاف بر این که مواضع پدافندی ارتش عراق به گونهای بود، که میتوانست به اشغال چندین حوزه نفتی و تأسیسات مستقر در آنها، در منطقه بیات ادامه دهد. به همین لحاظ و نیز با هدف تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه و قرار گرفتن در موضع برتر تاکتیکی، با راندن نیروهای عراقی به سوی دشت، طرح عملیات محرم در دستور کار فرماندهان ایرانی قرار گرفت.
درپی انجام عملیات محرم علاوه بر شکست تبلیغات عراق مبنی بر متوقف کردن نیروهای ایرانی پس از عملیات رمضان و همچنین آزاد شدن ۷۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران، از جمله ارتفاعات ۴۰۰ و ۲۹۸، پل چم سری، میدان نفتی بیات، نهر عنبر، چم سری و موسیان، جاده عین خوش به دهلران نیز از دید و تیر نیروهای ارتش عراق خارج شد و در مقابل، شهرک طیب عراق، به زیر دید نیروهای ایران درآمد. تصرف ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق، از جمله پاسگاههای زبیدات، شرهانی، ابوغریب و تأسیسات نفتی مستقر در منطقه (۳۰ تا ۳۵ حلقه چاه نفت) نیز از دیگر نتایج این عملیات بود.
از دیگر ویژگیهای این عملیات، استفاده دشمن از گازهای شیمیایی در منطقه عملیاتی بود که باعث شد مسئولین جنگ به طور جدی برای مقابله با این سلاح در عملیاتهای بعدی تدابیر لازم را اتحاذ کنند. با توجه به ورود نیروهای احتیاط ایران به میدان جنگ و دست یابی به اهداف عملیات محرم، از روز 17 تا 25 آبان ماه، جنگ حالت خود را از آفند به پدافند تغییر داد و کشور ایران شروع به تثبیت منطقه تصرف شده کرد؛ البته در این بین به منظور پسگیری مناطق تصرف شده توسط ایران، نیروهای عراقی اقدام به پاتک نمودند که با مقاومت رزمندگان اسلام، موفقیتی به دست نیاوردند، سرانجام روز 25 آبان ماه سال 1361 عملیات محرم پایان یافت.
در نتیجه پس از گذشت یکسال و نیم از آغاز جنگ، رزمندگان اسلام توانستند برای اولین بار وارد خاک عراق شده و پاسگاهها و شهرکهای عراقی تصرف کنند و دستیابی به این پیروزی ارزشمند، عراق و حامیانش را مورد تهدید قرار داد و توانایی نیروهای ایرانی را به رخ آنان کشید و وضعیت سیاسی ایران را در مجامع بینالمللی برای گرفتن امتیاز از کشور عراق بهبود داد.
با توجه به ورود نیروهای احتیاط ایران به میدان جنگ و دست یابی به اهداف عملیات محرم، از روز 17 تا 25 آبان ماه، جنگ حالت خود را از آفند به پدافند تغییر داد و کشور ایران شروع به تثبیت منطقه تصرف شده کرد؛ البته در این بین به منظور پسگیری مناطق تصرف شده توسط ایران، نیروهای عراقی اقدام به پاتک نمودند که با مقاومت رزمندگان اسلام، موفقیتی به دست نیاوردند، سرانجام روز 25 آبان ماه سال 1361 عملیات محرم پایان یافت.
در نتیجه پس از گذشت یکسال و نیم از آغاز جنگ، رزمندگان اسلام توانستند برای اولین بار وارد خاک عراق شده و پاسگاهها و شهرکهای عراقی تصرف کنند و دستیابی به این پیروزی ارزشمند، عراق و حامیانش را مورد تهدید قرار داد و توانایی نیروهای ایرانی را به رخ آنان کشید و وضعیت سیاسی ایران را در مجامع بینالمللی برای گرفتن امتیاز از کشور عراق بهبود داد.
درعملیات محرم جمعی از رزمندگان استان سمنان درقالب گردانهای موسی بن جعفر(ع) ، کربلا ، مالک اشتر و امام محمدتقی (ع) تحت امر تیپ حضرت معصومه (س) از لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) وهمچنین گردانها و واحدهای پشتیبانی رزم به عنوان نیروهای خط شکن حضورداشتند . دراین عملیات دلیرمردان استان سمنان با تقدیم 88 شهید و بیش از 230 مجروح وجانباز که با صلابت وجانفشانی های خود نقش مهمی در پیشیرد وپیروزیهای این عملیات ایفا نمودند ، جادوانه ماندند که نقش اولین فرمانده گردان موسی بن جعفر(ع) سمنان شهید مهدی محب شاهدین ستودنی است .
|
|
والفجر مقدماتی | 1361/11/17 | یا الله- یا الله-یا الله |
عملیات والفجر مقدماتی
درحالیکه با ناکامی در عملیات رمضان، پیشروی در شرق بصره، دور از انتظار به نظر میرسید، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمینهای تخت و هموار استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق را که بهطور همزمان دو شهر بصره و بغداد را تهدید میکرد، امکانپذیر کرد. ازآنجاکه فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را انتخاب کنند و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمیل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ- حدفاصل فکه تا چزابه - برای اجرای عملیات سرنوشتساز والفجر مقدماتی انتخاب شد.
ساعت ۲۱:۳۰ روز ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چومر و خال در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط آغازشد . وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانالهای متعدد که دشمن برای ایجاد آنها تلاش بسیاری متحمل شده بود، از سرعت پیشروی نیروها کاست. در نتیجه، اگرچه خط اول دشمن شکسته شده بود، ولی به دلیل عدم پاکسازی منطقه والحاق نیروهای خودی در حالی که تاریکی شب رو به پایان بود طبیعی به نظر میرسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد. نخستین هدف، تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام میشد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار میگرفت. در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپهای ۹۰۵ و ۷۰۴ و یک گردان از نیروهای سودانی، ۱۱۳ تن از نیروهای دشمن نیز اسیر شدند.
نقش رزمندگان استان سمنان :
قبل از این عملیات تیپ ۱۷ قم به لشکر علی ابن ابیطالب (ع) به فرماندهی سردار شهید «مهدی زینالدین» ارتقا یافت. رزمندگان استان سمنان با توجه به سنوات قبل به این لشکر اعزام شدند که در عملیات «والفجر مقدماتی» دارای سه گردان پیاده، رزمی و مستقل به نامهای گردان «کربلا»، گردان «امام موسی بن جعفر (ع)» و گردان «امام صادق (ع)» بود.
نیروهایی از «دامغان» در گردان امام هادی (ع) سازماندهی و حضور داشتند که با توجه به توجیه فرماندهان گردان، برای عملیات پیشرو و شرایط منطقه، به جهت آمادگی جسمانیشان به راهپیمایی طولانی روزانه و شبانه در دشت رملی با تجهیزات میپرداختند.
مقر اولیه نیروها در پادگان «دو کوهه» بود که با برگزاری دعای کمیل، ندبه، توسل و زیارت عاشورا به راز و نیاز با خدا میپرداختند و با آمدن شخصیتها و سخنرانان کشوری و استانی به جهت دیدار و سرکشی از رزمندگان و یا خواندن سرود ونوحه توسط حاج «صادق آهنگران» روحیه نیروها دو چندان میگشت.
گردان موسی بن جعفر (ع) مأموریت انهدام نیرو، تعقیب دشمن و پاکسازی تا جاده آسفالت (اتوبان غزیله – فکه) را به عهده داشت، نیروهای گردان از معابر باز شده در میدان مین به سختی از کانالها رد میشدند. آنها به داخل کانال رفته و با کمک به یکدیگر و استفاده از چفیه و طنابهایی که بعضی افراد به همراه داشتند از سمت دیگر بیرون میآمدند، همه به هم کمک میکردند، شهید «محمدرضا خالصی» جانشین گردان که مجروح شده و چیزی هم به کسی نگفته بود قلاب میگیرد و بچهها از روی دستها و شانههایش بالا میروند. جاده آسفالت علامتی بهعنوان شاخص برای نیروها معین شده بود. طبق دستور فرمانده لشکر یک گروهان باید سمت راست جاده مستقر شود و بقیه نیروها نیز به سمت چپ جاده آسفالت اقدام به پاکسازی و انهدام سنگرهای کمین و اجتماعی تا ۲ کیلومتر کنند. رزمندگان گردان موسی بن جعفر (ع) از لشکر علی ابن ابیطالب (ع) توانستند از سه کانال با عرض ۶ متر عبور کنند و خود را به جاده آسفالته برسانند ولی به دلیل عدم پیشروی دیگر واحدها در همان اوایل صبح به عقب بازگشتند.
دراین عملیات 32 تن از رزمندگان استان سمنان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند وتعدادی نیز مجروح شدند .
|
|
والفجر3 | 1362/05/07 | یا الله- یا الله-یا الله |
عملیات والفجر3
شهر مرزی مهران در ۱۰۰ کیلومتری جنوب مرکز استان ایلام واقع شده است، این سرزمین بخاطر موقعیت جغرافیایی اش در جلگه بین النهرین، در ادوار مختلف تاریخی نبردهای مهمی پشت سر گذاشته است، و از زمانی که «حزب بعث» در عراق روی کارآمد بخصوص در سال ۱۳۴۷ مورد طمع آن رژیم بود. پارهای از درگیریهای عراق با ایران در دوره پهلوی بر سر تصاحب این دهلیز صورت گرفت. در آخرین روزهای شهریور ۵۹ ارتش عراق از زمین و هوا مرزهای ایران اسلامی را مورد تجاوز قرار داد و شهرهای مرزی کشور را به اشغال خود در آورد. مهران هم باوجود مقاومت مردم تصرف شد، که بعد از ۳۵ ماه در عملیات والفجر ۳ به آغوش میهن بازگشت. عملیات موفق والفجر ۸ که به تصرف شبه جزیره فاو و کوتاه کردن دست عراق از شمال خلیج فارس انجامید روحیه ارتش عراق را به کلی تضعیف کرد. رژیم بعث عراق پس از ناکامی در بازپسگیری فاو از رزمندگان اسلام و برای جلوگیری از حملات گسترده ایران، در پی حملات متعدد در غرب کشور، شهر مهران را به تصرف درآورد .صدام اعلام کرد مهران مهریه فاو است و تا زمانی که ایران در فاو است، آنها هم محکم و استوار در مهران خواهند ماند . این تبلیغات تا سطحی بود که حضرت امام «ره» به موضوع حساس شدند و شخصاً از فرمانده سپاه خواستند که تکلیف مهران را روشن کنند و بعثیها را وادار به عقب نشینی کنند. با این فرمان حضرت امام «ره» تصمیم بر انجام عملیات کربلای یک گرفته شد. بدین ترتیب در تیرماه سال ۱۳۶۵ شهر مهران بعد از ۴۵ روز اشغال مجدداً به تصرف نیروهای اسلام درآمد.
عملیات والفجر ۳
عملیات در ساعت ۲۳ مورخ ۷/۵/۱۳۶۲ با رمز «یا الله» آغاز شد. در محور شمالی عملیات، ارتفاعات نمه كلان بو- به غیر از ارتفاع ۲۷۰ معروف به كله قندی – تصرف و تأمین شد و ارتفاعات زالوآب به همراه ارتفاع ۲۷۰ به محاصره درآمد. در محور میانی (دشت مهران)، رزمندگان خودی با پشت سر گذاردن جاده مهران – ایلام، از پاسگاه دوراجی تا فرخ آباد را تأمین كردند. در محور جنوبی، به رغم موفقیت های چشمگیر اولیه، از آن جا كه فرصت لازم برای احداث خاكریز از یال قلاویزان به سمت فیروزآباد و از آن جا به فرخ آباد به دست نیامد، تصرف اهداف این محور در مرحله اول عملیات كامل نگردید؛ لیكن در مرحله بعد این نقیصه مرتفع شد. به این ترتیب، تنها محوری كه تصرف اهداف موجود در آن ناتمام مانده بود، محور شمالی بود. نیروهای دشمن كه در ارتفاعات زالوآب و كله قندی در محاصره بودند، یازده شبانه روز مقاومت كردند، دشمن تلاش فراوانی می كرد تا به هر نحو ممكن این ارتفاعات – به ویژه كله قندی – را از محاصره خارج كند. مضافاً به این كه می كوشید خط پدافندی نیروهای ایران را در دوراجی شكسته و سپس با جناح چپ خود الحاق كند. اگرچه نیروهای خودی با مقاومت بسیار تلاش دشمن را در دوراجی و نمه كلان بو خنثی كردند، لیكن نیروهای عراقی همچنان در ارتفاعات زالوآب و كله قندی مستقر بودند. نهایتاً در سحرگاه ۱۸/۵/۱۳۶۲ فرمانده لشكر ۲۷ (حاج همت) با یك گردان وارد عمل شد و مقاوت نیروهای عراقی مستقر در ارتفاع مذكور را در هم شكست.
نتایج عملیات والفجر ۳ :
آزادسازی دو جاده ایلام – مهران – دهلران-آزادسازی ارتفاعات زالوآب و نمه کلان بو-آزادسازی دشت مهران-برقراری ارتباط جبهه های میانی و جنوبی از طریق دو جاده فوق الذکر-کشته و زخمی شدن بیش ازده هزار تن از نیروهای دشمن-به اسارت درآمدن ۵۰۹ تن از نیروهای دشمن-ساقط شدن ۶ هلی کوپتر دشمن-انهدام بیش از ۲۰۰ تانک و نفربر-انهدام بیش از ۲۰۰ خودرو حامل نفرات و یا مهمات-انهدام بیش از ۲۰ انبار مهمات-انهدام بیش از ۱۰۰ خودرو حامل نفرات و 20 انبار مهمات .
دراین عملیات دو گردان از رزمندگان استان سمنان به نام های گردان موسی بن جعفر(ع) به فرماندهی شهید حاج محمود اخلاقی وگردان کربلا به فرماندهی برادر علی اصغرخانی تحت امر لشکر17 علی بن ابیطالب (ع) حضور داشتند که با مقاومت جانانه خود در آزادسازی شهر مهران و تثبیت آن نقش به سزایی داشتند که 34 تن از آنها به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
|
|
والفجر4 | 1362/07/27 | یا الله- یا الله-یا الله |
عملیات والفجر4
در اواخر مهرماه 1362، عملیات بزرگ والفجر 4، تحت فرماندهی مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و با هدف تأمین ارتفاعات شمال و شمال غرب مریوان، پاکسازی بخشی از مناطق اشغالی، انهدام نیروهای دشمن در منطقه پنجوین، قطع ارتباط عناصر ضدانقلاب منطقه با منابع پشتیبانی¬¬¬¬در عراق، خارج کردن شهرها و آبادیهای مرزی منطقه از برد توپخانه دشمن بعثی و تصرف پیشرفتگی شیلرآغاز شد.
مراحل این عملیات به سرعت پیش رفت و طولی نکشید که پیروزیهای رزمندگان اسلام نمایان شد به طوری که آزادسازی حدود 1000 کیلومتر مربع از خاک ایران و عراق از جمله ارتفاعات مارو، گرمک، خلوزه، براله و سربراله، کنگرک، لری، سه درختی، تخم مرغی، پادگان گرمک، شهرک هرگنه، تپه شهدا، هفت توانان، پنجوین، کانی مانگا و منطقه وسیع دره شیلر و تحت کنترل قرارگرفتن شهر پنجوین و چندین روستا؛ به اسارت گرفتن 785 نفر از نیروهای دشمن بعثی و به غنیمت گرفتن 315 خودرو، 8 تانک و نفربر و 157 قبضه ادوات تنها بخشی از نتایج این عملیات بود.
دراین عملیات¬¬¬که رزمندگان استان سمنان درقالب گردانهای موسی ابن جعفر(ع) متشکل از رزمندگان شهرستانهای سمنان ، مهدیشهر، سرخه ، دامغان وگردان کربلا متشکل ازرزمندگان شهرستانهای شاهرود ، گرمسار ومیامی درقالب لشکر17 علی ابن ابیطالب (ع) به عنوان گردانهای پیشتاز وخط شکن حضورداشتند ، با ایثار وفداکاری وایستادگی خود درآزادسازی بخشی از خاک جمهوری اسلامی وتصرف بخشی ازارتفاعات مشرف به خاک میهنمان نقش گسترده ای ایفا نمودند .
دلیرمردان خطه کویرکه دراکثر مراحل عملیات والفجر 4 حضورقهرمانانه داشتند با تقدیم 88 شهید و قریب 200 نفرمجروح وجانباز نام پرآوازه خودرا دردفتر ایثاروشهادت به ثبت رساندند وبا ازخودگذشتگی مدال حفاظت وپاسداری از انقلاب ونظام مقدس جمهوری اسلامی وپیروی ازامام ورهبر عظیم الشان خودرا به سینه آویختند .
|
|
خیبر | 1362/12/03 | یا رسول الله(ص) |
عملیات خیبر
عملیات خیبر نخستین عملیات آبی و خاکی و نخستین عملیاتی است که پس از انتصاب آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا و فرمانده جنگ با همکاری ارتش و سپاه درمنطقه هورالهویزه انجام شد . عملیات خیبر عملیات تهاجمی نظامی نیروهای مسلح ایران، در خلال جنگ ایران و عراق بود، که بهصورت مشترک توسط سپاه پاسداران (درمنطقه هورالعظیم) و نیروی زمینی ارتش (در منطقه زید) و نیز با پشتیبانی هوانیروز ارتش و نیروی هوایی ارتش، با رمز یا رسول ا ... اجرا گردید
از آنجایی که منطقه عملیاتی خیبر از لحاظ موقعیت جغرافیایی در شمال بصره واقع شده و جزایر شمالی و جنوبی مجنون، مهمترین نقاط هور هستند و از لحاظ اقتصادی و نظامی بسیار حائز اهمیت هستند، فرماندهان ایرانی معتقد بودند اگر به هدف عملیات که همان تصرف بصره بود، برسند به تحقق اتخاذ استراتژی تنبیه متجاوز کمک کرده و در نهایت میتوان به عنوان استراتژی جنگ در بعد سیاسی بهره برد.
منطقه عملیاتی انتخاب شده در خیبر آن اندازه بکر و همراه با موانع طبیعی بود که فرماندهان زبده جنگ را نیز درباره احتمال موفقیت آن دچار ابهام کرد؛ با پایان عملیات اما ایران نشان داد که توان بهره گیری از چنین مناطقی را هم برای فشار بر دشمن دارد و این باور را می توان مهمترین دستاورد عملیات خیبر دانست. موفقیت در این عملیات به معنای یافتن نقاط ضعف کلیدی نیروهای ایران بود و در آن تلاش شد حمله به دشمن را نه فقط از یک جبهه بلکه از چند جبهه متفاوت انجام داده و تجربه دور زدن و غافلگیری دشمن را به دست آوردند. ۳۰۰ ماموریت شناسایی در منطقه هور و ۱۰۰ ماموریت شناسایی در مناطق چزابه، طلائیه و زید، تمرین بسیار مهمی برای نیروهای شناسایی ایران بود که طی ۶ ماه توانستند آبراه ها، معابر، سیل بندها و جزایر مجنون شمالی و جنوبی و همچنین جاده ها و بزرگراه های عراق در استان های عماره و بصره را مورد رصد قرار داده و عکس و فیلم تهیه کنند.در طرح عملیات خیبر، دو قرارگاه کربلا و قرارگاه نجف مأموریت داشتند، که ضمن تأمین اهداف محوله، روی پل دوعیجی، واقع در شمال نشوه (غرب نهر کتیبان) با یکدیگر الحاق نمایند، سپس هر دو قرارگاه به سوی بصره ادامه عملیات دهند. قرارگاه کربلا میبایست با عمل از منطقه زید و چسبیدن به نهر کتیبان، برای مسدود کردن منطقه ورودی نیروهای عراقی در منطقه دوعیجی اقدام میکرد. طراحی عملیات خیبر به گونهای بود که قرارگاه نجف نیز پس از دستیابی به مناطق العزیر، القرنه و نیز تصرف جزایر مجنون و الحاق به طلاییه، باید برای باز کردن جاده طلاییه-نشوه که تنها محل انتقال نیرو و مهمات برای نیروهای ایرانی بود، اقدام میکرد، سپس یگانهای تحت امر این قرارگاه میبایست با عبور از منطقه طلاییه، به سمت نشوه و تأمین آن در پل دوعیجی، به قرارگاه کربلا (نیروی زمینی ارتش) ملحق میشدند.قرارگاه نجف برای تصرف اهداف خود در عملیات خیبر، اقدام به تشکیل ۵ قرارگاه فرعی به نامهای قرارگاه نصر، بدر، حنین، حدید و فتح کرد. در این عملیات، قرارگاه دیگری نیز با نام قرارگاه نوح، وظیفه ترابری دریایی و پشتیبانی از یگانهای عملکننده را برعهده داشت .در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲ نیروهای ایرانی به سمت جزیره مجنون یورش بردند. عملیات خیبر نخستین عملیات استراتژیک تهاجمی نیروهای ایرانی در طول جنگ ایران و عراق بهشمار میآید. در این زمان نیروی هوایی ارتش ایران زمینگیر بود و تنها توانست در حدود ۱۰۰ سرتی عملیات انجام دهد. این موضوع دست نیروهای عراقی را در استفاده از بالگرد، برای هدف قرار دادن نیروهای پیاده ایرانی باز گذاشت. با این حال در روز ۸ اسفند ایرانیها توانستند نیروهای عراقی را از جزیره مجنون بیرون برانند و این جزایر را به تصرف خود درآورند.
در این مرحله از عملیات خیبر، نبرد در آبهایی با عمق ۲ متر انجام میشد، که در این میان، عراقیها با استفاده از کابلهای برق نصبشده در برخی کانالها، اقدام به جاری کردن جریان الکتریسیته در آبهای نیزارها نمودند، که این اقدام به برقگرفتگی و به شهادت رسیدن بسیاری از نیروهای ایرانی انجامید. در نهایت تا تاریخ ۱۰ اسفند، نیروهای ایرانی از این نیزارها عبور کردند و فرماندهان ایرانی در حال تثبیت نیروهای خود در دروازههای شهر قرنه و برنامهریزی برای تصرف بزرگراه بغداد به بصره بودند. از سوی دیگر نیروهای ایرانی پس از عبور از پوشش حائل نیزارها، بهطور مؤثر در تیررس نیروهای عراقی قرار داشتند. از طرفی در اراضی مسطح بیرون نیزارها، عراق بهطور مؤثری میتوانست از گاز خردل استفاده نماید با استفاده گسترده از حملات شیمیایی، عراقیها توانستند نیروهای ایرانی را به درون نیزارها عقب برانند، این اولین استفاده گسترده عراق از سلاحهای شیمیایی در دوران جنگ هشت ساله با ایران بود. در نهایت در پایان این نبرد خونین پس از ۱۹ روز، ایرانیها توانستند جزیره مجنون را تصرف کرده و تا پایان جنگ نیز این جزیره در اشغال نیروهای ایرانی باقی ماند. درجریان عملیات خیبر دست آوردهای مهم دیگری نصیب رزمندگان اسلام شد که درادامه به آن خواهیم پرداخت . در عملیات خیبر رزمندگان اسلام درقالب ۹ لشکر پیاده و ۶ تیپ مستقل پیاده و نیز ۲ لشکر زرهی و ۳ تیپ مستقل زرهی حضور داشتند و در مجموع ۲۸ گردان از ارتش جمهوری اسلامی و ۲۴ گردان مانوری از سپاه پاسداران، در مقابل ۴۳ گردان پیاده، ۱۱ گردان تانک و ۷ گردان مکانیزه از نیروی زمینی عراق قرار داشتند. در عملیات خیبر نیروهای ایرانی، منطقهای به وسعت ۱٫۰۰۰ کیلومتر مربع در هورالعظیم، ۱۴۰ کیلومتر مربع در جزایر مجنون و ۴۰ کیلومتر مربع در منطقه طلائیه را آزاد کردند.
پل خیبر:
در سال ۱۳۶۲ یگان مهندسی رزمی سپاه پاسداران، به فرماندهی محمد ستاری وفایی، با مشارکت جهاد سازندگی و وزارت صنایع سنگین، در طرحی ابتکاری برای وصل کردن ساحل شرقی هورالهویزه به جزایر مجنون، در مدت ۷۵ روز، پل شناوری به طول ۱۴ کیلومتر را طراحی و احداث کردند. ساخت این پل توسط شرکت ماشینسازی اراک انجام شد. پل خیبر طولانیترین پل شناور در تاریخ نظامی جهان است،که پایداری زیادی در مقابل بمباران داشت و برای شناورسازی آن نیز از مواد پلیمری در سازه آن استفاده شده بود و در فواصل معینی از طول پل، پارکینگ و محل نصب توپهای ضدهوایی، همچنین اتصالاتی برای قطعات یدکی در طول مسیر پل تعبیه شده بود، تا در صورت نیاز قسمتهای مختلف پل، به سرعت قابل تعمیر و تعویض باشند.
احداث جاده سیدالشهدا (ع) درهورالهویزه :
جاده 14 کیلومتری سیدالشهداء(ع) به عرض 17متر در شرق هورالهویزه و از منطقه جفیر آغاز شده و پس از طی مسافت در داخل آبهای منطقه، وارد جزیره مجنونشمالی میشود. با توجه به اهمیت عملیات خیبر و تصرف جزایرمجنون توسط رزمندگان و نیز تأکید امامخمینی(ره) نسبت به حفظ جزایرمجنون، طرح احداث جاده سیدالشهداء(ع) در دستورکار قرارگاه حمزه(ع) و جهادسازندگی قرارگرفت. چرا که پل خیبر مرتباً زیر آتش سنگین دشمن قرار داشت و تعمیر صدمات ناشی از انفجار و ترکش این پل در بلندمدت، مقرونبهصرفه نبود و از طرفی به عنوان مکمل پل خیبر، با تسهیل تردد دو طرفه خودروهای سنگین و زرهی، میتوانست نقش مهمی را در حفظ جزایرمجنون ایفا نماید. لذا 10 روز پس از نصب پل خیبر عملیات احداث جاده زیر نظر شهید مهندس بهروز پورشریفی آغاز شد و بیش از 1000کامیون کمپرسی به مدت دو ماه ونیم حمل خاک را بر عهده گرفتند. علیرغم حرکت آب در هور و وجود باتلاق متعدد در طول مسیر و همچنین قرارداشتن در زیرگلوله باران توپخانه و بالگردهای دشمن، جاده از دو سو به هم نزدیک شد و در روز سوم شعبان و همزمان با میلاد امامحسین(ع) ساخت جاده به اتمام رسید
در عملیات خیبر نیروی زمینی عراق برای نخستین بار بهصورت گسترده و در حجم زیاد از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد. گرچه این اولین باری نبود که عراق از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده میکرد. در خلال عملیات خیبر، ارتش بعث عراق از تاریخ ۶ اسفند ۱۳۶۲ با بهکارگیری ۳۳ فروند بمبافکن، حدود ۱۰۰ قبضه توپ و نیز با استفاده از هواپیماهای تکموتوره و بالگردها، اقدام به بمباران شیمیایی گسترده مناطق عملیاتی، خطوط مقدم، مواضع توپها، عقبه و واحدهای پشتیبانی نیروهای ایرانی نمود. نقاط مورد هدف حملات شیمیایی در عملیات خیبر شامل: هورالهویزه تا طلائیه، جزایر مجنون شمالی و جنوبی، پاسگاههای شطعلی، کیاندشت و جفیر تا پادگان حمید، شهر هویزه و سهراهی جفیر تا آبتیمور، همچنین مقرهای قرارگاههای خاتم، نصرت، کربلا، نجف، حنین، حدید، فتح و نصر بود. ارتش بعث عراق در عملیات خیبر با اجرای حدود یکصد حمله شیمیایی، نزدیک به یکهزار بمب و راکتِ حامل عوامل شیمیایی و بیش از ۳ هزار گلوله توپ شیمیایی شلیک کرد، که وزن تقریبی هر بمب شیمیایی ۲۵۰ کیلوگرمی؛ حاوی بیش از ۲۵ لیتر، هر گلوله توپ؛ حاوی ۳ لیتر و هر خمپاره؛ حاوی یک لیتر از عوامل شیمیایی بود.
اهداف استراتژیک عملیات خیبر:
این در حالی بود که اطلاعات نظامی ایران از طریق ماهواره های پیشرفته آمریکا در اختیار رژیم بعث قرار گرفته بود. در نهایت مهم ترین دستاورد نظامی عملیات خیبر که شهرت جهانی هم یافت، پلی بود که به نام همین منطقه نامگذاری شد. پل ۱۳ کیلومتری خیبر که توسط گردان مهندسی رزمی سپاه پاسداران و با مشارکت جهاد سازندگی و وزارت صنایع سنگین ساخته شد. خیبر به عنوان طولانیترین پل شناور در تاریخ نظامی جهان، در برابر بمباران های شدید عراقی ها مقاومت بسیاری از خود نشان داد. سرعت و نحوه تعویض قطعات آسیب دیده آن هم در نوع خود جالب توجه بود. میلیاردها دلار هزینه جنگی که صدام بر مردم عراق تحمیل کرده بود نتیجه موردنظر وی را در پی نداشت و از این رو تلاش ها برای کشاندن ایران پای میز مذاکره و زمزمه های صلح بیش از پیش شده و شنیده می شد. گرچه استفاده گسترده از سلاح های شیمیایی از سوی عراق در منطقه خیبر در محافل جهانی بایکوت خبری شد اما رسانه ها به خوبی تحلیل کردند که قدرت نظامی صدام روبه افول است. حجم غیرقابل توصیف گلوله های توپ و اسلحه یا بزرگترین حمله شیمیایی دیکتاتور بعث به منطقه خیبر، هیچ یک نتوانست، دستاوردهای این عملیات را از بین ببرد. ایران در این عملیات توان نظامی خود را در بهره گیری از ابتکارات نظامی نشان داد و ثابت کرد که دیگر اجازه تداوم اشغالگری را نخواهد داد.
دراین عملیات رزمندگان استان سمنان درقالب 4 گردان پیاده شامل گردان موسی بن جعفر(ع) ، گردان موسی کلیم ا... ، گردان حضرت رسول (ص) وگردان کربلا حضورداشتند و حدود 62 شهید وبیش از 150 جانباز تقدیم کردند .
|
|
بدر | 1363/12/19 | یا فاطمه زهرا(س) |
عملیات بدر
بعد از عملیات خیبر، دشمن علاوه بر سازماندهی سپاه های اول، دوم، سوم و چهارم، اقدام به تشکیل فرماندهی شرق دجله و رده های مواضع پدافندی در سراسر منطقه جنوب کرد و در مسیر آب راه ها و در داخل نیزارها کمین هایی قرار داد تا در صورت هجوم نیروهای ایرانی، نقش هشدار دهنده و تاخیری داشته باشند و از نزدیکی نیروهای شناسایی به خط دشمن نیز ممانعت به عمل آورد و به منظور زیر نظر داشتن هرگونه تحرک و داشتن دید کلی بر هور و اطراف آن دکل های متعددی را نصب کرد. گذشته از کمین و نصب دکل ها، در آب راه ها موانع قابل ملاحظه ای ایجاد کرد که گذشتن از آن ها بسیار سخت و بلکه غیر ممکن می نمود. بعد از این موانع، سیل بندی هم مشرف بر آب به عرض 12 متر و ارتفاع 2 متر احداث کرده و بر روی آن سنگرهای متعددی تعبیه، که از سه جهت، دارای دید کافی بر روی آب بود.
در حالی که دستیابی به یک جناح از دشمن در شمال بصره و قطع جاده مهم بصره - العماره، که می توانست منطقه مانور مناسبی را برای عملیات های آینده به سمت بصره و یا العماره باز نموده و دروازه جدیدی را برای ورود به مناطق خشکی جدید بگشاید، هم چنان به عنوان یک هدف مهم تلقی می شد؛ عواملی هم چون تجربیات به دست آمده از عملیات خیبر در خصوص الزامات پشتیبانی و تاکتیکی و عملیات آبی و خاکی، جبران بسیاری از نواقص و کمبودهای مهندسی موجود در عملیات مذکور، در اختیار داشتن جزایر مجنون به عنوان مناطق واسط و سرپل که امکان تمرکز نیروها و انتقال تجهیزات به جلو را تسهیل می نمود، موجب شدند منطقه غرب هورالهویزه مجدداً برای انجام عملیات بزرگ بعدی انتخاب گردد.
هدف از اجرای عملیات بدر، تسخیر بزرگراه بغداد-بصره بود، که محور ارتباطی حیاتی بین این دو شهر محسوب میشد. هدف دیگر این عملیات، عبور از رودخانه دجله بود، که در عمل شهر بصره را از باقی عراق جدا مینمود، همچنین در صورت تحقق، ضربه روانی بزرگی برای نیروهای عراقی بهشمار میرفت.
عملیات بدر که در 20/12/1363 با رمز مبارک یا فاطمه الزهرا (س) در جبهه جنوبی هورالهویزه آغاز شد، اگرچه در ابتدا با یورش برقآسای رزمندگان اسلام و عبور از رود دجله، تردد دشمن در جاده العماره-بصره را قطع کرد، لیکن اتکا به عقبه آبی، نداشتن جاده مواصلاتی، بروز مشکلات ترابری و پشتیبانی و بیبهره بودن از آتش توپخانه، باعث شد که پس از 6 روز نبرد و مقاومت در برابر پاتکهای سنگین و متوالی زرهی دشمن، منطقه شرق دجله تخلیه و به تثبیت مواضع جدید در هورالهویزه بسنده شود.
طی عملیات بدرعلاوه بر تلفات سنگین که به دشمن وارد شد، بیش از 500 کیلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستاهای ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز جاده خندق به طول 13 کیلومتر، که فاصله آن با جاده العماره - بصره 6 کیلومتر است، به تصرف نیروهای خودی درآمد. لازم به ذکر است که پس از این عملیات، عراق با استفاده از پشتیبانی هوایی و موشکی خود به حملات گسترده به شهرها و مناطق مسکونی و نیز کشتی های حامل نفت ایران مبادرت ورزید. هدف از اجرای عملیات بدر، تسخیر بزرگراه بغداد-بصره بود، که محور ارتباطی حیاتی بین این دو شهر محسوب میشد. هدف دیگر این عملیات، عبور از رودخانه دجله بود، که در عمل شهر بصره را از باقی عراق جدا مینمود، همچنین در صورت تحقق، ضربه روانی بزرگی برای نیروهای عراقی بهشمار میرفت. این عملیات مشابه عملیات خیبر بود، ولی برنامهریزی مفصلی برای آن انجام شده بود. ایرانیها برای این عملیات از یکصد هزار نیروی عملیاتی، با پشتیبانی ۶۰ هزار نیروی ذخیره استفاده نمودند. نیروهای ایرانی با ارزیابی نیزارها، نقاط مناسب برای استقرار تانکهایشان را شناسایی کرده بودند. در طی این عملیات ایرانیها برای گذر از نیزارها از پلهای شناور استفاده میکردند و نیروهای داوطلب بسیج را به سلاحهای ضد تانک مجهز نموده بودند. دستیابی و تسلط بر جاده العماره - بصره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله - که استان های ناصریه، بصره و العماره را احاطه کرده است - و هم چنین تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود.
طرح عملیات
برای انجام عملیات بدر، در طرح عملیاتی، منطقه مورد نظر به دو محور شمالی و جنوبی تقسیم شد. محور شمالی به قرارگاه نجف و محور جنوبی به قرارگاه کربلا واگذار گردید. منطقهای که عملیات بدر در آن انجام شد، در هورالهویزه قرار داشت و از شمال به مناطق ترابه و زجیه و از جنوب به القرنه و کانال صوئیب محدود میشد. این منطقه دارای دو نوع طبیعت متفاوت؛ هور و خشکی میباشد. قسمت خشکی که حداقل عرض آن ۲ کیلومتر در منطقه زجیه و حداکثر عرض آن ۸ تا ۹ کیلومتر در مناطق العزیر و الهاله است و توسط دو هور بزرگ؛ هورالهویزه در شرق و هورالحمار در غرب احاطه شدهاست.
وسعت کل منطقه عملیات بدر، اعم از خشکی و هور، حدود ۱٫۰۰۰ کیلومتر مربع بود، که ۲۵۰ کیلومتر مربع از آن، خشکی و مابقی از هور تشکیل میشد. در این منطقه علاوه بر ذخایر نفتی عراق و چاههای نفت آن، دکلهای برق، دکلهای تقویتی رادیو و تلویزیون، دکلهای استراقسمع و پارازیت، تأسیسات صنعتی و کارخانجات کاغذسازی نیز وجود داشت. منطقه هور پوشیده از نِی، بردی و چولان بود و تردد در آن منطقه، تنها از طریق آبراهها صورت میگرفت. این عملیات دربیست اسفند 1363 آغارشد وبه مدت یک هفته ادامه داشت و دست آوردهای مهمی به همراه داشت . ضمن اینکه استفاده بیشمار و ناجوانمردانه رژیم بعثی در استفاده از بمب شیمیائی علیه رزمندگان ایرانی درنتیجه عملیات تأثیر فراوان داشت. در مجموع عراق در عملیات بدر، حدود 100 حمله شیمیایی کرد و عوامل مختلف شیمیایی تاولزا، اعصاب، مؤثر بر خون، خفهکننده و مرکب را علیه نیروهای ایران به کار برد . نتیجه عملیات هرچه که بود؛ در طول این چند روز، حماسهها، جاننثاریها و دلیرمردیهایی از رزمندگان اسلام به منصه ظهور رسید که از مظاهر پاک اسلامخواهی، دین یاوری، شهادتطلبی، ولایتپذیری و... بود.
دراین عملیات گردانهای موسی بن جعفر(ع) ، کربلا وحضرت رسول (ص) وتعدادی از نیروهای استان در سایرواحدها و گردانهای پشتیبانی رزم لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع) حضور داشته و حدود 170 تن از رزمندگان استان به شهادت رسیدند وقریب 300 نفر مجروح ویا به درجه جانبازی نائل آمدند
|
|
والفجر8 | 1364/11/20 | یا فاطمه زهرا(س) |
عملیات والفجر8
عملیات والفجر هشت بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ با رمز یا «فاطمهالزهرا(س)» در جبهه جنوبی و منطقه فاو آغاز شد. مهمترین هدف عملیاتی که تا نهم اردیبهشت سال ۶۵ ادامه یافت؛ تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب بود. فاو جزیرهای محصور میان روخانه اروند، دریای خلیج فارس و منطقه خورعبدالله بود اما ارتباط خاکی آن با بصره؛ این منطقه را به یکی از استراتژیکترین مناطقی تبدیل کرده بود که ایران را به تسلط نسبی بر جبهه ها میرساند. فرماندهی و سازماندهی عملیات با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پشتیبانی با ارتش بود، ۱۴۰ گردان پیاده، ۱۶ گردان توپخانه، شامل لشکرهای ۲۷، ۲۵، ۷، ۳۱، ۵، ۸، ۱۴، ۱۷، ۴۱، ۱۹ و تیپ های 21، ۳۲، ۳۳، ۱۵، ۴۴ سپاه در این عملیات مشارکت کردند. در این عملیات شهر بندری فاو تصرف و اسکله و تاسیسات نفتی آن به همراه کارخانه نمک و پایگاههای نیروی دریایی آزاد شد. دشمن بعث هم در سطح ادوات و هم نیروی انسانی متحمل خسارات و تلفات بسیار شد. ایران برای نخستین بار از آغاز جنگ تحمیلی به صورت گسترده بر اروندرود تسلط یافت و توانست امنیت خلیج فارس در آن منطقه را برای تردد کشتیها و نفتبرهای ایرانی تامین کند. دو پایگاه موشکی ساحل به دریای عراق که با آتشباری مکرر، مدتها مانع از تسلط بر اروند بودند؛ به تصرف ایران درآمد و مسیر عراق به خلیج فارس مسدود شده و جمهوری اسلامی با تصرف فاو در این عملیات با کشور کویت هم مرز شد. عراق در جریان این عملیات، نزدیک به ۵۲۰۰۰ تن کشته، زخمی و اسیر بر جای گذاشت و بیش از ۷۰ هواپیما و هلیکوپتر، ۵۴۰ تانک و نفربر، ۷۵ قبضه توپ، ۵ دستگاه ماشینآلات مهندسی و ۲۵۰ خودرو از ارتش بعث منهدم و ۵۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۴۰ قبضه توپ، ۳۰ دستگاه ماشینآلات مهندسی و ۱۸۰ دستگاه خودرو به دست نیروهای ایرانی غنیمت گرفته شد.با آغاز عملیات غواصان به دل اروند زدند و توانستند شوک نخست غافلگیری را به عراقیها وارد کنند. نیروهای بعث به شدت آشفته شده و هیچ ابتکاری برای مقابله به حمله ایران نداشت، به نظر میرسید هیچ یک از تدارکاتی که برای روزی مانند آن روز آماده کرده بود به کار نیامده و روز نخست را از دست داده بودند. این میان پشتیبانی گسترده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و حضور هلیکوپترهای هوانیروز هم از برگ های برنده نیروهای ایرانی بود که در زمینگیر کردن دشمن نقش به سزایی داشت. عبور از اروندرود که ۴۰۰ تا ۱۲۰۰ متر عرض داشته و با جزر و مد چهارمتری خود همواره از خطرناکترین موانع طبیعی منطقه جلوه می کرد؛ نه برای دیکتاتور بعث که برای بسیاری از متحدان شرقی و غربی او هم قابل تصور نبود. عبور نیروهای ایران از این مانع، رسیدن به سنگرها و اسکلهها و مناطقی که چندی پیش غیرقابل دسترس به نظر می رسید، هیمنه و هژمونی عراق را باردیگر در هم شکست. فاو تصرف شده و بصره در تیررس نیروهای ایران بود. دسترسی به خلیج فارس برای عراق مسدود و بسیاری از سلاح ها و تجهیزات پیشرفتهاش دربرابر توان و اراده رزمندگان ایران از کار افتاده بود. جنایت استفاده از سلاحهای شیمیایی در منطقه به دست همانها پروپاگاندای تبلیغاتی خود به چشم و گوش جهانیان رسیده بود. این میان ایران سرافرازتر از همیشه توانست، ساخت پلی به ابهت بعث را تجربه کند، یکی از شهرهای عراق را فتح کرده و ۶۰۰ کیلومتر در خاکش پیشروی کند. تیم غواصی ماهری تدارک دیده و تجهیزات رژیم بعث را ناکارآمد سازد و در نهایت شورای امنیت ملی با آگاهی از میزان اقتدار و توان ایران در جنگ در پی تصویب قطعنامه ای باشد تا برای نخستین بار در پیش نویس آن به خواست های بر حق جمهوری اسلامی هم توجه شده باشد.
نقش رزمندگان استان سمنان :
درباره رشادتهای رزمندگان استان سمنان و سه هزار شهید این دیار حرفهای بسیاری در سینه ها نهفته است ، «والفجر ۸» را به درستی باید والفجر عاشقی مردم به خصوص مردم قهرمان استان سمنان نامید . مردمی که حدود ۲26 شهید و بیش از 300 جانباز و مجروح در والفجر ۸ تقدیم کردند.فرماندهان سپاه پاسداران با بکارگیری بخشی از توان یگانهای خود در منطقه ابوالخصیب (روبروی خرمشهر) و جزیره ام الرصاص و جزیره بوارین واقع شمال غربی خرمشهربه منظور فریب دشمن درخاک عراق عملیاتی را طراحی کرد تا یگان های دشمن را در این منطقه درگیر نگه داشته و از اعزام فوری آنها به منطقه اصلی عملیات در جبهه فاو جلوگیری نماید.رزمندگان استان سمنان تحت امر تیپ 21 امام رضا(ع) درقالب سه گردان پیاده با گذراندن آموزش های آب خاکی و غواصی دراین عملیات شرکت داشتند.ماموریت گردان های متشکل از رزمندگان استان سمنان شمال غربی خرمشهر، عبور از رودخانه اروند منطقه ابوالخصیب ،عراق جهت تصرف جزایر ام الرصاص ، بوارین و ماهی و تسلط برجاده بصره به فاو بود. ماموریت گردان موسی بن جعفر و حضرت رسول (ص) عبوراز رودخانه اروند وتصرف جزیره ام الرصاص ، و ماموریت گردان کربلا تصرف جزایره بوارین ، ماهی و ام الطویل ، تعیین گردید. نیروهای (سمنان و دامغان) در غالب دو گردان حضرت رسول (ص) به فرماندهی برادر مهدی مهدوی نژاد و گردان موسی ابن جعفر (ع) به فرماندهی برادر سید محمدتقی شاهچراغی ، متشکل از رزمندگان سمنان ، دامغان ، مهدیشهر وسرخه و گردان کربلا به فرماندهی برادر حسین عربعامری (اخوی عرب) متشکل از رزمندگان شاهرود ، میامی ، گرمسار وآرادان ، با گذراندن آموزش های آبی ، خاکی برگزاری سینه زنی، مراسمات دعا، زیارت و نوحه سرایی صادق آهنگران برای گردانها ، آماده عملیات بودند. در شب قبل از عملیات فرماندهان گردان ها که از وضعیت سخت و دشوار عملیات آگاهی داشتند قبل از حرکت گردانها در سخنرانی با نیروها بیان داشتند: هر کس آماده جنگیدن است بماند و کسانی که نمی خواهند در عملیات شرکت کنند از تاریکی شب استفاده نموده و بروند در جواب همه رزمندگان با گریه و زاری و با شعار فرمانده آزاده آماده ایم آماده ، آمادگی خویش را به طورصد در صدجهت شرکت دراین عملیات اعلام نمودند. نیروهای عمل کننده که در نخلستان پشت پل نو مستقربودن با عبوراز نهر عرایض خودرا به لبه ی اروند رساندند و در ساعت 22:10 روز بیستم بهمن 1364 با رمز یافاطمه الزهرا (س) عملیات آغاز شد . گردان موسی بن جعفر(ع) با توجه به ریزش نم نم باران با عبور از اروند به وسیله قایق (رودخانه وحشی) وپشت سر نهادن موانع و استحکامات دشمن خود را به جزیره ام الرصاص می رسانند وبخشی از جزیره را به اشغال خود درمی آورند . فردای آن روز گردان حضرت رسول جایگزین گردان موسی بن جعفر شده وبه حراست از جزیره ام الرصاص می پردازد . ازآنجاکه عملیات دراین منطقه به منظور فریب دشمن انجام شده بود با دستور فرماندهان مافوق کلیه نیروها به عقب برگشته ودرمکان قبلی مستقر می شوند . در این عملیات تعداد 74 تن از رزمندگان گردان موسی بن جعفر و حصرت رسول (ص) از جمله برادر کیومرث (حسین) نوروزی جانشین گردان امام موسی ابن جعفر (ع) و برادر ابوالفضل هراتی معاون گردان موسی ابن جعفر (ع) به فیض شهادت نائل می آیند.
گردان کربلا نیز با عبوراز شهرک ولی عصر(عج) درپشت دژ نهرخین مستقرشده وبا آغاز عملیات به وسیله پل های بدری ازنهرخین عبورکرده و با درهم شکستن موانع واستحکامات دشمن وارد جزیره بوارین می شوند وجزیره را کامل به تصرف خود درآورده وسرپل جزایر ماهی را دراختیارمی گیرند . رزمندگان گردان کربلا با دو روزمقاومت ازآنجاکه عملیات دراین منطقه به منظور فریب دشمن نیز انجام شده بود با دستور فرماندهان مافوق کلیه نیروها به عقب برگشته ودرمکان قبلی مستقر می شوند . دراین عملیات تعداد 124 تن ازنیروهای گردان کربلا ازجمله برادر حسین عرب عامری فرمانده گردان کربلا به درجه شهادت نائل می شوند که دراین قسمت به زندگی نامه دوتن ازشهدای استان دراین عملیات می پردازیم .
شهید حجت الاسلام میثمی نماینده حضرت امام (ره) در قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) یک روز قبل از شهادت فرمودند : (فاو مدیون ام الرصاص است) اگر فتح جزیره ام الرصاص نبود شاید فتح فاو کار بسیار سختی بود چون عراقی ها بدون درگیر شدن در ام الرصاص آمادگی های لازم را برای دفاع از فاو داشتند.
البته نباید نقش بسیارمهم جهاد استان در زدن پل برروی رودخانه بهمنشیر ، رودخانه اروند (پل بعثت) نهرخین واحداث جاده وخاکریز درفاو و مناطق مختلف عملیات والفجر 8 را فراموش کرد . تلاش های شبانه روزی نیروهای جهاد در زیر باران شدید آتش دشمن و بمباران شیمیایی قطعاً نتیجه بخش پیروزی رزمندگان اسلام دراین عملیات است
|
|
مقابله با تک دشمن(مهران) | 1365/02/28 |
عملیات مقابله با تک دشمن(مهران)
به دنبال عملیات غافلگیرکننده والفجر ۸ و تصرف شهر استراتژیک فاو توسط رزمندگان اسلام و به هم خوردن توازن سیاسی- نظامی به نفع جمهوری اسلامی، رژیم عراق شیوهای جدید برگزید و درصدد فعال شدن در جبهه زمینی و موضع تهاجمی برآمد و این استراتژی را بعد از اشغال مهران به نام «دفاع متحرک» نامگذاری کرد.
هجوم سنگین دشمن به مهران در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ نقطه اوج استراتژی دفاع متحرک عراق بود و عراق با موفقیتی که در این مرحله به دست آورد جرأت یافت اتخاذ استراتژی جدیدی موسوم به دفاع متحرک را اعلام کند. رژیم عراق در تبلیغات خود اعلام میکرد که تنها در مقابل عقب نشینی قوای ایران از مناطق عراق به ویژه فاو، مهران را پس خواهد داد. عراق میکوشید با ادامه عملیاتهای خود، نقاط دیگری را تصرف کند. ادامه چنین وضعیتی میتوانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد.
سید «تقی شاهچراغی» فرمانده گردان حضرت رسول (ص) پیرامون نقش رزمندگان استان سمنان در مقابله پاتک دشمن در مهران وعملیات کربلای یک این چنین میگوید:
همزمان با اشغال مهران توسط دشمن گردانهای استان در مقر تیپ ۲۱ امام رضا (ع) در حمیدیه حضور داشتند. بعد از ابلاغ ماموریت توسط تیپ ، گردانها به سمت آن منطقه حرکت کردند. عراق شهر مهران را اشغال کرده بود و جاده ارتباطی اندیمشک - مهران در تیررس آتش دشمن قرار داشت بنابراین گردانها از طریق جاده خرم آباد - اسلام آباد و ایلام به سمت مهران آمدند و در نزدیکی مهران و کنارههای رودخانه کنجانچم مستقر شدند.
تا قبل از تثبیت کامل خط توسط دشمن میبایست در اولین فرصت عملیات آغاز شود؛ بنابراین شناسایی تعجیلی انجام شد. قرار شد گردان موسی بن جعفر (ع) به فرماندهی برادرمحمد ابراهیم غریبشاهیان در تپههای رضا آباد مهران و گردان کربلا به فرماندهی برادر علی استاد حسینی در منطقه باغ کشاورزی وارد عمل شده و دشمن را به عقب برانند.
گردان کربلا در مورخه ۲۹ اردیبهشت ۶۵ با آتش سنگین و کمینهای دشمن مواجه شده و جنگ سخت و تن به تن رخ میدهد و پیکر بیش از ۳۵ تن از شهدای عزیز در منطقه میماند. گردان موسی بن جعفر (ع) با شکست خط دشمن خود را به تپههای رضا آباد رسانده، ولی به دلیل عدم الحاق با سایر یگانها صبح به مواضع قبلی خود برمیگردد.
شب بعد گردان حضرت رسول (ص) پس از برخورد با دشمن و انهدام تانکها و نفرات موفق میشود در ارتفاعات رضا آباد مستقر شود. تا زمینه را برای انجام عملیات بعدی فراهم گردد. در این حماسه و مقابله با تک دشمن تعداد 50 نفر به فیض شهادت نائل میآیند که به زندگی نامه سه تن ازشهدای این عملیات می پردازیم . بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق، انجام عملیات برای آزادسازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید قرار گرفت و می بایست شهر مهران از دست دشمن آزاد گردد؛ بنابراین در تیرماه سال ۱۳۶۵ طرح ریزی آزادی مهران در دست اقدام قرارگرفت . عملیات مقابله با تک دشمن در منطقه مهران مستقلاً توسط گردانهای رزمی استان سمنان صورت گرفت که در این عملیات 50 نفر از رزمندگان غیور این استان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و تعدادی نیز مجروح ومفتخر به جانبازی شدند .
|
||
کربلای 1 | 1365/04/09 | یا ابوالفضل العباس |
عملیات کربلای 1
حمله عراق به مهران
ارتش عراق، ساعت یک بامداد ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ در منطقه مهران دست به تهاجم زد و شهر و حومه آن و برخی از ارتفاعات منطقه را تصرف کرد. در این زمان واحدهای ارتشی، مرکب از ۶ گردان پیاده و دو گردان زرهی، مسئولیت خطوط پدافندی را در این منطقه بر عهده داشت و نیروهای سپاه نیز پشتیبانی از این منطقه را به طور کامل بر عهده نگرفته بود.ارتش عراق میکوشید با ادامه عملیاتهای خود، نقاط دیگری را تصرف کند. ادامه چنین وضعیتی میتوانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد. بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق، انجام عملیات برای آزادسازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید قرار گرفت. استراتژی دفاع متحرک عراق بعد از بازپس گیری منطقه والفجر ۹ (منطقه چوارتا) که از تاریخ ۱۶ اسفندماه ۱۳۶۴ آغاز شد، در تاریخ ۲۷ تیر ماه ۱۳۶۵، با آزادسازی مهران به اوج خود رسید و با ضربه سختی که دشمن در جریان این آزادسازی متحمل شد، پایان یافت.از هنگام شروع تهاجم جدید ارتش عراق، وحدت و همدلی نیروهای رزمنده ایرانی به شکل زیبایی جلوهگر شد و برادران ارتشی، سپاهی و بسیج مردمی پا به پای هم در مقابل تهاجم دشمن به مقاومتی دلیرانه دست زدند.
عملیات کربلای یک :
اهداف عملیات : بازپس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه.
منطقه عملیات : این منطقه عملیاتی از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمه کلان کوچک، از غرب به امتداد غربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهرانآباد و از شرق به جاده مهران – دهلران منتهی میشد. پس از اشغال مهران، استحکامات و موانع متعددی توسط دشمن ایجاد شد. در محور شمالی (جاده ایلام – مهران و باغ کشاورزی) هفت ردیف مین همراه با کانال و بیش از پنج ردیف سیم خاردار رشتهای وجود داشت. در محور میانی (حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران – مهران) به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات نسبتاً ضعیف بود. در محور جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) سنگرهای کمین و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین وجود داشت.
عملیات کربلای ۱ در ساعت ۲۳:۳۰ روز ۹ تیر ۱۳۶۵ با رمز یا اباالفضل العباس ادرکنی آغاز و عراقیها از ضربه غافلگیر کننده بچههای لشکر ۱۷ در قلب دفاعی شأن گیج شدند. عملیات کاملاً موفق جلو میرفت و در بعضی محورها جنگ سختتر شده بود. روز دوم عملیات، مهران آزاد شد و در نهایت روز ۱۹ تیر با موفقیت به پایان رسید. عملیات کربلای یک در دو محور اصلی و فرعی اجرا شد. محور اصلی عملیات در امتداد جاده دهلران- مهران و در حد فاصل قلاویزان تا رودخانه گاوی با ۳۴ گردان پیاده، ۹ گردان ادوات و ۲ گردان زرهی اجرا شد. محور فرعی عملیات در امتداد جاده ایلام- مهران و در حد فاصل باغ کشاورزی تا رودخانه گاوی با یگانهایی از تیپ ۴ اجرا و سپس از روز دوم عملیات، یگانهای محور فرعی به عنوان پشتیبانی محور اصلی، اقدام به تک کردند. بر اساس طرح، قرار بود عملیات در سه مرحله اجرا شود؛ اما با دستیابی به موفقیت سریع در هر سه مرحله، عملیات به پنج مرحله افزایش یافت و با دستاوردی بیش از آنچه در طراحی عملیات پیش بینی شده بود، موفقیتی دیگر در تاریخ جنگ تحمیلی رقم خورد. آزادی مهران خستگی را از تن رزمندهها بیرون برد. ایرانیها تمام برنامههای فرماندهی عراق را از بین بردند. فرمانده عراقی میگفت: ما آمدیم خودمان را پیدا کنیم، دیدیم ایرانیها جای ما را در مهران گرفتهاند. پرچم ایران در حالی بر فراز مهران افراشته شد که هنوز جمله تاریخی صدام از بلندگوی رادیو بغداد شنیده میشد که مهران مهریه فاو است و گوینده رادیو ایران میگفت: پس ماهوارههای جاسوسی ابرقدرتها کجا هستند تا سوختن تجهیزات عراق را در شهر مهران ببینند؟!
رزمندگان استان سمنان نیز به تعداد سه گردان قمربنی هاشم (ع) کربلا و موسی بن جعفر (ع) درقالب تیپ 21 امام رضا (ع) در این عملیات حضور داشتند و15 نفر ازجان برکفان این استان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
روحشان شاد ونامشان گرامی
|
|
کربلای 4 | 1365/10/03 | محمد رسول الله(ص) |
عملیات کربلای 4
یکی از رویدادهای مهم تاریخ ۸ سال دفاع مقدس عملیات کربلای چهار است، منطقه عملیاتی کربلای چهار در جنوب غربی کشور ایران و جنوب شرقی شهر بصره عراق قرار دارد. این منطقه از شمال به آبگرفتگیهای جنوب زید، از شرق به رودخانه اروند کبیر و اروند صغیر و از غرب به کانال زوجی و شهر تنومه عراق منتهی میشود. عملیات آبی_خاکی کربلای چهار، یکی از عملیاتهای گسترده و غیرکلاسیک جمهوری اسلامی ایران است که توسط قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ 03/10/1365با رمز محمد رسولالله (ص) انجام شد.
عملیاتی که بعد از چندین ماه توسط فرماندهان ایرانی طراحی و در سال ششم جنگ اجرا شد به منظور بهبود شرایط سیاسی_نظامی کشور و انجام گرفت تا با ورود به خاک عراق، شهر مهم و اقتصادی بصره را مورد تهدید قرار دهند.اطلاعات عملیات کربلای چهار توسط کشور آمریکا و منافقین در اختیار عراق قرار گرفت و به همین علت به هدف نهایی خود که تهدید شهر بصره بود نرسید اما جزایر تصرف شده در این عملیات باعث شد کربلای پنج به موفقیت برسد.
رزمندگان اسلام قصد داشتند تلفات گستردهای را به ارتش عراق وارد و جزایر مهمی همچون امالرصاص، ابوالخصیب را در اختیار بگیرند، همچنین با ورود به خاک عراق نیروهای آنان رادر شبه جزیزه فاو محاصره و از حمله احتمالی به شبه جزیره فاو جلوگیری کنند.
نیروهای ایرانی برای اینکه بتوانند اهداف خود را در این عملیات کسب کنند، باید از رودخانه وحشی اروند عبور و بعد از تصرف جزایر کشور عراق، خود را به شهر بصره نزدیک میکردند، عبور از رودخانه و ورود به خشکی نشان از پیچیدگی و اهمیت منطقه عملیاتی کربلای چهار داشت و سختی کار را برای رزمندگان دوچندان میکرد.
در این عملیات ۲۳ هزار و ۷۳۳ نفر پاسدار، ۶۶ هزار ۸۴۷ نفر سرباز و ۱۱۳ هزار و ۲۳۱ نفر نیروی بسیج مردمی حضور داشتند که در قالب ۱۴ لشکر، ۸ تیپ و ۳۱ گردان توپخانه سازماندهی شدند که با توجه به اطلاعات ارسال شده توسط کشور آمریکا و منافقین به عراق، دشمن موانع وسیعی را ایجاد و در حالت آمادهباش و کمین قرار داشت که البته بسیاری از نیروها وارد عمل نشدند ، همین علت باعث شد اهداف نهایی عملیات کسب نشود.
کشور عراق با طراحی ۵ خط دفاعی که هر کدام از این خطوط شامل سیمخاردارهای حلقوی، میادین مین و ایجاد آبگرفتگی در میادین، میلگردهای خورشیدی، تلههای منور بود مانع ورود نیروهای ایرانی شد، از میان این موانع میتوان به ۹ ردیف سیمخاردار و ایجاد دژهای هلالی شکل به شعاع ۲۰۰، عرض ۳ و ارتفاع ۵ تا 6 متر اشاره کرد که بین خط اول و دوم قرار داشت و دشمن به راحتی از طریق کانالهای به هم مرتبط دژها نیروهای خود را انتقال میداد و بر حرکت قایقسواران و غواصان مسلط بود.
شرح عملیات
۲۲:۳۰ روز ۳ دیماه ساعت آغاز عملیات اعلام شد. ساعت ۲۱ همان روز نیروهای تخریبچی غواص وارد اروند رود شدند تا خود را به نقطه شروع عملیات (نقطه رهایی) برسانند .گردانهای تخریبچی غواص که با رشادت خود را به محلهای تعیین شده رسانده بودند رأس ساعت ۲۲:۳۰ با رمز محمد رسولالله (ص) عملیات را آغاز کردند.
رزمندگان با گذشتن از رودخانه به سختی نفوذ خود را به جزایر امالرصاص، امالبابی، بلجانیه، سهیل و قطعه آغاز کردند، اما دشمن که با اطلاعات قبلی بر منطقه تسلط داشت پاتک ضدغواص و شناور را شروع و عقبه نیروهای ایرانی را بمباران کرد، پاتکهای دشمن به حدی بود که ادامه حرکت غواصان و قایقسواران برای رسیدن به اهداف موج دوم و سوم حمله با سختی رو به رو شد.
ساعت ۶ صبح روز ۴ دیماه با دستور عقبنشینی فرماندهان موافقت شد و نیروهایی که مواضع خود را به دست نیاورده بودند از ادامه حرکت خودداری کردند، ساعت ۱۱ صبح عراق پاتک سنگین خود را علیه رزمندگان ایرانی شروع کرد و در ساعت ۲۳:۴۵ شب همان روز دستور توقف عملیات اعلام شد.
اما دراین عملیات اتفاقی عجیب وناگوار رخ می دهد تعدادی از رزمندگان غواص و خط شکن که از اروند عبورکرده وخودرا به ام الرصاص وسپس به ابوالخصیب عراق رسانده بودند با توقف عملیات به محاصره دشمن درآمده وبه اسارت گرفته می شوند .دشمن بعثی عراق بجای انتقال اسرا به اردوگاهها با کمال بی رحمی وقساوت جنایتی هولناک مرتکب شده وتمامی اسرای غواص را با دستان و پاهای بسته تیرباران نموده ودرحالی که هنوز بسیاری از آنها زنده بودند درهمان منطقه دریک گوردسته جمعی دفن می کنند . پیکر مطهر 175 تن از شهدای غواص پس از30 سال توسط گروه تفحص کشف وبه میهن اسلامی منتقل می شود.
نتایج عملیات
عملیات کربلای چهار یکی از چند عملیات کشور ایران است که به اهداف نهایی تعیین شده نرسید، اما برای نخستین بار نیروهای ایرانی با گذشت از دژهای محکم آبی دشمن وارد خشکیهای کشور عراق شدند و خسارتهای سنگینی را به دشمن تحمیل کردند.
با توجه به اینکه کشور آمریکا اطلاعات ماهوارهای خود را در اختیار فرماندهان عراق قرار داده بود و دشمن در حالت کمین و آماده باش قرار داشت، رزمندگان ایرانی موج اول حمله را شروع کردند اما آتش شدید دشمن و موانع وسیع ایجاد شده باعث شد اهداف نهایی عملیات کسب نشود و فقط مواضع تصرف شده در موج اول حمله مثل جزایر امالرصاص، بوارین و… تثبیت شود.
آمادگی دشمن در این عملیات به اندازهای بود که از میان ۲۵۰ گردان تدارک دیده شده توسط سپاه پاسداران برای انجام عملیات، فقط ۶۰ گردان وارد عمل شدند. هر چند کشور ایران نتوانست به اهداف نهایی خود که تهدید شهر بصره بود برسد اما اهمیت جزایر تصرف شده کربلای چهار در عملیات کربلای پنج مشخص شد، چرا که نیروهای دشمن بعد از این عملیات به مرخصی رفته و رزمندگان ایرانی بعد از ۱۶ روز عملیات کربلای پنج را در همان منطقه آغاز کردند و توانستند به پیروزی برسند.
نقش تیپ 12 قائم آل محمد(عج) درعملیات کربلای 4
درعملیات کربلای 4 تیپ 12 قائم (عج) به عنوان یکی از یگان های قرارگاه کربلا قرارشد درمنطقه شلمچه درجاده 6 به سمت نهرخین پیشروی کند .جاده 6 به عنوان حساس ترین ومهمترین نقطه تامین دشمن جهت حفاظت از خط پدافندی طول جزیره بوارین به شمارمی رفت .درجاده فوق کمین های مختلف وبازوهایی به عنوان پد برای نیروها وتجهیزات وهمچنین سنگرهایی درآب گرفتگی به عنوان کمین احداث شده بود. عمق موانع جاده 6 ازتقاطع خین به سمت خودی 400 متربود که 13 ردیف سیم خاردار و موانع خورشیدی ومین های ضدنفر داشت .گردان قمربنی هاشم (ع) به فرماندهی برادررجب بینائیان درابتدای کار با موانع سخت میادین مین وانواع سیم خاردار مواجه گردید .طبق پیش بینی پل های کوثری راسریعاً حمل کرده وبدین وسیله نیروها ازبریدگی عبورکردند. آتش سنگین دشمن به روی جاده 6 متمرکز شده بود ولی با هرزحمتی که بود گردان قمربنی هاشم (ع) موفق شد با تصرف یک سرپل وشکستن خط و تصرف تعدادی از سنگرهای کمین دشمن بر روی جاده 6 پیشروی خود را ادامه دهد.تعدادی از نیروهای گردان براثربرخورد با مین پایشان قطع گردید ودرادامه فرمانده تیپ ،گردان سیدالشهدا (ع) رابرای ادامه ماموریت به صحنه درگیری فراخواند .گردان سیدالشهدا(ع) به فرماندهی شهید عبدالله عرب نجفی باعبوراز گردان قمربنی هاشم(ع) به مصاف با دشمن بعثی رفت ولی آتش های مستقیم دشمن درلب نهرخین مانع پیشروی سریع گردان شد. با این حال گردان درحال عبور از پل چوبی با عرض 50 سانتی متربه سمت نهرخین بود که دشمن بخشی از پل را منفجرکرد واین اقدام دشمن کارگردان رامختل نمود. تعدادی از آرپی جی زن ها با پرش از محل پل شکسته وباعبورازآب خودرا به ساحل شرقی نهرخین رساندند وتعدادی ازکمین های دشمن را ازکارانداختند . اما با توجه به عدم موفقیت سایریگانها وتصمیم فرماندهان وحجم آتش زیاد دشمن گردان بعداز 4 ساعت استقامت وبنا به دستور به عقب برمی گرددوپرونده این عملیات بسته می شود تا با تدبیری دیگرعملیات جدید طراحی واجراگردد.
دراین عملیات حدود 150نفراز رزمندگان استان سمنان مجروح و تعداد 56 نفربه درجه رفیع شهادت نائل آمدند . روحشان شاد
|
|
کربلای5 | 1365/10/19 | یا زهرا (س) |
عملیات کربلای5
عملیات کربلای ۵ که یکی از بزرگترین عملیاتهای رزمندگان در طول جنگ تحمیلی بود، در ۱۹ دیماه سال ۱۳۶۵ با رمز یازهرا (س) در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز شد. این عملیات از جبهه جنوب شلمچه و شرق بصره در منطقهای به وسعت ۱۵۰ کیلومتر مربع، با هدف آزادسازی شلمچه، جزایر و مناطق شرق بصره، انهدام ماشین جنگی عراق، پاسخ دندانشکن به شرارتهای دشمن در بمباران مناطق مسکونی، در سه مرحله با ۲۲ لشکر از سه قرارگاه آغاز شد و تا ۸ اسفند به مدت پنجاه روز به طول انجامید.گرچه در سال 61، رزمندگان ایرانی، آمادگی فیزیکی و اعتماد به نفس کافی برای عبور از عرض کانال ماهی را نداشتند اما چهار سال بعد، تجربه یک بار عبور از رودخانه دجله و دو بار گذشتن از رودخانه وحشی اروند، در کارنامه آنان می درخشید. حالا برای رسیدن به بصره، دو راهکاربه نظامیان ایرانی چشمک می زدند. دژهای پنج ضلعی که آسیب پذیری شان در کربلای 4 کشف شده بود و عبور از عرض کانال ماهی و آب گرفتگی اطراف آن، با اتکا بر تجارب سال های گذشته ، این گونه شد که دو هفته پس از توقف عملیات کربلای4، سپاهیان ودلاورمردان ایرانی، حمله ای سنگین و پرتوان را، این بار از محور شلمچه به سمت بصره آغاز کردند. این یورش جدید که کربلای 5 نام گرفت، با موفقیتی خیره کننده، همراه بود.
ارتش عراق که مبتنی بر تجارب گذشته، تصور نمی کرد ایرانیان ظرف 14 روز، قادر به تدارک عملیاتی چنین وسیع باشند، کاملا غافلگیر شد. رزمندگان ایرانی ازشمالِ «پنج ضلعی»، همان مانورِ تجربه شده در کربلای4 را تکرار کردند و در کنار آن، به صورت وسیع، اقدام به عبور از عرض کانال ماهی و پیاده شدن در غربِ آن نمودند.
نبرد در سه منطقه «پنج ضلعی»، «غرب کانال ماهی» و «جنوب پنج ضلعی» طی نزدیک به یک ماه، عراق را وادار کرد که نیمی از تمام توان نظامی خود را وارد این منطقه کوچک کند(جمعا حدود 40 کیلومتر مربع). عملیات کربلای5 در«شلمچه» را نه تنها باید بزرگ ترین نبردِ سال های دفاع مقدس به شمار آورد، بلکه می توان آن را سنگین ترین عملیات نظامی در آسیای غربی، قبل از تهاجم آمریکا به عراق محسوب کرد.
در این عملیات، رزمندگان ایرانی با عبور از دروازه نوک کانال ماهی، خود را به «نهر جاسم» رساندند ودر فاصله 12 کیلومتری بصره ، خط پدافندی مستحکمی را تشکیل دادند. عراق برای عقب راندن ایرانیان از این منطقه، تلفاتی بی سابقه را تحمل کرد (قریب به 50 هزار نفر) اما راه به جایی نبرد و تنها موفق شد مانع از پیشروی بیشتررزمندگان(تا خطِ موسوم به «کانال زوجی) شود. نتایج این عملیات، تیر خلاصی بود بر اعتماد قدرت های جهانی به عراق به عنوان عامل مهار ایران و برقراری موازنه جدید قوا در آسیای غربی که علت اصلی آغاز تهاجم عراق به ایران جلو بردن همین ایده به شمار می رفت .
دراین عملیات رزمندگان استان سمنان درقالب تیپ 12 قائم آل محمد(عج) و جهاد سازندگی حضورداشتند که در قسمت های بعدی به نقش استان سمنان خواهیم پرداخت .
شرح عملیات
در شب ۱۹ دیماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵ توسط نیروهای سپاه از جنوب منطقهای بنام؛ دریاچه پرورش ماهی آغاز شد. همزمان بخش دیگری از نیروهای سپاه پاسداران نیز توسط قایقهای تندرو، در غرب این دریاچه پیاده شدند. در مراحل ابتدایی این عملیات، ایرانیها توانستند افزایش توان نظامی خود را به نحوی که توانایی باز کردن یک جبهه کامل را داشته باشند، به نمایش بگذارند. نیروهای گارد ریاستجمهوری عراق به مقابله پرداختند که این نبرد، تلفات سنگینی برای هر دو طرف به بار آورد. ایرانیها دو روز اول عملیات را صرف غلبه بر دو ستون دفاعی نیروی زمینی عراق کردند. آنها با بهرهگیری از تانکهای خودی و نیز با استفاده از تانکهای غنیمت گرفته شده، شروع به گلوله باران بصره و سایر استحکامات عراقیها کردند.
در روز پنجم عملیات، گارد مرزی عراق، ارتباط خود را با یک سوم سنگربندیهایش از دست داد. سرانجام در روز هشتم عراقیها کانال جاسم را تخلیه کردند. نیروی هوایی عراق که در آن زمان برتری هوایی را از آن خود کرده بود، به حمایت از نیروهای زمینی خود وارد عمل شد. با این حال، موشکهای زمین به هوای ساخت بوفورس سوئد، بنام آربیاس ۷۰، که ایرانیها در آن زمان بهتازگی و مخفیانه تهیه کرده بودند، صدمات زیادی را به جنگندههای نیروی هوایی عراق وارد نمود. در عملیات کربلای ۵ نیروهای مسلح ایران توانستند در حدود ۵۰ تا ۶۰ فروند جت جنگنده عراقی را ساقط کنند، که این رقم، معادل ۱۰ درصد از کل هواپیماهای نیروی هوایی عراق در آن زمان را شامل میشد. با این روند، نیروی هوایی تضعیفشده ایران توانست مدت کوتاهی برتری هوایی را از آن خود کند. عراقیها همچنین برای مقابله، شروع به بمباران خطوط مواصلاتی ایران، با سلاحهای شیمیایی کردند. برای افزایش فشار عراق بسیاری از شهرهای نیمه غربی ایران از جمله تهران، اصفهان، تبریز و قم را با بمبهای معمولی بمباران نمودند. بمباران شهرهای ایران تلفاتی در حدود ۳٬۰۰۰ غیرنظامی در پی داشت. (از جمله این تلفات کشته شدن ۳۰ دانشآموز در حمله هوایی به مدرسه زینبیه در شهرمیانه استان آذربایجان شرقی است) ایران نیز برای مقابله، با موشکهای دوربرد، شهرهای مرکزی وتاسیسات مهم عراق را مورد هدف قرار داد. که این حملات نیز تلفات سنگینی به عراق واردنمود.
در روز ۲ بهمنماه، ایرانیها موج جدیدی از حملات خود را آغاز نمودند، که خطوط چهارم دفاعی عراقی را اشغال کرده و توانستند تا ۱۲ کیلومتری بصره پیشروی کنند، بهطوریکه ساختمانهای شرق بصره از خطوط مقدم ایران، قابل رؤیت بودند. تلویزیون دولتی ایران، صحنههایی از این پیشروی و دورنمای شهر بصره را از خطوط ایرانی به نمایش گذاشت. با این حال ایرانیها نتوانستند بیش از این پیشروی کنند، اما توپخانه و موشکهای میانبرد ایرانی خسارات سنگینی را به شهر بصره وارد آورد. نیروهای مسلح عراق، که ایرانیها را در اطراف شهر بصره میدیدند، مجبور شدند بسیاری از شهروندان عراقی را به قسمتهای شمالی عراق منتقل کنند.
در بیستمین روز از شروع عملیات کربلای ۵، گارد ریاست جمهوری عراق وارد میدان نبرد شد. آنها با استفاده از موجی از تجهیزات نظامی و تسلیحات سنگین، شامل؛ تانک، توپخانه و بالگردهای توپدار، به خطوط ایرانیها یورش بردند. لشکر سوم نیروی زمینی عراق نیز از غرب دریاچههای پرورش ماهی، حمله خود را آغاز کرد، سپس به سمت جنوب و رودخانه جاسم متمرکز شد. در عملیات کربلای پنج که برادرمحسن رضایی آن را تعیینکنندهترین حمله ایران در جنگ هشت ساله علیه صدام میداند، ۱۵۰ کیلومتر از خاک ایران آزاد شد و رزمندگان اسلام برای تنبیه صدام به دروازههای شرقی بصره رسیدند و توانستند، فاو و جزیره امالرصاص را آزاد کنند.
رزمندگان اسلام در عملیات کربلای پنج ۱۴ کیلومتر از جاده شلمچه به بصره را تصرف کردند و ۱۰ روستا را در عراق آزاد کرده و بصره در خطر جدی سقوط قرار گرفت و صدام برای آزادی این مناطق دست به دامن سران کشورهای اسلامی، عربی و غربی شد.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند، عملیات کربلای پنج سبب شد، جهانیان و آمریکا به این نتیجه برسند که باید جنگ پایان بپذیرد و در غیر این صورت ایران میتواند، رژیم صدام را شکست دهد. بعد از این عملیات و بسته شدن شریان صدام از خلیج فارس تمام کشورهای منطقه و غرب به کمک صدام آمدند و آرایش نظامی بعثیها را از بین ببرد.
ایران در این عملیات هفت هزار و ۶۵۰ شهید، ۵۳ هزار مجروح و سه هزار و ۵۲۳ مفقودالاثر تقدیم اسلام و خاک ایران کرد همین پیروزی باعث شد متحدان غربی صدام، برای نجات عراق از مخمصه، به تکاپو درآمده و در نهایت قطعنامه 598 را تنظیم و تصویب کنند که برای نخستین بار، درخواست های ایران در طول جنگ، تا حدود قابل توجهی در آن درج شده بود وصدام را به عنوان متجاوز درجنگ معرفی نماید.
تا قبل از کربلای5، عملا وضعیت جنگی میان عراق و ایران به رسمیت شناخته نمی شد و هیچ نقطه قابل اعتنایی برای آغاز مسیرِ منتهی به اتمام جنگ وجود نداشت. قطعنامه 598 گرچه از مطالبات حقه ایران فاصله قابل توجهی داشت اما نشانه ای واضح بود که متحدان منطقه ای و جهانی صدام، از رسیدن به اهداف خود علیه انقلاب ایران، در جبهه نظامی منصرف شده و یقین حاصل کرده اند هزینه های نجومی برای پروار کردن ارتش صدام، با هدف سقوط جمهوری اسلامی یا حداقل تضعیف و کاهش ضریب نفوذ آن در آسیای غربی، نتیجه ای نخواهد داشت.
نقش تیپ 12 قائم آل محمد(عج) استان سمنان :
تیپ ۱۲ قائم (عج) با هفت گردان رزمی آماده عملیات شد. ابتدا گردان «امام رضا (ع)» از سمنان از جناح چپ دژ اول عراق و گردان «کربلا» شاهرود از جناح راست دژ دوم عراق در مورخ ۲۰ دی ماه ۶۵ عمل کردند که به اهداف خود رسیدند و گردان کربلا با لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) الحاق شد. گردان «موسی بن جعفر (ع)» نیز با عبور از خط گردان امام رضا (ع) وارد پنج ضلعی شد و دژ را پاکسازی کرد. گردان «روحالله» از دامغان به فرماندهی «محمد علی مشهد» از بالای نهر «خین» وارد شد، در حالی که ۲ گردان لشکر ۵ نصر هم بنا داشتند از جناح دیگر وارد جزیره «بوارین» شوند، جنگ سختی در داخل جزیره به مدت سه شبانه روز شکل گرفت و در نهایت گردان «امام سجاد (ع)» از گرمسار به فرماندهی «عبدالله شهروی» برای کمک به آزادسازی این جزیره فراخوانده شده و بعد از ۱۴ کیلومتر پیادهروی وارد عمل شد. تا شب بعد هنوز مقر تیپ دشمن که در جزیره مستقر بود کاملا پاکسازی نشده بود و نیرویهای خودی را مورد آزار قرار میدادند. بنابراین شب بعد، گردان «ذوالفقار» از شاهرود توانست بقایای نیروهای دشمن را نابود کند و آن منطقه را کاملا پاکسازی کرد، ولی دشمن دست بردار نبود و از جناحین جزیره بوارین را تهدید میکرد. نیروهای خودی نیز عمدتاً با پاتکهای سنگین مقابله میکردند. گردان حضرت رسول (ص) که در خط پدافندی «خندق» مستقر بود، گردانی جدید و آموزشی جایگزین آن شد و برای ادامه عملیات فراخوانده شد. این گردان (سه گروهان از شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود) در مورخه ۲۵ دیماه ماموریت یافت در ادامه عملیات سرپلی در جزیره ماهی گرفته و وارد شوند و مسیر تدارکاتی نیروهای عراقی به جزیره بوارین را قطع کنند که به حدود ۶۰ درصد از اهداف خود دست پیدا کردند.
در نهایت گردان بازسازی شده سید الشهدا (ع) از شاهرود که در عملیات کربلای ۴ شرکت داشت وارد عمل شده و توانست خود را به جزیره ماهی برساند. بدین ترتیب کل گردانهای رزمی در عملیات کربلای ۵ وارد عمل شدند و حماسهای به یاد ماندنی از خود بهجای گذاشتند. هم زمان با آغاز عملیات، دشمن آشپزخانه تیپ که در هفت تپه بود را مورد بمباران قرار داد که تعداد ۳۱ نفر از عزیزان تدارکات مظلومانه به شهادت رسیدند. در ادامه عملیات کربلای ۵، چهار گردان پیاده رزمی تیپ ۱۲ قائم (عج) (گردانهای علیابنابیطالب (ع)، ولیعصر (عج)، سیدالشهداء (ع) و مالک اشتر) را برای شرکت در تکمیلی عملیات کربلای ۵ و خط پدافندی شلمچه (باغ رضوان) تا پایان اردیبهشت سال ۱۳۶۶ به عهده گرفتند که تمامی گردانها با رشادت فراوان از تمامیت ارضی محافظت کردند و در این راستا تعداد زیادی مجروح و شهید نیز دادند.
نقش جهاد سازندگی استان سمنان در عملیات کربلای ۵ :
در عملیات کربلای ۵ قرارگاه «حمزه» جهاد با شش گردان مهندسی از جمله سه گردان جهاد استان سمنان به لشکرهای تحت امر قرارگاه «نجف» سپاه مأمور شدند. مهمترین کار جهاد در این عملیات احداث جاده خرمشهر به بصره در منطقه «شلمچه» بود که از قدیم وجود داشت، ولی به علت آب افتادن به صورت باتلاق در آمده و قابل شناسایی و استفاده نبود. با توجه به آتش زیاد دشمن، با احداث این جاده که طی آن بیش از ۱۰۰ نفر از جهادگران مجروح، شیمیایی و به شهادت رسیدند. تا راه دسترسی به عقبه نیروهای مستقر در خط مقدم برقرار شد و فرماندهان نفس راحتی کشیدند.
تعریض جاده و ساخت جادهای در منطقه مرزی شلمچه در شهرک ولیعصر (عج) خرمشهر و ساخت خاکریز از جمله فعالیتهای جهاد در این عملیات است.
در سی و ششمین سالروز عملیات کربلای ۵ به تمامی ارتشیان، جهادگران، بسیجیان و سپاهیان غیور عرصه نبرد دست مریزاد گفته و به روح تمامی شهدای خطه استان سمنان بهویژه 205 شهید عملیات کربلای ۵ ، 31 تن از شهدای هفت تپه (بمباران آشپزخانه تیپ 12 قائم (عج) درود و فاتحه نثار میکنیم. باشد که رهرو واقعی راه شهیدان باشیم.
|
|
کربلای8 | 1366/01/18 | یا صاحب الزمان (عج) |
عملیات کربلای8
فروردین سال 66 رژیم بعث عراق اقدام به بمباران بعضی شهرهای ایران وهمچنین جزیره سیری کرد که ایران از آن جزیره نفت خودرا صادر می کرد وخسارات زیادی به تاسیسات نفتی ایران وارد نمود، بعداز انجام کربلای 5 که در منطقه عمومی شلمچه و شرق بصره انجام شد وخسارات فراوانی به ماشین جنگی عراق وارد شد جهت نزدیک شدن به بصره وهمچنین حذف صدام ملعون رزمندگان اقدام به انجام عملیاتی درشرق بصره کردندچون بعداز عملیات کربلای5 ارتش بعث عراق هنوز به طورکامل نتوانسته بود دوباره منطقه را کاملا مسلح به موانع نماید، ایران به تلافی شرارتهای عراق درخلیج فارس عملیاتی را به نام کربلای 8 طراحی نمود.
این عملیات از دو محور آغاز شد یک محور از آبگرفتگی بوبیان در غرب کانال پرورش ماهی ویک محور از حد فاصله کانال پرورش ماهی تا جاده شلمچه. محور آبگرفتگی بوبیان اهمیت ویژه ای برای عراق داشت فاصله بین نقطه رهایی تا دشمن در دومحور متفاوت بود فاصله در آبگرفتگی بوبیان بیشتر بود لذا ساعتی مشخص شد که همزمان دومحور به دشمن هجوم ببرند.
ساعت 2:15 بامداد هیجدهم فروردین هردو محور تحت عنوان دو قرارگاه قدس وقرارگاه کربلا توسط 5 تیپ ولشکر از سپاه پاسداران با آتش پشتیبان سپاه وارتش با رمز مبارک یا صاحب الزمان (عج) آغاز گردید. درمحور آبگرفتگی نیروهای غواص خودرا به دشمن نزدیک کرده وبا اعلام رمز عملیات بادشمن درگیرشدند. شب وروز اول رزمندگان پبشروی خوبی داشتند. حساس بودن منطقه باعث شد که عراق بیش از15تیپ ولشکر پیاده ,زرهی ومکانیزه وچندین گردان کماندو وگارد ریاست جمهوری را وارد عملیات کند و جلوی پیشروی رزمندگان را بگیرد . دراین عملیات تعداد زیادی از ادوات وتجهیزات زرهی ارتش بعث توسط رزمندگان منهدم وتعداد زیادی هم به غنیمت گرفته شد وبیش از 5000نفر از نیروهای ارتش بعث کشته ویا مجروح شدند وبیش از 200 نفرهم به اسارت درآمدند.
عراق به لحاظ سالگرد تاسیس حزب بعث که مصادف با این عملیات بود ، تبلیغات گسترده ای انجام داده بود و به هرشکل ممکن قصد جلو گیری از پیش روی رزمندگان اسلام در این را منطقه داشت . هر چند در این عملیات ارتش بعث عراق تلفات زیادی را متحمل شده بود اما به هرشکل ممکن اقدام به پاتک های بسیا ر سنگین با بمباران های شدید هوایی و آتش پر حجم توپخانه و ادوات سنگین وحتی مبادرت به بمباران شیمیایی منطقه می کرد تا جلو پیشروی رزمندگان را بگیرد . اما رزمندگان اسلام با مقاومت وایستادگی به تحکیم مواضع خود پرداخته واز دست یابی دشمن به اهدافش جلوگیری نمودند .در این عملیات که رزمندگان پرتوان استان سمنان نیز در قالب تیپ 12 قائم آل محمد(عج)شرکت داشتند سرسختانه و با شجاعت با دشمن بعثی در نبرد بودند وضربات جانانه ای به ارتش بعث وارد کردند وتعداد 7نفر نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
|
|
نصر 8 | 1366/08/29 | محمدبن عبدالله(ص) |
عملیات نصر 8
بیست و نهم آبانماه ، سالروز انجام عملیات «نصر 8» است که با هدف تصرف ارتفاع «گرده رش» و در نتیجه تسلط بر بخشی از رودخانه «قلعه چولان» و تسهیل عبور نیروها در منطقه عملیاتی شمال سلیمانیه طراحی و اجرا شد.
در این عملیات برای تک هماهنگ به مواضع دشمن، یگانها با پنج تا هشت ساعت راهپیمایی، زیر مواضع دشمن مستقر شدند و پس از اعلام حمله، به مواضع دشمن حمله کردند و موفق شدند هدف های خود را بر روی قلههای «1426»، «1418»، «1391» و همچنین، قرارگاه تاکتیکی «تیپ 39» و مقر گردان یک این تیپ عراق را تصرف کنند.
نقش تیپ 12 قائم (عج) و رزمندگان استان سمنان در این عملیات
بر اساس دستور عملیاتی شماره 2 قرارگاه نجف اشرف به فرماندهی سرلشکر شهید «نورعلی شوشتری» در تاریخ 22 آبانماه 1366 به تیپ 12 قائم (عج) ماموریت و ابلاغ شد تا «تک کنند و خط نصر را تصرف و تامین نمایید».
همچنین در این ماموریت ابلاغی اعلام شده بود «پس از تصرف خط نصر منطقه متصرفی لشکر 11 را تحویل گرفته و با لشکر 21 الحاق و در منطقه پدافند کنند و پس از آن با لشکر 11 یک قرارگاه تاکتیکی مشترک ایجاد نموده و کلیه هماهنگیهای کامل را انجام دهند و به عبور از خط لشکرهای 7 و 155 کمک کنند».
تیپ 12 قائم (عج) با طرحریزی و شناسایی راهکارهای مناسب عملا آمادگی خود را در انجام این عملیات اعلام کرد. مهندسی قرارگاه نجف برای عبور از رودخانه «قلعه چولان» پل فلزی را به طول 18 متر در 6 تکه 3 متری که با لولا به هم وصل میشدند طراحی کرد.
در شب عملیات (28 آبانماه 66) نیروهای آموزشی و مهندسی جهاد هر دو نفر تکهای از قطعات پل را روی دوششان گذاشته و با توجه به سختی کار پس از یک ساعت کار احداث پل بر روی رودخانه به اتمام رسید تا نیروها بتوانند به راحتی از آن عبور کنند.
طبق ابلاغ نقطه رهایی پس از رودخانه چولان رزمندگان تیپ برای تصرف هدف مشخص از دو راهکار در یال شمالی گردان کربلا و یال شرقی راهکار گردان موسی بن جعفر (ع) که از محور گردان کربلا تا پای سنگرهای کمین دشمن و درگیری حدود هفت ساعت و از محور گردان موسی بن جعفر (ع) تا نقطه درگیری پنج ساعت راه بود لذا هر دو گردان ساعت یک بامداد به پشت میدان مین میرسند.
پس از شنیدن رمز عملیات در ساعت یک و 17 دقیقه بامداد با نام «یا محمد بن عبدالله ادرکنی، ادرکنی، ادرکنی» از بیسیم، توپخانه خودی شروع به ریختن آتش میکند و در ابتدا گردان موسی بن جعفر (ع) و دقایقی بعد از آن گردان کربلا به خط دشمن زده و در مدت زمان کوتاهی خط شکسته میشود و نیروهای دشمن که کاملا از حمله رزمندگان اسلام غافلگیر شده بودند عده ای در عالم خواب کشته میشوند و تعدادی زخمی و پا به فرار میگذارند و عدهای نیز به اسارت در میآیند وساعت 3 بامداد کلیه یگانها به اهداف خود میرسند.
انهدام یگانهای دشمن شامل تیپ 29 از لشکر 44، تیپهای 77، 83 و 603 پیاده، یک گردان کماندویی از سپاه یکم، سه گردان توپخانه، یک گروهان تانک و گردان کماندویی لشکر 44، کشته و زخمی شدن بیش از 2000 نفر و اسارت 200 نفر و... از دیگر نتایج این عملیات بود.
برای اطلاعات بیشتر در خصوص این عملیات و ماموریت تیپ 12 قائم (عج) می توانید به کتاب \" گرده رش \"که به همت اداره کل حفظ آثار و نشرارزشهای دفاع مقدس استان سمنان وسپاه پاسداران انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است مراجعه و بهره مند شوید.
در این عملیات 50 تن از رزمندگان تیپ 12 قائم (عج) مجروح و تعداد 33 نفر از بهترین عزیزان این استان به شهادت میرسند
|
|
بیت المقدس2 | 1366/10/25 | یا زهرا (س) |
عملیات بیت المقدس2
عملیات بیت المقدس2 با رمز «یا زهرا (سلام الله علیها)» در 25 دی ماه 1366 برای آزاد سازی ارتفاعات غرب شهر ماووت عراق درمنطقهای به وسعت130 كیلومترمربع آغاز شد و این عملیات در سختترین وضعیت جوی در میان برف و سرما توسط یگانهای سپاه در سه مرحله ادامه پیدا كرد. این عملیات در محور ارتفاع قمیش در منطقه عملیاتی سلیمانیه عراق به صورت گسترده به فرماندهی سپاه و با حضور رزمندگان اسلام انجام شد. این عملیات تا روز دوم بهمن سال 66 درمنطقه عمومی ارتفاعات قمیش و سلیمانیه با فرماندهی سپاه ادامه یافت كه ازنوع هجوم سپاهیان اسلام علیه دشمن بعثی بود.
درحالی كه تلاش های ایران برای یافتن ضمانتی درجهت دستیابی به حقوق خود در مفاد قطعنامه 598 شورای امنیت به نتیجه ای نرسیده بود رزمندگان سپاه اسلام برآن شدند تا ضمن یك عملیات گسترده درمنطقه ای كوهستانی و سرد، دشمن بعثی را در منگنه ای جنگی قرار دهند. این عملیات از معدود عملیات های لشكرهای سپاه در طول هشت سال دفاع مقدس در منطقه غرب كشور در فصل زمستان بود، كه بعضی روزهای آن دما به 20 درجه زیر صفر هم میرسید.
شرح عملیات :
رزمندگان اسلام برای عبور از عرض رودخانه در شرایط بسیار سخت و خطرناك، و بصورت ابتكاری، با سیم بكسل و ابزارهای لازم پلی را بر روی رودخانه خروشان نصب نمودند نظر به اینكه احداث پل به صورت ضربتی و با حداقل امكانات صورت گرفته بود (در زیر پای دشمن) و طول آن به بیش از 200 متر میرسید و ارتفاع تا لبه آب رودخانه بیش از 40 متر بود 10 نفر 10 نفر از پل عبور می كردند و همین مسئله باعث طولانی شدن عبور گردانها از پل می شد . احداث این پل باعث شد تا یكی از یگانهای سپاه (لشكر 31 عاشورا) جهت عبور گردانهایش از این پل استفاده كند.
عملیات در اوج سرمای زمستان كردستان
یگانهای خودی علاوه بر مشكلاتی كه برای استقرار داشتند، هنگام پیشروی و رسیدن به مواضع دشمن نیز با دشواریهای بسیاری مواجه بودند، چنان كه رزمندگان مسیرهای طولانی را به مدت 6 تا 8 ساعت در میان برف و كوهستان طی میكردند و تراكم برف در برخی محورها سبب گردیده بود تا نیروها علاوه بر دشمن، به نوعی با طبیعت و سرمای كشنده منطقه نیز مبارزه كنند.
موقعیت منطقه عملیاتی
رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران به عبور از موانع طبیعی و مصنوعی بسیار سخت از قبیل كوههای صعبالعبور پوشیده از برف، رودخانه خروشان قلاچولان، میادین متعدد مین، تلههای انفجاری، سنگرهای كمین و سیمهای خاردار؛ یورش بیامان خود را به موضع دشمن آغاز میكنند. و رزمندگان در برودت بالای منطقه غرب از میان آبهای خروشان آن عبور میكنند. درحالی كه براثر بارندگی شدید، رودخانه قلاچولان طغیان كرده بود و 5/1 متر برف نیز منطقه را سفیدپوش كرده بود. دراین عملیات که به مدت یک هفته ادانه داشت شهر قلعهدیزة عراق به همراه روستاهای گناو، عسیاوی و كنگاوی در دید مستقیم رزمندگان و جادة اصلی پاسگاه گناو به قلعهدیزه در تیررس آنها واقع میشود. همچنین چند روستا و ارتفاع مهم كركوك (مرتفعترین قلة منطقه) به تصرف رزمندگان در میآیند و نیز رزمندگان موفق میشوند علاوه بر کشتن حدود 4000 از نیروهای عراقی و گرفتن 900 اسیر مقادیر قابل توجهی جنگافزار و وسایل تداركاتی و نظامی را به غنیمت بگیرند و بخش زیادی از آنها را منهدم نموده و 110 کیلومترمربع از سرزمینهای عراق را به تصرف خویش درآورند . دراین عملیات که تیپ مستقل 12 قائم آل محمد(عج) با چهارگردان پیاده حضورداشت تعداد 12 نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند وتعدادی نیز مجروح شدند .
|
|
بیت المقدس3 | 1366/12/24 | یا موسی بن جعفر(ع) |
عملیات بیت المقدس3
عملیّات بیتالمقدس ۳ در ساعت یک بامداد تاریخ ۶۶/۱۲/۲۴ با رمز مقدس «یاموسیبنجعفر(ع)» و با هدف آزادسازی ارتفاعات شمال سلیمانیه و پاسخ به شرارتهای عراق در بمباران مناطق مسکونی، در منطقه عمومی استان سلیمانیه عراق آغاز میشود.
رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران تحت امر قرارگاه نجف با حمایت مؤثر هوانیروز از محور شمال به سمت جنوب و در عمق ۶۵ کیلومتری خاک عراق به نیروهای دشمن هجوم میبرند و با درهمکوبیدن پایگاهها و محل استقرار دشمن، موفق میشوند در نخستین ساعات عملیّات، ارتفاعات اصلی گوجار و هلگان را به تصرف درآورند.
رزمندگان اسلام در این حمله موفّق، پس از کشته و زخمی کردن صدها تن از نیروهای عراقی روستاهای گواراده را آزاد میکنند و همچنین موفق میشوند پس از عبور از رودخانههای کاناگوری، کانخان، گواراده، کانیداوود و ملکان، در ۲۰ کیلومتری شهر سلیمانیه استقرار یابند.
در این تهاجم، علاوه بر انهدام مقادیر قابل توجهی ادوات سنگین و نیمهسنگین دشمن، تداد ۱۰۰۰ تن از نفرات دشمن کشته و زخمی میشوند و تداد ۶۰ تن از آنها به اسارت درمیآیند. همچنین تیپ ۶۰۴ پیاده عراق از سپاه یکم منهدم و یک فروند هواپیما هدف قرارگرفته و سرنگون میشود.
مرحله دوم عملیّات :
رزمندگان نیروی زمینی سپاهپاسداران در مرحله دوم این عملیّات با تاریک شدن هوا، هجوم گسترده خود را علیه نیروهای دشمن آغاز میکنند، و طی نبردی بیامان، ارتفاعات ۱۴۶۰، ۱۴۹۰، ۱۵۲۶، ۱۶۸۰، ۱۷۸۷را آزاد و پل ارتباطی ارتفاعات اولاغلو و سلسله جبال گوجار را تحت کنترل درمیآورند.
واحدهای توپخانه، ضدزره و خطشکنان سپاه اسلام، طی این مرحله از عملیّات تعداد دیگری از نیروهای دشمن را به هلاکت میرسانند و تعدادی را نیز اسیر میکنند. حجم آتشباری قوای اسلام به قدری است که دشمن نمیتواند نیروهای پراکنده خود را برای تحرکات و اقدامات بعدی جمعآوری کند.
شرح عملیات :
تجارب حاصل از سلسله عملیات های انجام شده در منطقه شمال غرب به ویژه عملیات بیت المقدس ۲، مبین وجود نوعی تناقض بود. بدین معنا به دلیل وجود دورنمای روشن نسبت به آینده، در صورت پیشروی در عمق خاک عراق و غافلگیر شدن دشمن نسبت به نیات و اهداف اساسی ایران در این منطقه، هرگونه «سرعت عمل» در شناسایی، طرح ریزی و اجرای عملیات می توانست مقدمات کسب پیروزی را با به دست آوردن موقعیت های مناسب فراهم سازد.
طرح مانور عملیات :
اجرای عملیات روی ارتفاع گوجار بستگی تام به تصرف ارتفاع الاغلو داشت و تصرف الاغلو نیز وابسته به تامین ارتفاع دولبشک بود. به دلیل محدود شدن عملیات به تصرف گوجار، مشکلاتی در طرح ریزی عملیات بروز کرد. به همین دلیل بحث و بررسی مجدد در این زمینه منجر به ارائه طرح ها و پیشنهادهای متفاوتی شد، لیکن با توجه به محدودیت نیرو و امکانات و مهمتر از همه ضرورت تسریع در انجام دادن عملیات، فرمانده کل سپاه مجدداً تصرف گوجار را به عنوان هدف قرارگاه نجف در عملیات بیت المقدس ۳ مورد تاکید قرار داد .بنابر این تدبیر، لشکر ۵ نصر ماموریت داشت تا یال یک گوجار را از گرده هلکان تا پایین صخره یی تصرف و تامین کند. لشکر ۳۱ عاشورا نیز در زیر صخره یی با لشکر ۵ نصر الحاق کند و سپس روی تنگه آمده و خاکریز احداث کند.
همچنین تیپ ۳۵ امام حسن(علیه السلام ) می بایست قبل از بریدگی یال گوجار روی یال اصلی و یال ۲ را تا حداقل سه کیلومتر جلوتر محل جدا شدن یال گاراده تصرف و تامین کند و تیپ ۱۲ قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ) نیز قله گوجار و قسمتی از یال اصلی را تصرف و تامین کنند.برای پشتیبانی هلی کوپتری منطقه، طرح خاصی پیش بینی نشده بود و پشتیبانی هوانیروز تنها به گروه هوانیروز کرمان که به مدت پنج ماه در منطقه فعالیت کرده و فشار زیادی را متحمل شده بود، محدود می شد. استعداد این گروه هوانیروز در منطقه شامل یک هلی کوپتر ۲۰۶، چهار هلی کوپتر ۲۱۴، یک هلی کوپتر کبرا و همچنین یک هلی کوپتر ۲۰۶ از سپاه بود.
اجرای عملیات :
زمان آغاز عملیات ساعت یک بامداد ۱۳۶۶/۱۲/۲۳ تعیین شده بود. نیروها از حوالی غروب تدریجاً از مقر خود در دشت هرمدان به سوی نقاط رهایی حرکت کردند. در این حال وضعیت جوی نیز رو به تغییر نهاد و تدریجاً بارش برف آغاز شد. مه غلیظ منطقه را پوشانده و موجب محدودیت دید رزمندگان شده بود که همراه با سرمای شدید و حرکت به سمت قله گوجار سختی شدیدی را به آنها تحمیل می کرد، طوری که نیروهای تیپ ۱۲ قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مسیر را گم کردند.
سرانجام به رغم دشواری های موجود، نیروها در کلیه محورها آمادگی خود را برای اجرای عملیات اعلام کردند و در ساعت یک بامداد عملیات با رمز مبارک «یا موسی بن جعفر(علیه السلام)» آغاز شد. نخست نیروهای تیپ ۱۲ و سپس نیروهای لشکر۳۱ با دشمن درگیر شدند. نیروهای لشکر ۵ و تیپ ۳۵ همچنان دچار مشکل بوده و به رغم گذشت نیم ساعت از آغاز عملیات، هنوز با دشمن درگیر نشده بودند .
در ساعت ۱۰/۳ بامداد نیروهای لشکر۳۱ اعلام کردند که ماموریت خود را به طور کامل انجام داده اند. در نزدیکی صبح، لشکر ۵ پس از درگیری با دشمن اعلام کرد که هدف خود را با تصرف هلکان تامین کرده است و درگیری روی صخره یی ادامه دارد.تیپ۱۲ قائم که مسیر خود را گم کرده بود، پس از روشن شدن هوا قله گوجار را تصرف و تامین کرد. نیروهای دشمن در سنگرهای روی گوجار همگی یخ زده بودند و لذا تصرف و پاکسازی آن سنگرها به سهولت انجام گرفت. نظر به اینکه تصرف گرده هلکان دچار مشکل شده بود، از نیروهای ۱۲ قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای کمک به لشکر ۵ نصر استفاده شد.
در زمانی که اهداف هنوز به طور کامل تصرف و تامین نشده بود، اخبار واصله از شنود دشمن به قرارگاه نجف حاکی از انتقال نیروهای کماندویی سپاه پنجم به منطقه و آمادگی آنها برای پاتک بود.با روشن شدن هوا یگان های مستقر روی گوجار تیپ ۳۵ و تیپ ۱۲ درخواست هلی کوپتر کردند تا مجروحان تخلیه شوند و تدارکات و مهمات برای آنها ارسال شود. ولی محدودیت در تعداد هلی کوپتر و فقدان تور برای اسلینک مهمات و تدارکات مانع از تامین درخواست یگان های مذکور شد.با گذشت زمان همچنان تلاش برای تصرف مجدد گرده هلکان و صخره یی متوقف شده و دشمن نیز با توجه به خلاء موجود بین تیپ ۳۵ و لشکر ۳۱ فشار خود را در این محور متمرکز کرده بود. در چنین موقعیتی، تیپ ۱۲ از یال یک گوجار به سمت یال ۲ پیشروی کرد. تخلیه مجروحان و اسلینک مهمات و تدارکات با استفاده از هلی کوپتر مهمترین مشکل یگان ها در روز اول بود که کماکان لاینحل باقی ماند.
در شب دوم عملیات، قرار شد نیروهای تیپ ۳۵ با سرازیر شدن به طرف چپ تا نزدیک گرده هلکان را تصرف و پاکسازی کنند، لشکر ۵ نیز با استفاده از موقعیت تیپ ۳۵، عملیات خود را از آخرین حد تصرف شده به سمت چپ ادامه دهد و با گذشتن از گرده هلکان به سمت صخره یی، در پایین صخره یی با لشکر ۳۱ الحاق کند.ساعت ۲۱ شب ۶۶/۱۲/۲۳ عملیات شب دوم آغاز شد، ولی موفقیتی به دست نیامد و تنها لشکر ۵ نصر یکی از تپه های کوهان شتری نرسیده به گرده هلکان را به تصرف خود درآورد.
همزمان با آغاز عملیات در شب دوم، دشمن به گلوله باران شیمیایی در شیارهای دشت هرمدان که عقبه یگان ها بود، اقدام کرد. این مساله بر تعداد مجروحان و مشکلات انتقال آنها افزود.عملیات شب سوم در ساعت یک بامداد ۶۶/۱۲/۲۵ آغاز شد. لشکر ۳۱ عاشورا اهداف خود در صخره یی را تصرف کرد. لشکر ۵ نصر گرده هلکان را تصرف و تامین کرد و تنها راهکار زیر گرده هلکان همچنان مساله داشت و با الحاق نیروها در این منطقه در حدود ساعت ۳۰/۳ بامداد، معضل موجود برطرف شد.
عملیات « بیتالمقدس۳ » بر پایه تجزیه و تحلیل فرماندهان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان عملیات بیتالمقدس- ۲ که دو ماه پیش به انجام رسیده بود- طرح ریزی شد.
اوضاع جوی منطقه کردستان عراق و بلندیهای صعبالعبور محور شمالی جنگ، همچنان نامناسب و سرد و یخبندان بود، ولی اهداف برجستهای که در انجام این طرح پیگیری میشد، فرماندهان را برآن داشت تا پیش از فصل گرما و حضور دو چندان نیروهای دشمن در منطقه، تکلیف دو ارتفاع مهم و بلند را به منظور گسترش وضعیت جبهه خودی در شمال شرقی «سلیمانیه» روشن سازند.
این دو ارتفاع «الاغلو» و «گوجار» نام داشت، که دسترسی به هر یک، مستلزم دسترسی و تصرف دیگری بود.
ضرورت اصل آفند و ایجاد زمینههای مناسب برای آزادسازی شهر و دشت «حلبچه» عراق، با اجرای عملیات «والفجر۱۰ » سبب شد تا این عملیات در سه محور، در تاریخ۲۴ اسفند ماه ۱۳۶۶ با رمز «یا موسی بن جعفر(ع)» آغاز شود.
ساعت۱ بامداد نیروها علیرغم همه مشکلات و دشواریهای نبرد زمستانی، توانستند با هدایت قرارگاه «نجف» و همزمان با اجرای عملیات «والفجر۱۰» در حلبچه، اهداف مورد نظر را تصرف و تأمین کنند. با وجود آنکه رزمندگان از غروب روز پیش، بتدریج از مقر خود در دشت «هرمدان» به سوی نقاط رهایی حرکت کرده و دچار خستگی راه شده بودند؛ همچنین با توجه به بارش برف و حادث شدن یک مه غلیظ بر منطقه و دامنهها، توانستند قله گوجار را آزاد کنند. نیروهای عراقی مستقر بر روی این قله همگی در سنگرهایشان یخ زده بودند و بنابراین پاکسازی مواضع آسان صورت گرفت.
در روز دوم عملیات اطلاع حاصل شد که نیروهای تازه وارد کماندویی سپاه پنجم ارتش عراق، قصد دارند به منطقه آزاد شده پاتک کنند، اما علیرغم پاتکهای پیاپی و سنگین آنها و نیز مشکلات در ارسال کمک و مهمات و تخلیه مجروحین و شهدا در مواضع خودی، تلاشهای دشمن و بمبارانهای شیمیایی هواپیماهای عراقی بینتیجه ماند. و در مجموع، با سه شبانه روز درگیری و نبرد سخت با طبیعت خشن و مشکلاتی ناشی از پشتیبانی هوانیروز و نیروهای دشمن، اهداف مورد نظر محفوظ ماند. در عملیات بیتالمقدس۳ ، منطقهای به وسعت۴۰ کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد و یک فروند هواپیما، تیپ۶۰۴ پیاده از سپاه یکم دشمن و شماری سلاح سنگین و نیمه سنگین منهدم و بیش از ۱۱۸۰ نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و اسیر شدند.
دراین عملیات که تیپ 12 قائم آل محمد (عج) به طور گسترده ای به استعداد چندین گردان پیاده وپشتیبانی رزم حضورداشت تعداد 43 نفراز رزمندگان استان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و پس پایان عملیات به مدت یک ماه پدافند ارتفاع گوجار نیز بر عهده تیپ 12 قائم بود .
|
|
بیت المقدس6 | 1367/02/26 | یا امیر المومنین(ع) |
عملیات بیت المقدس6
عملیات بیتالمقدس ۶ در تاریخ ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۶۷ با رمز یا امیرالمؤمنین (ع) در جبهه شمالی و منطقه عمومی ماووت سلیمانیه با هدف تصرف ارتفاعات غرب ماووت بهمنظور خارج کردن عقبه خودی از دید دشمن آغاز شد و یک روز به طول انجامید.
ارتش عراق حملات گستردهای را در ماههای پایانی جنگ با بازپسگیری فاو در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ آغاز کرد. هم زمان با این حملات گسترده، حملات موشکی و هوایی خود را هم به مناطق مسکونی و زیر ساختهای کشورمان شدت بخشید.
فرماندهان عالیرتبه سپاه که قبل از حملات گسترده ارتش عراق طی سال ۱۳۶۶ با تغییر در منطقه نبرد از جنوب به شمال عراق، ابتکار عمل و برتری نظامی را در دست داشتند و با اجرای عملیاتهای منظم و نامنظم، ارتش عراق را به انفعال کشیده بودند، با موج جدید حملات گسترده و با توجه به شرایط سیاسی و نظامی حاکم بر جنگ، پیشبینی کردند؛ وضعیت به نفع عراق تغییر نماید، بدینجهت تنها پس از چند روز از سقوط فاو، برای جلوگیری از شرایط نامطلوب سیاسی و نظامی، بهسرعت اجرای عملیات بیتالمقدس ۶ را در منطقه عمومی ماووت در دستور کار قرار دادند.
موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات : استان سلیمانیه از استانهای شمالی و کوهستانی عراق به شمار میآید. منطقه عمومی عملیات بیتالمقدس ۶، در حدود ۱۵ کیلومتری شمال غرب شهر ماووت از استان سلیمانیه، روی ارتفاعات مهم شیخ محمد ۱، استروگ ۲ و آسوس ۳ در خاک عراق قرار داشت.
استانهای سلیمانیه و کرکوک در شمال عراق جزو اهداف مهم راهبرد نظامی ایران در سالهای پایانی جنگ محسوب میشدند. قوای نظامی ایران پس از تغییر منطقه جغرافیایی نبرد از جنوب به شمال عراق در سال ۱۳۶۶، عملیات نظامی را برای دستیابی به استان سلیمانیه از دو محور شمالی و جنوبی آغاز کردند.
منطقه عمومی ماووت، اولین هدف محور شمالی به شمار میرفت. قوای خودی برای تصرف و عبور از منطقه عملیاتی ماووت چندین عملیات را طی ۱۵ ماه، از آغاز سال ۱۳۶۶ طراحی و اجرا کرد که آخرین آنها عملیات بیتالمقدس ۶ بود.
دلایل انتخاب منطقه عملیات : قوای خودی با اجرای عملیاتهای نصر ۸ (۲۹ آبان ۱۳۶۶) و بیتالمقدس ۲ (۲۵ دیماه ۱۳۶۶) توانسته بودند بخش مهم ارتفاعات گرده رش، شاخ بالوسه، قمیش، شیخ محمد و استروگ در غرب رودخانه قلعه چولان را به تصرف درآورند و ارتباطات نیروهای اطلاعاتی و نامنظم را برای اجرای عملیاتهای نامنظم در عمق خاک عراق بهویژه مرکز استان (سلیمانیه) فراهم نمایند.
قوای عراقی در اوایل بهار (۱۳۶۷) با بهبود نسبی هوا و آب شدن برفها در ارتفاعات، با پشتیبانی حملات وحشیانه شیمیایی و آتش شدید توپها، موفق شده بودند نیروهای زیادی را بر ارتفاعات هلی برن کنند و اندک نیروی خودی را که بهصورت پایگاهی بر آن استقرار داشتند، وادار به عقبنشینی کنند.
قوای خودی با از دست دادن ارتفاعات مهم شیخ محمد، گسترش و توسعه دشمن را در منطقه عمومی ماووت-که طی چندین عملیات آزاد شده بود- تهدیدی جدی تلقی کردند و برای خنثی کردن اقدامات دشمن، منطقه عملیاتی ارتفاعات شیخ محمد را برای طراحی و اجرای عملیات بیتالمقدس ۶ انتخاب کردند، چراکه موقعیت جغرافیایی شیخ محمد، آسوس، استروگ بهگونهای بود که ازآنجا بر تمامی مناطق غرب و شرق منطقه ماووت تسلط و امکان دید و تیر وجود داشت؛ لذا با استقرار کامل دشمن بر ارتفاعات، عقبه قوای خودی زیر دید و تیر کامل دشمن قرار میگرفت.
فرماندهان برخی از عوامل مهم در موفقیت عملیات بیتالمقدس ۶ را چنین برمیشمارند:
رعایت اصل وحدت فرماندهی، بهطوریکه در این عملیات، فرماندهی قرارگاه نیروی زمینی و خاتم هیچگونه دخالتی در اجرای عملیات نداشتند و سردار شهید «نورعلی شوشتری» بهعنوان فرمانده قرارگاه نجف، بهطور مستقیم عملیات را طراحی و اجرا کرد .
رعایت اصل غافلگیری؛ قوای خودی چند روز قبل از عملیات بهمنظور فریب دشمن، به یگانهای مستقر در منطقه شرق ماووت دستور داده بودند، ورود و خروج و نقل و انتقالات از منطقه ماووت انجام شود. یگانهای رزم از جمله لشکر ۵ نصر، لشکر ۷ ولیعصر (عج)، تیپ ۴۸ فتح، لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) و لشکر ۳۲ انصار الحسین (ع)، با اجرای این دستور، توجه اصلی دشمن را به منطقه جنوب شرقی ماووت جلب کردند.
مضاف بر تحرکات قوای خودی در جنوب شرقی ماووت، رعایت پوشش و اختفا در طراحی عملیات و انتقال نیروها تا آغاز عملیات، کمک بزرگی به غافلگیری دشمن کرد. بهطوریکه اسرای عراقی در عملیات، در بازجوییها دراینباره بیان میکردند: چهار روز پیش به ما گفته بودند ایرانیها روز عید فطر قصد عملیات را دارند، اما به دلیل اینکه تحرکاتی را در منطقه مشاهده نمیکردیم، آمادهباش را جدی نمیگرفتیم.
نقش فعال هوانیروز؛ خلبانان شجاع هوانیروز توانستند نیروهای پیاده را به لحاظ تدارکاتی و تسلیحاتی بهخوبی پشتیبانی کنند. همچنین هلی برد نیروهای لشکر ۱۰ نقش بسیار تعیینکنندهای در موفقیت عملیات داشت.
تشخیص محور پاتک دشمن در منطقه عملیات و اجرای بسیار مناسب آتش توپها بر قوای دشمن.
توان بالای فرمانده گردانها بهویژه فرمانده گردانهای لشکر ۱۰ که در هدایت نیروها و تأمین اهداف بسیار خوب عمل کردند.
نقش تیپ 12 قائم آل محمد (عج) دراین عملیات :
همزمان با این عملیات که تیپ 12 قائم (عج) ماموریت پدافند خط خندق جزیره مجنون را با یک گردان رزمی وتعدادی نیروهای داحدهای پشتیبانی رزم به عهده داشت ، به استعداد سه گردان رزمی به نامهای گردانهای ذوالفقار، سیدالشهدا (ع) و قمربنی هاشم بعلاوه 9 گردان پشتیبانی رزم در این عملیات حضور داشتند .نیروهای اطلاعات برای شناسایی سریع مسیری را انتخاب کردند تا به ارتفاع استرک واز آنجا به ارتفاعات آسوس و شیخ محمد که به شهر سلیمانیه مشرف بود دست یابند .
به علت صعب العبور بودن وفاصله زیاد با دشمن عملیات در دوشب طراحی شد .شب اول نیروهای گردان ها وسایررده ها ازمسیر رودخانه تاپای ارتفاعات رفته ودرآنجا مستقرشدند . شب بعد به سمت مواضع عراقی ها حرکت کردند وبا رعایت اصل غافلگیری توانستند مواضع دشمن را درهم بشکنندوروی ارتفاعات مستقر شوند و برین ترتیب به صددرصد اهداف پیش بینی شده دست یافتند . بعداز تصرف اهداف مدتی گردانهای تیپ درآن منطقه پدافند نمودند . دراین عملیات تعداد 9 نفر از رزمندگان استان سمنان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
|
|
سایر | 1300 |
عملیات سایر |
||
مسلم بن عقیل | 1361/07/09 | یا اباالفضل العباس(ع) |
عملیات مسلم بن عقیل
عملیات مسلمبنعقیل در ساعت۵۰ دقیقه بامداد نهم مهرسال۱۳۶۱ و با رمز مبارک «یااباالفضل العباس(ع)»در منطقه عملیاتی غرب سومار و ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی عراق تحت فرماندهی قرارگاه نجف اشرف و با اهداف آزادسازی چندین ارتفاع مرزی،انهدام نیروهای دشمن و تصرف ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی آغاز شد.
به گزارش ایسنا،منطقه مذکور از جبهههای مهم محسوب میشد،زیرا به علت نزدیک بودن به بغداد از استحکامات زیادی برخوردار بود. رزمندگان اسلام متشکل از ارتش و سپاه با شنیدن رمز مبارک عملیات،حمله خود را آغاز کرده و پس از عبور از موانع متعدد مین و تلههای انفجاری، به سربازان خسته از آماده باشهای مکرر یورش بردند. در نخستین دقایق حمله،ارتفاعات «گیسکه تاکله شوآن» به دست توانای رزمندگان اسلام آزاد و عملیات برای تصرف دیگر اهداف دنبال شد.
به دنبال درگیری رزمندگان با نیروهای پیاده و زرهی دشمن، تعداد دیگری از ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی و چندین پاسگاه ایرانی از وجود بعثیان پاکسازی و ضربات سختی به آنها وارد شد. در صبح روز عملیات، دشمن با جمعآوری نیروهای شکست خورده خود اقدام به پاتک کرد که با دریافت ضربات کوبنده عقب نشست. سرانجام در مرحله دوم تکمیلی، رزمندگان اسلام با رمز مبارک «یا زین العابدین(ع)» به عکسالعمل و حرکات ایذایی بعثیان خاتمه داده و با تسلط بر ارتفاعات، آنها را به دشت باز و جلگههای اطراف راندند که بدین ترتیب شهر مندلی در معرض تهدید قرار گرفته و نزدیک به ۱۵۰ کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی آزاد شد.
دشمن برای باز پسگیری مناطق از کف رفته دست به پاتکهای بسیار سنگینی زد و در یکی از پاتکها دست به حیله زد و نیروهایش را با پیشانیبندهای سبز رنگ بسیج و لباس فرم بسیجی آرایش داد که با عکسالعمل مناسب رزمندگان اسلام مواجه و به عقب رانده شد. سرانجام پس از هفت روز نبرد بر اثر استحکامات منطقه و فشار دشمن عملیات متوقف شد.
نتایج عملیات:
مناطق و تاسیسات آزاد شده: ارتفاعات مشرف بر مندلی عراق، آزادی و پاکسازی پاسگاههای مرزی ایران به اسامی سلمان کشته، سان بابا، قلعهجوق، سومار، میان تنگ و کانی شیخ. در این عملیات ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی آزاد و پاکسازی شد.
تجهیزات منهدم شده دشمن: ۷۹ دستگاه تانک و نفربر، ۷ فروند هواپیما، چندین انبار مهمات و خودروهای حامل مهمات، چندین قبضه تفنگ ۱۰۶ میلیمتری، دهها دستگاه خودرو، سه دستگاه لودر، ۳ قبضه سلاح کاتیوشا، ۴ قبضه خمپاره انداز.
غنایم: تعدادی موشک مالیوتکا، تعداد زیادی بیسیم، انواع خمپارهانداز، مقداری سلاح سبک و نیمهسنگین، ۱۰۰ قبضه تیربار و دوشکا، یک دستگاه رادار، یک دستگاه ردیاب صوتی توپخانه، ۳ دستگاه لودر و بولدوزر، ۳ قبضه توپ ۱۰۰ میلیمتری.
تعداد کشته و زخمی دشمن: بیش از ۴۰۰۰ نفر
تعداد اسرا: ۲۷۵ نفر
نیروهای عمل کننده سپاه و ارتش.
|
|
حصر آبادان ( ثامن الائمه (ع) | 1360/7/5 | نصر من الله و فتح قريب |
عملیات حصر آبادان ( ثامن الائمه (ع)
پس از تجاوز عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال سریع بخشهایی از خاک ایران، خرمشهر مهمترین شهر بندری ایران، پس از 35 روز مقاومت، با خیانت آشکار لیبرالها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسانتر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره ۳۳۰ درجهای قرار میگرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر میتوانست آنرا با خطر جدی روبهرو کند. دشمن میپنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.
محاصره آبادان به دست نیروهای عراق که به عنوان یک برگ برنده و موضع برتر نظامی جهت رسیدن به اهداف بعدی برای این کشور مطرح بود، همواره مورد توجه فرماندهان خودی قرار داشت تا با درهم شکستن این محاصره، غرور کاذب دشمن را بشکنند. در این راستا، اگرچه در چند مورد تلاشهای بینتیجهای انجام پذیرفت، اما با دستور حضرت امام خمینی(ره) در آبان 1359 برای شکستن حصر آبادان، فرماندهان سپاه پاسداران پس از دو ماه شناسایی و کسب اطلاع از وضعیت دشمن طرح عملیاتی خود را در بهمن ماه این سال به مسئولین لشکری و کشوری ارائه دادند. اگرچه این طرح پس از بررسی به تصویب رسید، ولی با کارشکنی بنیصدر (فرمانده کل قوا) به تعویق افتاد. با عزل بنیصدر روحیه جدیدی در کالبد رزمندگان دمیده شد؛ لذا یک بار دیگر پس از شناساییهای مجدد و کسب آخرین اطلاعات از مواضع دشمن، طرحهای جدیدی ارائه شد که سرانجام یکی از آنها به تصویب شورای عالی دفاع رسید. عملیات ثامن الائمه(ع) در ساعت 1 بامداد 1360/07/05 از سه جناح آبادان، ماهشهر و دارخوین آغاز شد. در ساعات اولیه حمله، نیروهای خودی موفق شدند زائده شرق جاده آبادان - ماهشهر را پاک سازی کنند و خاک ریزهای اول و دوم در ایستگاه 7 و همچنین ایستگاه 12 و نیز دو خاک ریز دشمن در فیاضیه را به تصرف درآورند. در ادامه عملیات، پیش روی به سمت پل حفار به منظور تصرف آن ادامه یافت و از سمت دارخوین نیز قسمت شمالی نهر شادگان و شرق کارون به طور کامل پاک سازی شده و نیروهایی که از این محور وارد عمل شده بودند، پس از تصرف روستای مارد، پل قصبه را نیز به تصرف خود درآوردند و در حدفاصل بین دو پل قصبه و حفار پدافند کردند. نیروهایی که از سمت فیاضیه وارد عمل شده بودند، با مقاومت دشمن در پشت خاک ریز مواجه گردیدند. سپس نیروهای محور دارخوین به سمت پل حفار پیش روی کردند و در نتیجه حدود ساعت 14:00 الحاق نیروهای هر دو محور فیاضیه و دارخوین انجام گرفت و یک خط پدافندی در شرق کارون ایجاد شد. با اجرای عملیات ثامن الائمه(ع)، فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان تحقق یافت و دو جاده مهم اهواز - آبادان و ماهشهر - آبادان نیز آزاد شد. در این عملیات بیش از 1500 تن از نیروهای عراقی کشته و حدود 1800 تن اسیر شدند. همچنین 90 تانک و نفربر، 100 خودرو، 2 پل پیامپی و چند انبار مهمات منهدم شد. این عملیات نشان داد که راه خروج از بنبست در جنگ تنها با اجرای اندیشههای انقلابی میسر است. این عملیات ضرورت بهرهگیری از توان انقلابی را ثابت کرد که با تغییراتی در فرماندهی جنگ و عزل بنیصدر این پیروزی به دست آمد. در این عملیات همبستگی و اتحاد بین سپاه و ارتش ایجاد شد. با انجام این عملیات مقدمات سازماندهی سپاه و رفع کمبودهایی همچون تشکیل گردانهای زرهی و … فراهم شد. با اجرای این عملیات، اولین گام برای آزادسازی مناطق اشغالی ایران اسلامی برداشته شد. دراین عملیات تعدادی از رزمندگان جان برکف استان سمنان نیز حضورداشتندکه پنج تن از آنها به فیض شهادت نائل آمدند
|
|
پدافندی | - |
عملیات پدافندی |
||
کربلای 10 | - |
عملیات کربلای 10 |
||
جنگ کنبد | 1358 |
عملیات جنگ کنبد
به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی : اندکی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ضدانقلاب بلافاصله به مقابله با انقلاب اسلامی ملت ایران برخاست. یکی از این مقابلهها در گنبد رقم خورد که طی آن جنایتهایی در این منطقه از سوی ضد انقلاب صورت گرفت.
آغاز غائله
بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در روز 23 بهمن، فدائیان خلق به شهرباني گنبد حمله و نيروهای حاضر در پاسگاه را خلع سلاح كردند. در اوايل اسفند هم هيئت سه نفري متشكل از نقي حميديان، عباسهاشمي، ناهيد قاجار از طرف سازمان چريكهاي فدايي خلق براي سر و سامان دادن به فعاليتهاي هواداران اين سازمان در مازندران و تركمنصحرا به منطقه اعزام شدند و چندی نگذشت که ستاد خلق تركمن تشكيل شد.
با تشكيل ستاد خلق ترکمن، نيروهاي مذهبي شهر گنبد كه عمدتاً ارگانهايي چون كميته را تشكيل ميدادند، عكسالعمل نشان دادند و به مخالفت با آن پرداختند. کمی بعد در روز 19 اسفند چریکهای فدایی خلق درگیری مسلحانهای علیه نیروهای کمیته بر سر تغییر نام بندر شاه راه انداختند و طی آن، افراد وابسته به چريكهاي فدايي به خانه، مغازه و اتومبيل مردم حمله كردند و آنها را به آتش كشيدند. سپس تيراندازي شروع شد و تا نيمهشب ادامه داشت؛ «... گروهي ناشناس كه با اتومبيل در خيابانها در حركت بودند، با تفنگهاي ژ ـ 3 تيراندازي ميكردند».
پس از درگیریها و تظاهرات از سوی این گروهک قطعنامههایی صادر میشد. در یکی از این قطعنامهها با تأکید بر حمایت از گروهکهای تجزیهطلب آمده بود: «خلق ترکمن خواستههای سایر خلقهای ایران من جمله خلق کرد را تأیید و از آن پشتیبانی میکند.» در 22 اسفند سفارت آمريکا به وزارت خارجه آن کشور راجع به درگيريهاي بندر ترکمن گزارش داد: «... اين رويداد ميتواند شروع جنبش خودگرداني در منطقه ترکمننشين ايران باشد.»
طی توطئههای بعدی، سازمان چریکهای فدایی خلق در 5 فروردین 58 با لشکر کشیهای خیابانی بر روی مردم آتش گشودند. شدت و پیامد این درگیری به حدی بود که روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: «به دنبال درگیریهای وسیع و تیراندازیهای شبانهروزی در گنبد کاووس کلیه مدارس، بانکها و مغازههای این شهر از بعدازظهر دوشنبه ۶ فروردین تاکنون به صورت تعطیل درآمده و دستکم ۱۶ تن کشته و بین ۴۰ تا ۶۰ نفر مجروح شدهاند...»
در روزهاي نخست، سرگرد دهنژاد رئيس شهرباني گنبد توسط نيروهاي تركمن دستگير شد و اخبار خلع سلاح ژاندارمريهاي منطقه نيز توسط تركمنها به گوش ميرسيد که از كميتههاي مشهد، قم و تهران نيروهاي کمكي به گنبد اعزام شدند و گروههاي پاسدار مسلح از مينودشت، آزادشهر، عليآباد و چند شهر ديگر مازندران به قصد كمك به پاسداران كميته وارد شهر شدند. در اين زمان راه مينودشت به گنبدكاووس به كنترل اعضاي خلق تركمن درآمدهبود. همزمان با جنگ گنبد، در بندرتركمن نيز اوضاع آشفته بود و كميته بهدست خلق تركمن افتاده بود.
هشدار امام
به دنبال این وقایع، امام خمینی در 24 فروردین 1358، «اغیار و اجانب» را در غائله گنبد ذینفع دانستند و تاکید کردند: «این معنا که در گنبد محقق شده در خیلی جاها از مملکت ما بوده، و همۀ آنها هم زیر سر این اشرار بوده است که دستنشاندههای امریکا یا جای دیگر هستند.»
امام خمینی همچنین بر لزوم پایداری در برابر ضدانقلاب تاکید کرده و خطاب به مردم گنبد فرمودند: «...شما هم باید کمک کنید یعنی پشتیبانی کنید از قوای انتظامی. اگر قوای انتظامی در آنجا مستقر شد شما هم پشتیبانی کنید و به کمکِ هم، اشرار را کنار بزنید. این اشرار که حمله میکنند به مسلمین، واجب است آنها را دفع کنند ولو به قتل آنها منجر بشود. و هر کسی پایداری کند ثواب دارد، و هر کس کشته بشود ثواب شهید دارد.»
مهار غائله گنبد
با اوجگیری آشوبگریها، مردم تركمن اعم از شيعه و سني در مقابل چريکهای فدايي خلق موضع گرفتند. مردم با کمک نیروهای انتظامی شروع به پاکسازی شهر پرداختند. چنانکه از خاطرات محسن رفیقدوست، یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران برمیآید: «سپاه در اولین اقدام، نیرویی به فرماندهی محمود درویشی از بچههای سپاه برای ختم آن غائله به آن سامان فرستاد.»
البته مشکلات فراوانی در این مسیر وجود داشت. به گفته رفیقدوست: «در آن زمان، مهمات ما کم بود، ولی با این حال دو وانت نیسان مهمات برایشان فرستادیم که یکی از آنها را در راه منفجر کردند، ولی نیسان دومی به دستشان رسید، اما اوضاع در آنجا بسیار بد بود و آقای درویش پیدرپی تماس میگرفت و میگفت که اوضاع خیلی وخیم است و درخواست نیرو و مهمات میکرد. اتفاقا یکی از شبهایی که ایشان تماس گرفتند من افسر نگهبان پادگان ولیعصر(عج) بودم. به ایشان گفتم که شما سربازان امام زمان (عج) هستید و باید ماجرا را تمام کنید.»
روز 19 بهمن 1358 بين نيروهاي انقلابي ارتش و سپاه و نيروهاي ستاد خلق تركمن درگيري مسلحانه رخ داد. اين درگيري چند روز بهطول انجاميد و در نهايت گنبد در كنترل نيروهاي پاسدار انقلاب و ارتش قرار گرفت. پس از آن ارتش و پاسداران، شهرهاي بندرتركمن و گمشتپه را نيز تحت كنترل خود درآوردند. در ختم ماجراي گنبد، نيروهاي سپاه پاسداران عليآباد كتول با توجه به شناختي كه از موقعيت جغرافيايي و راههاي گنبد داشتند، نقش بسيار كليدي ایفا كردند. محمدهاشم مهيمني فرمانده وقت سپاه گرگان اظهار ميدارد كه در جريان اين جنگ از گرگان نيز نيرو اعزام شد و يك حركت ضربتي انجام شد و چهار نفر از سران خلق تركمن كشته شدند و غائله گنبد خوابيد.
مردم نیز نقش پررنگی در مهار این غائله داشتند. به گفته رفیقدوست: «این ماجرا با کمک مردم و نیروهای اعزامی ما ختم شد و آرامش و امنیت در ترکمن صحرا برقرار گردید و سران آن دستگیر شدند... با توجه به اینکه این ماموریت، اولین ماموریت مهم نظامی سپاه بود، پیروزی بزرگی به شمار میرفت. سران غائله ترکمن صحرا از جمله توماج و مختوم از سوی دادستان وقت انقلاب، آیتالله خلخالی به اعدام محکوم شدند و حکم اعدام آنها در زندان اجرا شد.» و بدین ترتیب غائله گنبد با کمک مردم پایان یافت.
24 فروردین امام خمینی در جمع مردم گنبد، ابراز تأثر کردند و فاجعه گنبد را «توطئه عوامل آمریکا و دشمنان بیگانه» اعلام کردند. ایشان فرمودند: «... ما اینها را متهم میکنیم به اینکه ضدانقلابند و هم دستنشانده اغیار و اجانب... این رفراندوم مگر چیست که همه موافقند و این عده خرابکار مخالفند؟... اینها مخالف اسلام و آزادیند...»
جنگ دوم
ناآرامیها در منطقه ترکمن صحرا در طول چندین ماه کمابیش ادامه داشت، اما موج دوم درگیری پس از ترمیم موقعیت اعضای سازمان در بهمن به بهانه سالگرد 19 بهمن سیاهکل از سر گرفته شد. آنان با کسب اجازه از فرمانداری گنبد برای برگزاری راهپیمایی، به تبلیغات، پخش اعلامیه و تراکت پرداختند. این امر به مخالفت برخی اهالی انجامید.در این حال درگیری و تنش غیرقابل اجتناب بود. 19 بهمن، همزمان با راهپیمایی، مخالفان به قصد جلوگیری مراسم، به زدوخورد پرداخته و نیروهای انتظامی بین دو گروه قرار گرفتند. 20 و 21 بهمن 1358 سنگربندی دوسویه آغاز و سلاحهای مخفی بین اعضای سازمان و هوادارانشان توزیع شد. بار دیگر خیابانهای گنبد به صحنه نبرد تبدیل شد و با شهادت فرمانده سپاه پاسداران گنبد، به اوج رسید. در 22 و 23 بهمن با ورود ارتش و نیروهای مردمی، راههای ورودی تأمین سلاح سازمان مسدود و ستاد مرکزی شوراها تصرف شد و 24 بهمن مسئولین سازمان مجبور به ترک گنبد شدند. عدمحمایت مردم، سران ارشد سازمان را وادار به بازگشت به تهران و هواداران را به روستاها و شهرهای اطراف پراکنده کرد. سازمان که در ابتدا با تیترهای برجسته در نشریه کار، حضور خود در گنبد را از اتهامات «عوامل ارتجاع» معرفی کرده بود، بعدتر ادعا کرد «جنگ با هوشیاری و اتخاذ تاکتیک اصولی سازمان» به موقع مهار شد.
نتیجه
بحران در گنبد با سرعت عمل دولت و راهکارهای سیاسی و نظامی خاتمه یافت و سازمان چریکهای فدایی خلق نیز در بسیج مردم ترکمن در پیشبرد اهداف خود، به دلیل ناهمگون بودن با ویژگیهای مردم منطقه ناتوان ماند.
پس از جنگ دوم در بهمن 1358 سازمان چریکهای فدایی خلق (اکثریت) با تحویل سلاح به سپاه پاسداران رویکرد مسلحانه را کنار گذاشت، ولی سران گروه اقلیت به خارج از کشور گریخته و با تأکید بر مبارزه مسلحانه به فعالیتی اندک، علیه جمهوری اسلامی پرداخت و گهگاه به مناسبتهای مختلف، اعلامیه صادر کرد.
درجنگ اول و دوم گنبد تعداد 3 نفراز برادران پاسدار شهرستان شاهرود ویک نفر برادرارتشی از لشکر 77 خراسان که اهل شاهرود بود وبرای مبارزه با ضد انقلاب به گنبد اعزام شده بودند به شهادت رسیدند .
|
||
کربلای 6 | 1365/10/23 |
عملیات کربلای 6شمال سومار |
||
بیت المقدس 4 | 1367/01/06 | یا اباعبدالله الحسین (ع) |
عملیات بیت المقدس 4
عملیات «بیت المقدس ۴» در شش فروردین ۱۳۶۷ با رمز «یا ابا عبدالله الحسین (ع)» آغاز شد. این عملیات با هدف تکمیل و تامین جناح چپ منطقه عملیاتی «والفجر ۱۰» و پاسخگویی به تجاوز و شرارتهای دشمن جنایتکار بعثی در حمله به مناطق مسکونی و نیز به دادخواهی شهدای مظلوم شهرها و روستاهای کردنشین عراق از جمله «حلبچه»، فتح ارتفاعات مشرف برسد «دربندیخان» استان «سلیمانیه» عراق و تکمیل عملیات «والفجر ۱۰» در پنجم فروردین ماه ۱۳۶۷ با رمز یا «ابا عبدالله الحسین (ع)» در محور «حلبچه- شاخ شمیران» به صورت نیمه گسترده به فرماندهی سپاه پاسداران آغاز شد.
ارتش عراق همیشه به این منطقه حساس بود، با اجرای عملیات «والفجر ۱۰» هوشیاری دشمن افزایش یافت. حضور ۱۰ یگان عراقی در حد فاصل شاخ شمیران تا سد «دربندیخان» از میزان اهمیت منطقه حکایت میکرد. یگانهای عراقی با حضور در ارتفاعات مسلط منطقه، شاهد بسیاری از تحرکات یگانهای سپاه در منطقه بوده و از عملیات رزمندگان اسلام در این منطقه آگاهی کاملی داشتند.
این عملیات پنج روز پس از عملیات والفجر10، توسط سپاه پاسداران و با هدف گرفتن سرپل در جنوب دریاچه دربندیخان و تامین نیروهای خودی در منطقه سرشات خارو و رسیدن به سد دربندیخان انجام شد.
عملیات بیت المقدس 4 درساعت یک بامداد پنجم فروردین ماه سال 1367آغازشد و یگانهای عمل کننده با تصرف ارتفاعات شاخ شمیران و سورمر، ارتفاعات برددکان و پاکسازی دشت تولبی عراقی ها را در محاصره
گرفتند. دراین عملیات با روشن شدن هوا، هواپیماهای ایرانی وارد عمل شده و محل تجمع و جاده مواصلاتی دشمن را بمباران کردند. در این عملیات رزمندگان اسلام تا ساعت 10 صبح ارتفاعات شاخ شمیران را
پاکسازی و با استقرار در این ارتفاعات ضمن به اسارت گرفتن تعداد قابل توجهی از نیروهای بعثی، موقعیت خود را در منطقه تثبیت کردند. رزمندگان اسلام ساعت 14 همان روز ارتفاعات شاخ سورمررا به تصرف خود
درآورده و بیش از یکصد نفر از نیروهای رژیم بعث عراق را به اسارت گرفتند. تصرف کامل ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر، قسمتی از دشت تولبی و ارتفاعات برددکان، کشته و زخمی شدن پنج هزار نفر و به اسارت درآمدن 498 تن از نیروهای دشمن، انهدام 15 تانک و نفربر و 50 خودرو، به غنیمت گرفتن
11 دستگاه تانک، 54 قبضه خمپاره، پنج قبضه سلاح پدافند هوایی، 14 تیربار، یک دستگاه خودرو حامل تفنگ 106 و دو قبضه آرپی جی ازجمله نتایج این عملیات ظفرمندانه بود.
در این عملیات نیروهای غواص لشکر 10 سید الشهدا (ع) پس ازعبور از دریاچه به انهدام نیروهای دشمن پرداختند و در پی آن لشکرهای 57 و 27 و 18 سپاه پاسداران از دریاچه دربندیخان عبور کرده و در ادامه
پیشروی خود، ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران و بخشی از ارتفاع برددکان و روستاهای منطقه به تصرف درآوردند. رزمندگان اسلام در این عملیات ظفرمندانه، شجاعانه جنگیدند و توانستند شمار زیادی از سربازان عراقی و سران نظامی آنها را به اسارت درآورند.
در حالی که نیروهای خودی جهت انجام مرحله دوم عملیات آماده میشدند، در ساعت ۰۰:۳۰ بامداد روز ششم فروردین سال ۶۷ عراق پس از گلولهباران شیمیایی عقبه یگانهای رزمندگان در ارتفاعات «تمورژنان»، از سه محور به سمت شاخ شمیران پاتک کرد و با اجرای آتش سنگین و دقیق روی جاده «چم سراژین»، آن را کاملاً مسدود نمود و امکان کمک رسانی به نیروهای در خط را به صفر رساند. تا نزدیک صبح نیز تعدادی از مواضع رزمندگان در پایین «شاخ شمیران» در اختیار دشمن قرار گرفت که با حمله قوای سپاه و بسیج، این مواضع مجدداً به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
به این ترتیب، در حالی که ادامه عملیات در شب دوم میسر نشده بود، فرماندهی عملیات با در نظر گرفتن کمبود نیرو و اوضاع ناشی از بمبارانهای شیمیایی دشمن، فرمان پدافند مناسب و قوی از شاخ شمیران را صادر کرد.
دراین عملیات که تعدادی از رزمندگان استان سمنان در لشکر 27 حضرت رسول (ص) و لشکر روح ا... حضورداشتند دوتن از آنها به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
|
|
نصر 7 | 1366/05/14 | یا فاطمه الزهرا(س) |
عملیات نصر 7
تابستان سال ۱۳۶۶ با درگیری محدود ایران و آمریکا در خلیج فارس همراه بود. از طرفی، زمان انجام عملیات در غرب کشور فرماندهان را بر آن داشت که حرکتی را به سوی غرب آغاز کنند. طی این مدت عملیاتهای «نصر ۴، ۵ و ۷» در جبهه شمالی به اجرا درآمد که با آزادسازی بلندیهای مهمی از خاک عراق همراه بود. عملیات «نصر ۷» در روز ۱۴ مرداد ۱۳۶۶ با رمز «یا فاطمه الزهرا(س) » در منطقه عمومی ‹‹سلیمانیه›› عراق به اجرا درآمد. حضور دشمن روی ارتفاعات منطقه سردشت به ویژه ارتفاع دوپازا نه تنها استقرار نیروهای خودی را در منطقه با مشکلات زیادی مواجه کرده بود، بلکه با زیر پوشش قرار دادن عناصر ضدانقلاب، تردد آنها را نیز آسان میکرد. بر همین اساس، انجام عملیات به منظور رفع این معضل در دستور کار فرماندهی سپاه پاسداران قرار گرفت. این عملیات که به تصرف ارتفاع مهم «دوپازا» و انسداد معبر ضدانقلاب درغرب کشور همراه بود. شامل منطقهای به وسعت ۳۰ کیلومتر مربع میشد. تهاجم وسیع نیروهای خودی سبب شد که علیرغم هوشیاری نسبی دشمن، کلیه اهداف عملیات در مرحله نخست به دست آید. مرحله دوم عملیات نیز پس از اجرای آتش توپخانه روی مواضع دشمن، از دو محور آغاز شد. نیروهای ایرانی پس از سه ساعت درگیری، اولین قله از بلندی های «بلفت» را به تصرف درآورده و جاده آسفالت «سردشت- قلعه دیزه» و پاسگاه مرزی بلفت را در دست خود گرفتند.
در این عملیات که در ساعت۲:۳۰ بامداد آغاز شد تا صبح به تصرف سلسله ارتفاعات دوپازا، یال ارتفاعات بلفت، ارتفاع صخرهای و یال ارتفاع دوپازا توسط نیروهای ایرانی منجر شد. دشمن با مشاهده عزم رزمندگان، پس از کمی مقاومت، اقدام به عقبنشینی کرد. تنها در دو نقطه دشمن مقاومت بیشتری از خود نشان داد که درهم شکسته شد. ارتفاع پشت قله اصلی در محدوده «لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) » و چهارمین ارتفاع واقعی در منتهی الیه شمالی دوپازا در محور «لشکر ۳۱ عاشورا».
مسئله قابل ملاحظه در این عملیات تلفات بسیار اندک نیروهای خودی در حین حمله به دشمن بود به گونهای که لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) تا صبح عملیات، تنها یک شهید داشت. این مسئله نشاندهنده غافلگیر شدن دشمن بود. از حدود ساعت ۱۰ صبح، دشمن، در چند محور اقدام به پاتک کرد که سرکوب شد. در این میان آتش و تعرض دشمن به جناح چپ بیشتر جلب توجه میکرد، از این رو فرمانده «قرارگاه قدس» به تیپ «۳۳ المهدی» دستور داد وارد منطقه شده و درکنار تیپ «۱۸ الغدیر» قرار گیرد. براساس طرح مانور، تیپ «۲۹ نبی اکرم(ص) »، در شب دوم، مرحله دوم عملیات را به منظور تصرف ارتفاع بلفت آغاز کرد و در همان ساعات نخست درگیری موفق شد قله اصلی این ارتفاع را آزاد کند. پس از این، جنگ برای تصرف سایر مواضع دشمن در ارتفاع، ادامه یافت و با کمک آتش پشتیبانی، پیشرویهای بعدی صورت گرفت و تا صبح، ارتفاع بلفت به طور کامل تصرف شد. صبح روز اول و روزهای بعد تا ۲۳ مرداد ۱۳۶۶ دشمن ده بار به ارتفاع بلفت حمله کرد اما تمام آنها با مقاومت رزمندگان اسلام، درهم شکسته شد و منطقه تصرف شده تثبیت شد. از جمله دستاوردها در این عملیات «نصر۷» می توان به انهدام چهار فروند هلی کوپتر، دهها قبضه خمپارهانداز، ۱۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰ دستگاه خودرو و مقداری زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن اشاره کرد. همچنین یک تیپ و ۷ گردان عراق از بین رفت و کشته و زخمیها و اسرای عراق به ۱۲۸۵ نفر رسید.
دراین عملیات جهاد استان سمنان با احداث جاده های پر پیچ وخم روی ارتفاعات صعب العبور و ساخت سنگرها و ایجاد خاکریز و پشتیبانی مهندسی رزمی از رزمندگان نقش مهمی در موفقیت و پیروزی این عملیات داشت که دو تن از نیروهای جهاد استان دراین عملیات به درجه رفیع شهادت نایل آمدند .
|
|
بیت المقدس 5 | 1367/01/22 | یا اباعبدالله الحسین (ع) |
عملیات بیت المقدس 5
بیست ودوم فروردینماه سال ۱۳۶۷، سالروز اجرای عملیات بیتالمقدس ۵ در منطقه عمومی پنجوین است که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران و با هدف وارد کردن ضربه به سازمان رزمی دشمن به مرحله اجرا گذاشته شد.
در روزهای پایانی فروردینماه سال ۱۳۶۷، منطقه پنجوین عراق شاهد اجرای عملیاتی از سوی رزمندگان ایرانی بود که با هدف ضربه زدن به ماشین جنگی عراق صورت گرفت. منطقه پنجوین در دوران جنگ تحمیلی پیوسته صحنه رویارویی قوای خودی و دشمن بود و در آن عملیاتهای بزرگی از جمله عملیات والفجر ۴ برگزار شد و بار دیگر برای اجرای عملیات بیتالمقدس ۵ انتخاب شد.
در ساعتهای آغازین این عملیات که با رمز مقدس «یا اباعبدالله الحسین (ع)» آغاز شد، لشکر ۲۸ کردستان نیروی زمینی ارتش وارد عمل شد و توانست با وجود میادین مین فراوان، با قاطعیت تا ۱۵ کیلومتر بر عمق خاک دشمن پیشروی کند. این پیشروی تا حدی بود که دشمن بعثی مجبور شد ارتفاعات مرزی را خالی کرده و عقبنشینی کند. با برآمدن آفتاب، خلبانان هوانیروز نیز به پشتوانه نیروی زمینی وارد عمل شد و توانست بسیاری از ادوات جنگی دشمن را با خاک یکسان کند. حمله هوانیروز به مواضع دشمن نیز تصرف «تنگه نال» را در منطقه عمومی پنجوین به همراه داشت. تنگهای که به لحاظ موقعیتی برگه برندهای بود برای هر طرفی که به آن تسلط پیدا میکرد. همچنین در این عملیات ارتفاعات حساس و مهم ۱۶۷۰ و ۱۳۸۰ معروف به «شاخ شوکت» در شمالغربی پنجوین مشرف بر شهر نظامی «بوبان» نیز آزاد شد.
خلبانان هوانیروز در این عملیات با انجام ۱۹۳ سورتی پرواز در شرایط بسیار سخت و زیر بمبارانهای دشمن وظایف خود را به بهترین وجه انجام دادند.
از دستاوردهای دیگر عملیات بیتالمقدس ۵ که محدود اما مهم بود، میتوان به انهدام ۴۰ تا ۸۰ درصد از تیپهای ۹۶ و ۴۲۴ از لشکر ۷، انهدام گردانهای ۱ و ۲ و ۳ از تیپ ۸۶ لشکر ۲۷، انهدام گردانهای ۱ و ۳ از تیپ ۳۶ پیاده لشکر ۲ گردان الحارثه از لشکر ۸، انهدام گردان صلاحالدین نقشبندی و گردانهای ۸ و ۱۸ توپخانه از لشکر ۲۷، اشاره کرد.
این عملیات پس از چهار روز نبرد با دستیابی به اهداف مورد نظر به پایان رسید تا پیروزی قاطعی در کارنامه ارتش جمهوری اسلامی به ثبت برسد .
دراین عملیات که تعدادی از رزمندگان سرباز استان سمنان در یگانهای ارتش جمهوری اسلامی حضورداشتند و تعداد 5 نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
|
|
عملیات در محور شوش | 1360/01/25 |
عملیات عملیات در محور شوش
عمليات محدود در محور شوش دانيال
این عملیات در تاریخ 25 فروردین 1361 در منطقه عمومي شوش دانيال و با هدف پيشروي در مناطق تحت اشغال دشمن صورت پذیرفت.
اين يورش محدود توسط نيروهاي سپاه و با كمك تعدادي از نيروهاي ارتش در فروردين 1360 در منطقه عمومي شوش دانيال صورت پذيرفت . در اين حمله 3 دستگاه تانك و نفربر و يك دستگاه چرخبال عراقي منهدم شد و تعداد 244 تن از نيروهاي دشمن كشته ، زخمي و اسير شدند . در اين عمليات 15 تن از نيروهاي خودي نيز به شهادت رسيدند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : عمليات در محور شوش دانيال
زمان اجرا : 25/1/1360
مكان اجرا : منطقه عمومي شهر شوش دانيال – محور جنوبي جنگ
تلفات دشمن : 244 كشته ، اسير و زخمي
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
اهداف عمليات : پيشروي در مناطق تحت اشغال دشمن
|
||
والفجر 1 | 1362/01/21 | یا الله |
عملیات والفجر 1
پس از عدم موفقیت عملیات والفجر مقدماتی، كه با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران و با اتكا به نیروی پیاده در جنوب منطقه فكه انجام شد، فرماندهان ارتش عملیات در شمال این منطقه با اتكا به آتش توپخانه طراحی كردند. بدین ترتیب برای نخستین بار در جنگ ایران و عراق آتش متمركز و فوقالعاده توپخانه در نظر گرفتهشد.
هدف اصلی این عملیات تك به جبال حمرین و تكمیل تصرف آن و نیز دستیابی به جبل فوقی بود تا به این وسیله ضمن تسلط بر ارتفاعات منطقه، دشمن را مجبور كنند تا در دشت قرار بگیرد و مقدمات پیشروی به عمق فراهم آید.
طرح عملیات
عملیات از دو محور شمالی و جنوبی طراحی شد. قرارگاه نجف ارتفاعات حمرین را تصرف، دشمن را منهدم و منطقه مورد نظر را تامین میكند و سپس بنا به دستور تك را جهت تصرف جبل فوقی به سمت جنوب ادامه داده و آماده پدافند میشود ویا بنا به دستور تك را به سمت جنوب و غرب ادامه میدهد.
قرارگاه كربلا ضمن پدافند در قسمتی از منطقه واگذاری تك كرده و با انهدام قوای دشمن دامنه ارتفاعات جنوب غربی حمرین را تأمین و در امتداد آن پدافند میكند و سپس آماده میشود بنا به دستور به قرارگاه نجف كمك نموده و یا تك را به سمت غرب ادامه دهد.
شرح عملیات
عملیات در ساعت 23 روز 21/1/1362 با رمز مبارك \"یاالله\" آغاز شد. یگانهای عمل كننده به تناسب طرح مانور و ماموریتهای تعیین شده، با اختلاف كمتر از یك ساعت با دشمن درگیر شدند. در قرارگاه عملیاتی كربلا، نیروها در دو جناح چپ و راست در عمق پیشروی كردند و پس از انهدام نیروهای دشمن، نظر به این كه محور وسط پاكسازی نشده بود و نیروهای خودی از جناحین تهدید میشدند، با نزدیك شدن روشنایی هوا دستور داده شد كه از ادامه پیشروی خودداری كنند.
در محور قرارگاه عملیاتی نجف، چند ارتفاع مهم منطقه پاكسازی شد و نیروها روی آنها و نیز در داخل كانالهای ارتباطی و سنگرهای دشمن هجوم برده، در آنجا مستقر شدند.
موضوع قابل توجه در این محور، عملكرد چشمگیر و ابتكاری یكی از یگانهای سپاه پاسداران در جناح چپ محور جنوبی بود؛ به گونهای كه نیروهای دشمن دور خورده و به طور كامل منهدم شدند.
دشمن صبح روز اول با استفاده از ارتفاعاتی كه به تصرف نیروهای خودی در نیامده بود، از جمله ارتفاع مهم 165 _ مشرف بر پاسگاه و شیار بجلیه _ نیروهای موجود در منطقه را تقویت كرد و سپس پاتكهای خود را با حجم زیاد آتش آغاز نمود، به گونهای كه تا ساعت 17 همان روز به همین شكل پنج پاتك را تدارك و اجرا كرد.
در شب دوم، ارتفاع 165 به تصرف نیروهای خودی درآمد؛ اما با روشن شدن آسمان و اجرای آتش شدید از سوی دشمن، این ارتفاع در همان روز دو بار میان نیروهای خودی و دشمن دست به دست شد.
در روز سوم عملیات، نیروهای عراقی با در اختیار داشتن ارتفاع 165 و سپس اجرای آتش شدید و بهرهگیری از هلیكوپتر، مجدداً پاتكهای خود را از سر گرفتند كه مقاومت جبهه خودی در این روز چشمگیر و قابل توجه بود.
در شب چهارم، نیروهای خودی مجدداً تلاشی را به منظور تصرف ارتفاع 165 انجام دادند؛ اما دشمن كه هوشیار شده و به اهداف عملیات را پی برده بود، به مقابله با تعرض طرف مقابل پرداخت.
در روزهای چهارم و پنجم، نبرد با شدت زیاد روی ارتفاعات تصرف شده ادامه داشت و در برخی از ارتفاعات، درگیری به صورت تن به تن درآمده بود.
طی این درگیریها ارتفاعات منطقه چندین بار رد و بدل شد؛ لیكن به رغم عبور موفق نیروها از موانع و شكستن خط دشمن و نیز به كارگیری نسبتاً مناسب آتش توپخانه و تلفات قابل ملاحظهای كه به دشمن وارد شد، درگیریها به مرور كاهش یافته، نیروهای خودی در مواضع مناسب پدافند كردند.
نتایج عملیات
در این عملیات به رغم مورد هجوم قرار دادن دشمن با 60 هزار گلوله توپ، حجم آتش خودی حدود 60 درصد آتش دشمن بود. مضافاً اینكه مسبب اصلی عدم موفقیت نیروهای خودی در این عملیات را هوشیاری دشمن میتوان دانست.
خسارات وارده به دشمن به قرار ذیل میباشد:
كشته و مجروح شدن 850 تن و به اسارت در آمدن 350 تن دیگر،
انهدام 98 دستگاه تانك و پنج فروند هلی كوپتر،
انهدام سه واحد 550 نفری جیش الشعبی، سه گردان كماندویی و 13 تیپ مكانیزه.
دراین عملیات 12 تن از رزمندگان استان سمنان تحت امریگانهای مختلف از ارتش وسپاه به شهادت رسیدند .
|
|
کربلای 9 | 1366/01/20 |
عملیات کربلای 9 |
||
نصر 1 | 1366/01/25 | یا صاحبالزمانعجلاللهتعالیفرجهالشریف |
عملیات نصر 1
ين عمليات 25فروردين سال 1366 در داخل خاك عراق و با هدف كنترل جاده چوارته ـ بسن ، توسط رزمندگان نيروي زميني سپاه پاسداران صورت گرفت.
اين عمليات بارمز ياصاحب الزمان (عج)در منطقه هزار قله (در غرب بانه داخل خاك عراق)با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انجام شد.
آزادسازي يكصد كيلومتر مربع از خاك عراق
نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به منظور كنترل راه ارتباطي «چوارتا- بسن» عراق در جبهه شمالي و غرب شهر «بانه» كردستان ايران، در 25 فروردين ماه 1366 و هنگامي كه سوز و سرماي زمستان و برف بر هواي منطقه حكم فرما بود، دست به يك حمله نفوذي زدند.
اين تك با رمز يا صاحبالزمان(عج)ادركني آغاز شد و طي آن بلنديهاي «كوخ نمنم» و يال ارتباطي ميان بلنديهاي «سوركوه» و بسن و پاسگاه «سورديزه» و بسن عراق در زميني به گستره100 كيلومتر مربع آزاد و تعداد 590 تن از نيروهاي پياده و كماندوي دشمن كشته، زخمي و اسير شدند.
همچنين مقداري سلاح سبك و نيمه سنگين و مهمات به غنيمت رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد.
نتایج عملیات
مناطق آزاد شده : ارتفاعات کوخ نم نم و یالهای بین سورکور و بسن - پاسگاه سوردیزه بسن - در نتیجه زمینی به وسعت : ۱۰۰ کیلومتر مربع آزاد گردید .
تعداد کشته و زخمی دشمن : ۵۰۰ نفر
تعداد اسراء : ۹۰ نفر
غنائم : مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین و مقدار زیادی مهمات
نیروی عمل کننده : نیروی زمینی سپاه پاسداران
شرح عملیات
اين عمليات كه 25فروردين سال 1366 در داخل خاك عراق و با هدف كنترل جاده چوارته ـ بسن آغاز شد ، توسط رزمندگان نيروي زميني سپاه پاسداران صورت گرفت.
در عمليات نصر 1، ارتفاعات كوخ نمنم، دامنه ها و بال هاي ارتباطي بين سوركو و بسن، از كنترل دشمن خارج شدند. دشمن به خاطر شرايط كوهستاني بيشتر از سلاح هاي سبك و نيمه سنگين استفاده كرد كه بر اثر تسلط رزمندگان ايراني بر مناطق مورد حمله مقداري سلاح، جنگافزار سبك و مهمات به غنيمت رزمندگان درآمد.
کتاب شناسی عملیات
مهمترين كتابهايي كه درباره اين عمليات تاكنون به چاپ رسيدهاند، عبارتند از:
ـ نجوا (يادواره شهداي عمليات نصر يك)/ شهاب حسينزاده / بنياد شهيد انقلاب اسلامي، معاونت پژوهشي و تبليغات / 1375.
ـ کارنامه توصیفی عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس / علی سمیعی / نسل کوثر / 1382.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: نصر 1 (نفوذي)
محدوده زماني: 1366/1/25
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير) :590
مكان اجرا: غرب منطقه عمومي بانه - محور شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
اهداف عمليات: كنترل راه ارتباطي چوارتا- بسن عراق
دستاوردها: عمليات با آزادسازي ارتفاعات مهم و 100كيلومتر مربع از منطقه به پايان رسيد.
رمز عملیات : یا صاحب الزمان عج ادرکنی
منطقه عملیات : غرب بانه در داخل خاک عراق
|
|
عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا | 1360/03/21 |
عملیات عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا
عملیات محدود آفندی فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا، در 21 خرداد 1360 با فرماندهی سپاه پاسداران در منطقه شرق کارون و جنوب دارخوین با هدف عقبراندن نیروهای عراقی به غرب کارون اجرا شد.
عملیات فرمانده کل قوا همزمان بود با کنارگذاشتن بنیصدر، رئیسجمهور وقت ایران، از فرماندهی کل قوا. لذا این عملیات با توجه به اوضاع سیاسی ایران و به لحاظ منطقه عملیات، اهمیت داشت و میتوانست مقدمهای برای عملیات شکستن محاصره آبادان باشد.
در جبهه جنوب پس از عملیاتهای منطقه شوش تحرک چشمگیری وجود نداشت و عمده وقت فرماندهان ایرانی به بررسی مناطق عملیاتی و پیداکردن راهی برای انجام یک عملیات قابلتوجه معطوف شده بود. در میان محورهای موردنظر، محور آبادان و شکستن محاصره این شهر اهمیت ویژهای داشت. با تداوم محاصره آبادان و احتمال سقوط این شهر، عراق میتوانست بندر ماهشهر و بندر امامخمینیقدسسرهالشریف را تهدید کند. برای اجرای فرمان تاریخی امام خمینیقدسسرهالشریف مبنی بر شکستن حصر آبادان اقداماتی انجام شد تا نیروهای عراق به غرب کارون رانده شوند. هرچند این اقدامات به نتیجه نرسید، ولی سرپل تصرفی توسط عراق در شرق کارون را محدود و ادامه حمله به سمت آبادان و گسترش مواضع پدافندی را متوقف کرد.
برای اجرای این عملیات، نیروهای مستقر در جبهه دارخوین از حدود شش ماه قبل کار کرده و مطالعات لازم برای شناسایی وضعیت نیروهای عراقی و طرحریزی عملیات، انجام شده بود. رزمندگان در این عملیات با پیشروی به سمت پلهای قصبه و مارد روی رودخانه کارون و در شمال آبادان، برای شکست حصر آبادان اقداماتی انجام دادند.
ارتباط زمینی مناسب جبهه دارخوین با اهواز سبب شد دشمن با تمرکز بر جناح شمالی خود، ضمن استحکام بخشیدن به خطوط پدافندی، حملات متعددی در این منطقه اجرا کند.
عملاً مقدمات اجرای عملیات از اوایل سال 1360 آغاز شد و به علت باز بودن زمین عملیات، فرمانده تک اصلی (محمود پهلواننژاد) دستور داد کانالی مخفی و غافلگیرکننده ایجاد کنند. با توجه به دید مستقیم نیروهای عراقی، حفر کانال با استفاده از وسایل سنگین مهندسی مشکل بود. بنابراین بیشتر طول کانال، شبانه با استفاده از بیل و کلنگ و تجهیزات انفرادی طی سه ماه توسط نیروهای سپاه حفر شد. این کانال از جنوب آبادی محمدیه (جنوب دارخوین) تا 250 متری مواضع عراقیها و به طول 1750 متر بود. بعد از آمادهشدن این کانال تهیه طرح عملیات با همکاری ستاد لشکر 77 پیاده و فرمانده سپاه پاسداران منطقه دارخوین (حسین خرازی) آغاز شد. یک روز قبل از آغاز عملیات، یحیی رحیم صفوی، فرمانده عملیات سپاه پاسداران، اعلام کرد که سحرگاه 21 خرداد عملیات آغاز خواهد شد و نیروهای دشمن تا پل مارد عقبنشینی خواهند کرد. قبل از آغاز عملیات، آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور، از منطقه بازدید و برای افزایش روحیه رزمندگان سخنرانی کرد.
عملیات در ساعت 3:30 بامداد 21 خرداد 1360 از سه محور با طراحی رحیم صفوی و حسن باقری و فرماندهی حسین خرازی آغاز شد. تعداد350 نفر از رزمندگان سپاه و بسیج در این عملیات شرکت داشتند و یک آتشبار توپخانه از ارتش آنان را پشتیبانی میکرد و یک گروهان تانک از گردان 214 لشکر 77 پیاده ارتش بهعنوان نیروی احتیاط در نظر گرفته شد. نیروهای ایرانی در قالب سه گروهان و هر گروهان متشکل از سه دسته 23 نفری و یک گروه پانزده نفری که مسئول رساندن مهمات و تدارکات به رزمندگان و حملونقل اسرا، مجروحان و شهدا بودند به سمت دشمن حمله کردند. سه محور برای حمله به دشمن مشخص شده بود: محور اول شرق رودخانه کارون به فرماندهی رضا رضایی، محور دوم از طریق کانال وسط به فرماندهی محمود پهلواننژاد و محور سوم شرق جاده اهواز ـ آبادان به فرماندهی منصور موحدی. رزمندگان ایران با پیشروی به سمت مواضع گردان زرهی صلاحالدین جمعی تیپ 8 مکانیزه عراق، سه خاکریز اول لشکر سوم زرهی ارتش دشمن را تصرف کردند و با اتکا به خاکریزی که در شب اول عملیات احداث شده بود، موقعیت خود را تحکیم و پاتکهای دشمن را خنثی کردند. با حضور و قول مهندس محمد طرحچی، فرمانده مهندسی جنگ جهاد در این عملیات، برای اولین بار و همزمان با ضد حمله دشمن، نیروهای جهاد سازندگی برای پدافند از منطقه تصرفشده، شبانه سه کیلومتر خاکریز احداث کردند.
به دلیل اهمیت منطقه دارخوین، ارتش عراق 1400 نیروی پیاده و پانصد نیروی مخصوص همراه 65 تانک و نفربر در این منطقه مستقر کرده بود. رزمندگان ایران با پشتیبانی توپخانه ارتش، ضمن دو هزار متر پیشروی در مواضع عراقیها، 250 نفر را به اسارت درآوردند. دوازده تانک و سه نفربر به همراه سه گردان عراق کاملاً منهدم و بیش از دویست نفر کشته و زخمی شدند. پانزده تانک و نفربر عراق به غنیمت درآمد که مبدأ تشکیل یگان زرهی سپاه پاسداران شد. در این عملیات صد نفر از نیروهای سپاه پاسداران (نیروهای اصفهان و قم) شهید و 150 نفر مجروح شدند. این عملیات با آزادسازی حدود چهار کیلومتر مربع از منطقه اشغالی جنوب سلمانیه، خط مقدم را به پل مارد نزدیک کرد. به همین دلیل عراق این پل را برچید و به پل قصبه و سپس پل حفار متکی شد.
نتایج حاصل از این عملیات، باورهای غلط عراق درباره توان نیروهای ایران را درهم ریخت و موجب نمایانشدن آسیبپذیری عراق شد. همچنین اعتماد رزمندگان ایران به اتخاذ تاکتیکهای ابتکاری در جنگ و شکلگیری همکاری ارتش، سپاه و جهاد سازندگی و باور نیروهای نظامی کلاسیک به نیروهای انقلابی بخشی از نتایج این عملیات بود.
|
||
نصر 2 | 1366/03/13 | یا حسین مظلوم (ع) |
عملیات نصر 2
عملیات نصر 2 بامداد 13 خرداد 1366، با رمز «یا حسین مظلومعلیهالسلام» در یالهای غربی ارتفاعات مرکزی میمک (استان ایلام) اجرا شد.
ارتفاعات میمک بهدلیل فراهم آوردن میدان دید و تیر مناسب و کنترل زمینهای اطراف در داخل خاک عراق بهویژه روی محور ارتباطی مندلی به زرباطیه و بدره، از نظر نظامی بسیار حساس و مهم بود. اشغال این ارتفاعات به قدری برای عراق مهم بود که پس از اشغال اولیه این ارتفاعات، نشان سیف سعد را که حکایت از پیروزی سعدبن ابیوقاص در جنگ با ایرانیها میکرد، طراحی و در سلسله نشانهای نظامی خود به کار برد؛ البته در همان ماههای اولیه نبرد و در عملیات خوارزم، قسمت عمده ارتفاعات میمک توسط ایران بازپس گرفته شد و قسمتی در ارتفاعات میمک شمالی و جنوبی به نام «ناف میمک» در تصرف دشمن باقیماند، لذا برای جلوگیری از ادامه نبرد دشمن برای بازپسگیری میمک و به منظور پراکنده ساختن تمرکز نیروهای دشمن در جبهههای دیگر، عملیات نصر 2 طراحی و اجرا شد.
در این عملیات یک گردان ژاندارمری از پایگاه شهید طاهری، یک گردان پیاده و یک گردان سوار زرهی، تیپ 40 سراب نیروی زمینی ارتش را در این عملیات همراهی کردند.
در اولین ساعات بامداد 13 خرداد 1366، رزمندگان ایران با رسیدن به یککیلومتری پاسگاه نیخزر، آن را بهشدت زیر آتش گرفتند و درهم کوبیدند. در این میان دو گردان توپخانه بعث نیز مورد هجوم قرار گرفت و منهدم شد.
دشمن با احساس خطر از استقرار رزمندگان ارتش در مواضع و ارتفاعات جدید و نیز زیر دید و تیر قرار گرفتن شهرهای مندلی، زرباطیه و بدره اقدام به چند پاتک کرد که با مقاومت نیروهای ارتش ایران مواجه شد و با انهدام تعدادی قبضه سلاح سبک، تیربار و خمپارهانداز و چندین دستگاه تانک، مجبور به عقبنشینی شد.
در این عملیات که تا ساعت 8 صبح ادامه یافت، نیروهای خودی ضمن تصرف ارتفاعات 400، 404، 396، بیست کیلومترمربع از خاک عراق (منطقه حلاله) را تصرف کردند و تا یک کیلومتری پاسگاه مرزی نیخزر پیش رفتند و این پایگاه را زیر دید خود قرار دادند. در این عملیات بیش از هشتصد نفر از نیروهای دشمن کشته یا زخمی شدند و شماری نیز به اسارت درآمدند. گردانهای 1 و 2 از تیپ 4 لشکر 22، یک گردان کماندویی، یک گروهان تانک، گردانهای 361 و 663 توپخانه از آنها منهدم شد. همچنین ده تانک، دهها قبضه سلاح سبک و نیمهسنگین از نیروهای دشمن به غنیمت گرفته شد.
روز بعد از عملیات ـ تصرف سه ارتفاع در منطقه میمک ـ نیروهای عراقی برای بازپسگیری این ارتفاعات اقدام کردند که پاتک سنگین آنها سرکوب شد. در ساعت 4:15 بامداد ارتش عراق برای بازپسگیری مناطق آزادشده، با جمعآوری باقیمانده گردانهای شکستخورده لشکر22، اقدام به پاتک کرد. این حمله در دقایق نخست عملیات با آتش سنگین نیروی زمینی ارتش ایران ناکام ماند و نیروهای دشمن با دادن تلفات مجبور به عقبنشینی از منطقه عملیاتی شدند. در پاتک ناموفق دشمن چهارده تانک و نفربر به آتش کشیده شد، بیش از 250 نفر کشته یا زخمی شدند و پنج نفر به اسارت درآمدند.
روزنامهها و رادیو و تلویزیون الجزایر در 14 خرداد خبر این عملیات ـ که پس از چند هفته آرامش نسبی جنگ ایران و عراق رخ داده بود ـ و آزادسازی سه ارتفاع مهم را منتشر کردند.
دو روز پس از شروع عملیات نصر 2 و در 15خرداد، دشمن در منطقه عملیاتی میمک (نصر 2) دو بار دست به پاتک زد؛ یکی از پاتکها در ساعت 5 بامداد و دیگری در آخرین ساعات 15 خرداد 1366 انجام شد، ولی با مقاومت نیروهای خودی تحرکات دشمن ناکام ماند.
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه 15 خرداد 1366، درباره اهمیت این منطقه گفتند: «حتی وقتی پیمان الجزایر در سال 1975 (54-1353) انجام شد و شاه بخشی از این ارتفاعات را بخشید ـ و عراقیها در مقابل شطالعرب، اروندرود را که بر سر آن دعوا داشتند، آنجا آنها به نفع شاه کوتاه آمدند و اینجا شاه حاتمبخشی کرد و این ارتفاعات مهم را داد ـ بعضیها نظرشان این بود که اهمیت این نقطه بیشتر از آنجا بوده است.»
در 19 خرداد، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه اجرای عملیات نصر 2، دو ارتفاع دیگر از ارتفاعات غرب میمک را به تصرف درآورد و هفت کیلومترمربع از اراضی عراق را آزاد کرد. بهاینترتیب در این عملیات اراضی آزادشده به سی کیلومترمربع رسید.
در 28 خرداد، در ساعت 8:27 صبح، جنگندههای نیروی هوایی ارتش ایران، محل تجمع و مواضع نیروهای دشمن را در منطقه میمک بمباران کردند.
در این عملیات، در محور اول، نیروهای عملکننده توانستند اهداف خود را تأمین کنند؛ اما در محور دیگر عملیات، خطوط دشمن فرونریخت و مناطق نیخزر و حلاله همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند که ارتش جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با عملیات دیگر (عملیات نصر 6 در 10 مرداد 1366)، باقیمانده خاک میمک را از وجود دشمن پاک کند و بخشهایی از منطقه حلاله را که همچنان در اشغال دشمن بود، آزاد سازد.
|
|
بیت المقدس 7 | 1367/03/22 | یا اباعبدالله الحسین (ع) |
عملیات بیت المقدس 7
پس از عملیات بیتالمقدس 6، جنگ وارد مرحله دیگری شد. عراق كه به نحو بیسابقهای تقویت شده بود، سعی كرد با استفاده از امكانات وسیع نظامی و نیز به كارگیری تجارب گذشته، صحنه جنگ را به نفع خود تغییر دهد و در حالی كه اغلب یگانهای رزمی ایران در جبهه شمالی مستقر بودند، ارتش عراق در تاریخ 1367/01/28 با هجوم به منطقه فاو - كه با استفاده از سلاحهای شیمیایی همراه بود - توانست این منطقه را بازپس گیرد. دومین هجوم عراق، در تاریخ 1367/03/04 بود كه طی آن منطقه شلمچه از تصرف قوای ایران خارج شد. چند روز بعد و در حالی كه ارتش عراق آماده میشد تا به جزایر مجنون حمله كند، عملیات بیتالمقدس 7 طراحی و سپس اجرا شد.
هدف اصلی، انهدام قوای دشمن در منطقه شلمچه بود كه در چنین صورتی ممكن بود علاوه بر تصرف مجدد این منطقه، از حمله عراق به جزایر مجنون نیز جلوگیری شود.
منطقه مورد نظر برای عملیات، در منطقه عمومی شلمچه و در حد فاصل پاسگاه بوبیان تا جاده شلمچه (منطقه عملیاتی كربلا 5) قرار داشت.
شرح عملیات :
از ساعت 22:20 مورخ 1367/4/22، عملیات با رمز مقدس \"یا اباعبدالله(ص)\" در حد فاصل پاسگاه بوبیان تا كانال مقداد (جنوب نوك كانال ماهی) آغاز شد. در همان ساعات اولیه خطوط پدافندی دشمن شكسته شده و یگانهای دشمن در خط مقدم پس از مقاومت اندك و با توجه به سرعت و فشارهای نیروهای خودی مجبور شدند مواضع خود را ترك كرده و عقبنشینی كنند. سپس، نیروها با پشت سرگذاشتن دژ مرزی، حركت خود را به سوی منطقه پنج ضلعی و پاسگاه بوبیان و غرب كانال پرورش ماهی ادامه دادند.
دشمن ضمن عقبنشینی تدریجی، سعی میكرد با ایجاد موانع، پیشروی نیروهای عملكننده را به تأخیر بیاندازد، تا این كه نیروهای احتیاط و زرهی وارد منطقه عملیاتی شده و پاتك خود را آغاز كنند. ساعت 6:40 بامداد، دشمن كه خود را بازیافته و نیروهایش را سازمان داده بود، با به كارگیری نیروهای احتیاط زرهی اولین پاتك خود را در محور غرب كانال پرورش ماهی آغاز كرد و توانست منطقه كله گاوی را بازپس گیرد. متقابلاً، نیروهای خودی وارد عمل شده و موفق شدند این منطقه را مجدداً تصرف كنند. پس از آن، تعداد دیگری از یگانهای زرهی و مكانیزه دشمن وارد منطقه شدند و در حالی كه نیروهای ایران موفق شده بودند ضمن تصرف محور بوبیان، در محور كانال از روی پل اول به سمت غرب كانال پرورش ماهی تا نوك كانال؛ و نیز در محور پنج ضلعی، منطقه پنج ضلعی را تحت اختیار خود قرار دهند، دومین پاتك دشمن حدود ساعت 12 (ظهر روز اول) آغاز شد. نیروهای عراقی تا حدود ساعت 17 توانستند منطقه تحت تصرف نیروهای خودی را بازپس گرفته و آنها را تا مواضع قبلی خود (كانال شهید ادب) عقب برانند. در حالی كه تعدادی از نیروهای خودی عقبنشینی كرده و در جریان آن توانسته بودند تلفات عمدهای بر دشمن وارد آوردند، تعدادی دیگر همچنان در منطقه شمالی كانال شهید ادب (مثلثی مقابل پاسگاه بوبیان) حضور داشتند.
ظهر روز دوم، حركت دشمن جهت تصرف این منطقه آغاز شد، ولی با مقاومت شدید طرف مقابل متوقف شد. نیروهای خودی به منظور وارد آوردن تلفات بیشتر به دشمن و نیز جلوگیری از پیشروی او در منطقه مثلثی - كه از نقاط مهم پدافندی دشمن بود - به ایجاد چندین بریدگی در سیلبندها اقدام نمودند كه در پی آن، منطقه مثلثی را آب فرا گرفت و دشمن را با مشكلات زیادی مواجه كرد. با این حال، به دلیل اهمیت این منطقه، دشمن با وارد كردن یگانهای بیشتری به منطقه، فشار زیادی را متوجه نیروهای ایران كرده و در نهایت موفق شد آنها را به عقب براند.
نتایج عملیات :
به اسارت درآمدن 1220 تن از نیروهای دشمن.
انهدام 80 دستگاه تانك و نفربر و 40 قبضه توپ و 200 دستگاه خودرو.
به غنیمت درآوردن 20 دستگاه تانك و نفربر.
انهدام یگانهای دشمن به شرح ذیل:
تیپهای 28 و 429 به میزان 80 درصد؛
گردانهای 1 و 2 كماندو لشكر 19 به میزان 60 درصد؛
تیپ 421 به میزان 50 درصد؛تیپهای 428 و 113 به میزان 40 درصد؛تیپهای 20، 26 و 12 به میزان 30 درصد؛
تیپهای 15، 6، 25، 1 و 27 به میزان 20 درصد؛
تیپهای 44 و 45 به میزان 10 درصد؛
تیپهای 3، 4، 6 و 7 گارد جمهوری به میزان 10 تا 20 درصد.
|
|
والفجر 2 | 1362/04/29 |
عملیات والفجر 2
شرایط جنگ به نحوی مطرح شد که به نظر می رسید با افزایش توانایی های نظامی دشمن، بدون تغییرات اساسی در شیوه نبرد، ادامه جنگ مشکل خواهد بود. از این رو، تا رسیدن به آن نقطه مطلوب لازم بود تا از رکود جبهه در زمان طولانی جلوگیری شود. بدین ترتیب پس از بحث و بررسی مناطق مختلف مقرر شد عملیات والفجر 2 ، 3 و 4 انجام شود. مهم ترین مسأله ای که در این عملیات ها مورد نظر بود، به کارگیری نیروی اندک، دادن تلفات کم و جلوگیری از وارد شدن ضربه اساسی به توان یگان ها و تضمین موفقیت عملیات بود.
تا عملیات والفجر 2 در محورهای حاج عمران، هیچ تحرکی از سوی ایران از ابتدای جنگ صورت نگرفته بود و بدین جهت برای اجرای عملیات لازم بود که فعالیت های مهندسی برای عبور نیروها انجام شود. نیروهای مهندسی با تلاش بی وقفه و شبانه روزی، تمهیدات لازم برای حمله و عبور رزمندگان را فراهم می آوردند. همزمان عوامل شناسایی اطلاعات پس از نفوذ به مواضع دشمن به شناسایی نفرات و استعداد زرهی و سایر امکانات آنها می پردازند. دشمن در سراسر منطقه سه رده خط پدافندی داشت که هر رده آن پوشیده از موانع و استحکامات بود و همچنین استعداد دشمن در حدود 2 تیپ پیاده و یک گردان زرهی، به عنوان نیروی درگیر و یک تیپ پیاده و آتشبار مختلف و مجموعاً 30 یگان در منطقه بود.
همچنین در منطقه ، پادگان حاج عمران قرار دارد که در موقعیتی سوق الجیشی واقع است. این پادگان از شمال به ارتفاعات چنارستان و کلاشین، از جنوب به ارتفاعات بسیار مرتفع سکران و کدو و از شرق به ارتفاعات تمرچین و شهر مرزی پیرانشهر و از غرب به تنگه دربند و شهر چومان مصطفی عراق محدود می شود.
آنچه که بر اهمیت منطقه و ضرورت تصرف آن می افزود، اساسا تبعات بعدی آن بود که قسمتی از آن چنین است: 1- تسلط بر تردد ضد انقلاب و کنترل آن 2- ایجاد تسهیلات و پشتیبانی لازم از اکراد مسلمان و مبارز عراقی 3- فراهم سازی امکان گسترش عملیات نامنظم در خاک عراق 4- حفظ پیرانشهر از هر گونه تهاجم و تجاوز عراقی5- زمینه سازی نزدیکی بیشتر به شهر و تأسیسات نفتی کرکوک.
عملیات والفجر 2 ، یک بامداد روز 29/4/62 با رمز «یاالله» در حالی آغاز شد که قسمتی از نیروهای خودی 24 ساعت قبل از آغاز تک به منظور دور زدن دشمن از خط عزیمت خود حرکت و پس از 2 ساعت راهپیمایی موفق شدند خود را به مناطق تعیین شده رسانده و آماده شروع عملیات باشند.به رغم این که نیروها پس از 2 ساعت تأخیر در تمامی محورها با دشمن درگیر شدند، لیکن پیشروی قابل توجهی صورت گرفت. اما از آنجا که دشمن بر ارتفاعات سرکوب منطقه تسلط داشت، آتش شدید توپخانه اش عملاً مانع از تکمیل و دستیابی به تمامی اهداف عملیات شد، به طوری که همچنان ارتفاعات کینگ ، بردسر و دربند را در اختیار داشت. رزمندگان بار دیگر موفق شدند طی نبردی سخت، ارتفاع کینگ را به طور کامل پاکسازی کرده و به تصرف درآورند و آن را به نام «آزادی» نامگذاری کنند. ساعاتی بعد روستای رایات (مقر توپخانه ارتش عراق در غرب) به دست نیروهای خودی تصرف شد و ضمن محاصره چند روستای دیگر، گمرک جاده پیرانشهر- حاج عمران آزاد گردید.
پس از این که اهداف اولیه تأمین گردید، نیروهای ایران برای تسخیر پادگان معروف حاج عمران پیشروی به سمت آن را آغاز می کنند و لحظه به لحظه این هدف اصلی در معرض سقوط قرار می گیرد. پس از محاصره پادگان استراتژیک حاج عمران و تنگ تر شدن حلقه محاصره سرانجام در ساعت 9 شب، این دژ نفوذناپذیر به تصرف و تسخیر کامل درآمد.
پایان والفجر 2 برای رژیم بعث به جز 4 هزار کشته و زخمی و 200 اسیر، آزادی مناطقی چون پاسگاه مرزی تمرچین عراق، پادگان حاج عمران، گمرک مرزی، سلسله ارتفاعات «کلو»، ارتفاعات گردمند، سرسول، آزادی، سلمان، شیوه کارتا، «بردزرد»، روستاهای رایات، شیوش، ممی خلان، خوارو، میوتان بالا و پایین را برای نیروهای ایرانی به بار آورد. دراین عملیات تعدادی از رزمندگان استان شرکت داشتند که تعداد 5 تن به شهادت رسیدند .
|
||
قدس 2 | 1364/04/04 | یا محمد رسول الله (ص) |
عملیات قدس 2
عملیات قدس 2 در زمره عملیاتهای محدودی بود که در روز چهارم تیر سال 64 با فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد. رزمندگان در این عملیات به دنبال این بودند که در خطوط پدافندی عراق تزلزل ایجاد کنند. عملیات مذکور در محور البیضه (محدوده شمال منطقه عملیاتی خیبر و بدر) انجام شد.
عملیات قدس 2 با رمز «یا محمد رسول الله» در ساعت 2 بامداد روز چهارم تیر سال 1364 آغاز شد و رزمندگان لشکر 25 کربلا به سمت مواضع عراقیها حرکت کردند. در ساعات اولیه، غواصان پیشرو لشکر از آبراه اصلی عبور کردند. هدف آنها این بود که به محض رسیدن نیروهای احتیاط به موقعیت، بهطرف دشمن تیراندازی و به باز کردن آبراه کمک کنند؛ اما به دلیل روشن شدن هوا، فرصت لازم برای پیشروی و الحاق با جناح راست بهدست نیامد. از طرفی، محور راست نیز تقریباً متکی به محور چپ بود، بنابراین به نیروها دستور عقبنشینی داده شد. پس از آن بلافاصله نیروها سازماندهی و توجیه شدند و در ساعت 19 همین روز، به سمت مواضع پیشبینیشده حرکت کردند. قرار بود رأس ساعت 21 درگیری شروع شود، اما یک قایق عراقی مجهز به تیربار و آرپیجی، راهکار محور راست را مسدود کرد و موجب شد عملیات در ساعت 24 آغاز شود.
در مورد لحظات درگیری این عملیات که به طور رسمی در روز 5 تیر آغاز شده بود در کتاب سلسله عملیات قدس آمده است: «به محض شروع درگیری در محور سمت راست، قایق عراقیها و کمین اول و در محور سمت چپ، پایگاه اول و سوم سقوط کردند. نیروهای پایگاه دوم عراق نیز بلافاصله با فشار رزمندگان حاضر در محور چپ تسلیم و یا کشته شدند. در ادامه عملیات، رزمندگان محور راست و محور چپ با تلاش بیشتر دو پایگاه دیگر عراق را ساقط کردند و پس از الحاق، در دو آبراه مقابل به پیشروی ادامه دادند. براساس اطلاعات بهدستآمده از اسیران، روی مواضع عراق اجرای آتش شد که تعدادی از عراقیها کشته یا زخمی شدند. عملیات الحاق و استقرار در آبراهها و تأمین و امنیت منطقه تا ساعت 1:30 هفتم تیر پایان یافت. در این عملیات یک تن از نیروهای خودی شهید و تعدادی مجروح شدند.»
|
|
قدس 3 | 1364/04/19 | یا امام جعفر صادق (ع) |
عملیات قدس 3
عملیات قدس3، سومین عملیات محدود از سلسله عملیاتهای قدس است که 19 و 20 تیر 1364، به فرماندهی لشکر 19 فجر سپاه پاسداران، با هدف تصرف تپه 194 واقع در غرب رودخانه میمه در منطقه عمومی دهلران در نقطهای موسوم به «دره سیاه» انجام شد. همزمان با این عملیات، ارتش جمهوری اسلامی نیز عملیاتی در منطقه شرهانی انجام داد که زمینه را برای پشتیبانی عملیات قدس 3 فراهم کرد.
بعد از عملیات بدر، از کلیه یگانها خواسته شد منطقهای برای اجرای عملیات محدود، انتخاب و شناسایی کنند. قرارگاه خاتمالانبیاصلیاللهعلیهوآله مناطقی را با پیشنهاد قرارگاههای فرعی به برخی یگانها ابلاغ کرد. سوم اردیبهشت 1364، فرمانده لشکر 19 فجر استان فارس در جلسهای با حضور فرمانده کل سپاه، چند منطقه از جمله قصرشیرین، سومار و بهویژه غرب رودخانه میمه در شمال شهرک طیب عراق را برای اجرای عملیات محدود پیشنهاد کرد. اما قرارگاه خاتمالانبیاصلیاللهعلیهوآله از لشکر فجر خواست روی منطقه کانیشیخ کار کند. اصرار لشکر 19 فجر روی منطقه غرب رودخانه میمه به این دلیل بود که عراقیها با استقرار در ارتفاعات منطقه، بهویژه ارتفاع 194، بر دهلران تسلط کامل داشتند. علاوهبراین، نیروهای لشکر 19 فجر به دلیل داشتن خط پدافندی، آن را به خوبی شناسایی کرده بودند. با اصرار مسئولان لشکر 19 فجر و موافقت قرارگاه خاتم الانبیاصلیاللهعلیهوآله اقدامات عملی لشکر 19 از هفتم تیر1364 آغاز شد.[1] در طرحریزی مانور این عملیات، مأموریت لشکر 19 فجر انهدام و اسارت نیروهای عراقی در تپه 194 و تثبیت منطقه تعیین شد، ولی بهدلیل کمبود نیرو مقرر شد رزمندگان پس از انهدام و گرفتن اسیر و غنائم به عقب برگردند.[2]
منطقه عملیاتی قدس 3، بین عراقیها به ارتفاعات «عینمنصور» و در بین اهالی بومی به «دره سیاه» شهرت دارد. این منطقه در محور عمومی دهلران ـ طیب در غرب رودخانه میمه واقع شده و دارای سلسله ارتفاعاتی از جمله قلههای 216، 214، 172، 194، 128، 137 و 100 است. همچنین در شرق رودخانه که به منطقه بیات معروف است، ارتفاع 208 به دلیل مشرف بودن بر حاشیه غربی منطقه میمه اهمیت زیادی دارد. این مناطق و ارتفاعات، در شمال خط مرزی و در خاک ایران قرار دارد و عراقیها در عقبنشینی خود بعد از آزادی خرمشهر، قسمت مهمی از این مناطق را به دلیل حساسیت و اهمیت نظامی حفظ کرده بودند.
خط پدافندی روی ارتفاع 216 و مسئولیت پدافند آن به عهده گردان 205 ژاندارمری باختران (کرمانشاه) ـ تحت امر لشکر 58 ذوالفقارـ بود. خط اولیه عراق نیز جلوی شیار مالحه روی ارتفاع 194 قرار داشت. عراقیها با استقرار روی این ارتفاع، روی خط خودی و منطقه عمومی دهلران دید کافی داشتند. موانع آنها در این عملیات، دو ردیف مین والمر و ده ردیف سیمخاردار حلقوی بود. در اطراف سنگرهای عراق در این محور، شانزده ردیف سیمخاردار حلقوی کار و در اطراف پایگاهها و مقرهای آن نیز سه میدان مین انفجاری و منور و 24 رده سیمخاردار رشتهای نصب شده بود.[3]
ساعت 7 بعدازظهر 19 تیر 1364، نیروهای لشکر 19 فجر در دهکده فرحآباد جمع شدند و پس از اقامه نماز مغرب و عشا به سمت منطقه درگیری با عراقیها رفتند. بنا به دلایلی چون کمبود خودرو، تاریکی هوا و نبود دید کافی، باریکی مسیر و ایجاد ترافیک، نیروها با تأخیر به نقطه رهایی رسیدند. بهویژه دستهای از گردان قاسمبنالحسنعلیهالسلام که بهموقع به محل مأموریت خود نرسید. رزمندگان گردان امام مهدیعجاللهتعالیفرجهالشریف تا حد ممکن خود را به دشمن نزدیک کردند؛ اما در مجموع تا اعلام آمادگی نیروهای عملکننده، بیش از یک ساعت از زمان پیشبینیشده برای عملیات گذشته بود.
همه گردانها پس از رسیدن به نقطه رهایی، رأس ساعت 2:40 بامداد 20 تیر 1364 آمادگی خود را برای شروع عملیات اعلام کردند. به دنبال آن نبی رودکی، فرمانده لشکر 19 فجر در ساعت 2:45 شروع عملیات را اعلام کرد. رمز عملیات «ولاحول ولاقوه الا باالله العلی العظیم، انا فتحنا لک فتحاً مبینا، یا امام صادقعلیهالسلام، یا امام صادقعلیهالسلام، یا امام صادقعلیهالسلام، اللهاکبر» بود.
گردان قاسمبنالحسنعلیهالسلام از محور جاده اصلی، عملیات خود را روی پایگاههای چپ و راست جاده اصلی و پایگاه روی جاده و جاده اول آغاز کرد. نیروهای گردان امام مهدیعجاللهتعالیفرجهالشریف نیز با نزدیک شدن به سنگرهای دشمن آنها را محاصره کردند. گردان امام علیعلیهالسلام که در محور چپ عملیات مأموریت داشت، درگیری را آغاز کرد و در همان لحظات اول وارد سنگرهای عراق شد.[4]
غافلگیری و ناآشنایی نیروهای عراقی به منطقه از مهمترین عوامل موفقیت گردانها و پاکسازی منطقه بود. بهرغم موفقیت گردان قاسمبنالحسنعلیهالسلام در انهدام پایگاههای عراق، این گردان نتوانست کمینهای واقع در شیارهای اطراف جاده را به طور کامل پاکسازی کند. گردانهای امام مهدیعجاللهتعالیفرجهالشریف و قاسمبنالحسنعلیهالسلام در محور راست به هنگام بازگشت با مشکل مواجه شدند؛ بهگونهای که عراقیها با شلیک رگبار حرکت نیروها را سد و تلفات زیادی بر رزمندگان تحمیل کردند. گردان امام علیعلیهالسلام به هنگام بازگشت مشکل چندانی نداشت و در دستیابی به اهداف خود کاملاً موفق عمل کرد.[5]
عملیات قدس 3، از سری عملیاتهای موفق ارزیابی میشود. پاکسازی منطقهای به وسعت بیست تا سی کیلومترمربع، کشته و مجروح شدن بیش از هفتصد تن از نیروهای عراقی، انهدام ده انبار مهمات، شش قبضه تفنگ 106 میلیمتری، یک سلاح پدافند هوایی و تعداد زیادی خودروهای سبک و سنگین ارتش عراق از مهمترین نتایج این عملیات بود. در مجموع با اجرای عملیات قدس 3، گردان یکم از تیپ 805 پیاده ارتش عراق بهطورکامل و 60 درصد گردان دوم منهدم شد و به گردان سوم نیز خساراتی وارد آمد.
مسئله حائزاهمیت در این عملیات، وضعیت روحی مناسب نیروهای خودی بود که حتی توانست برخی مشکلات و ضعفها را هموار کند. در این عملیات، تلفات نیروهای خودی در مرحله بازگشت بیش از زمان پیشروی و درگیری نیروها بود. گردان امام مهدیعجاللهتعالیفرجهالشریف در پیشروی و پاکسازی و انهدام دشمن، یک شهید و دو زخمی داشت، ولی در موقع بازگشت متحمل شش شهید و بیش از چهل مجروح شد.[6]
در 20 تیر 1364 که عملیات قدس انجام گرفت، نیروهای ارتش نیز بهمنظور بازپسگیری مناطق اشغالی، در منطقه شرهانی وارد عمل شدند. این خود عاملی شد که تمرکز عراقیها به جبهه شرهانی باشد و آتش توپخانه خود را در آن منطقه متمرکز کنند. درواقع عملیات ارتش عملاً فریبی برای عملیات قدس 3 و بهطور غیرمستقیم بهمنزله پشتیبانی از آن شد.[7]
ساعت 6:45 صبح بیستم، نیروهای عراق با اجرای آتش تهیه و اجرای آتش بهوسیله هلیکوپتر، پاتک خود را به سمت ارتفاع 137 آغاز و دو هواپیما نیز شهرهای موسیان و دهلران را بمباران کردند. با اجرای آتش نیروهای ایران و آتش گرفتن تعدادی از تانکهایشان، پیشروی آنها مختل شد؛ اما تا ساعت 12 ظهر توانستند پشت ارتفاعات 137 مستقر و تا شب روی ارتفاع 194 نیز مستقر شدند.[8]
|
|
عملیات محدود رمضان | 1360/05/05 |
عملیات عملیات محدود رمضان |
||
عملیات دفع مجدد تجاوز دشمن از مرزهای جنوبی پس از پ | 1367/05/02 |
عملیات عملیات دفع مجدد تجاوز دشمن از مرزهای جنوبی پس از پ
در پي قبول قطعنامه 598 از جانب جمهوري اسلامي ايران، رژيم عراق به تصور ضربه زدن مجدد به نظام اسلامي، حملات گستردهاي را عليه ايران آغاز كرد. از اينرو عمليات غدير جهت دفع اين تجاوز، در منطقه شلمچه توسط رزمندگان اسلام به اجرا درآمد. ماموريت بغداد آن بود كه تلاش كند خوزستان و منابع نفتي آن را طي چند روز به اشغال خود درآورد و شانس خود را در اين زمينه بيازمايد. تهاجم سنگين دشمن در سراسر خطوط مرزي به خاطر آن بود كه چنين هدفي را تعقيب كند و دقيقاً به همين دليل بود كه رسانه هاي استكباري و حتي مزدوران منطقه اي استكبار به احياي طرح جداسازي خوزستان از ايران دامن ميزدند. اما پاسخ سريع و قاطع ملت و نيروهاي اسلام، بسيار تكان دهنده و هشيارانه بود و تلفات سنگيني را به نيروهاي متجاوز در منطقه وارد آوردند. در اين عمليات، صدها كيلومتر از سرزمينهاي ميهن اسلاميمان كه به مدت 3 روز به اشغال متجاوزين در آمده بود، باز پس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند بخشهايي از استان خوزستان در منطقه عمومي شلمچه، جاده خرمشهر، اهواز، پادگان حميد و جفير را آزاد ساخته و دشمن بعثي را در منطقه جنوب تا مرزهاي بين المللي عقب برانند. در اين عمليات علاوه بر كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از قواي دشمن و چند درجه دار عالي رتبه، چندين تيپ و گردان زرهي و پياده و كماندويي بعث به ميزان 60 الي 100 درصد منهدم شد.
|
||
عملیا ت شهید مدنی | 1360/06/27 |
عملیات عملیا ت شهید مدنی
عملیات «شهید مدنی» روز ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۰، به منظور انهدام توان رزمی دشمن در منطقه عمومی سوسنگرد و به صورت محدود صورت گرفت. در این یورش کوتاه مدت، نیروهای ارتش توانستند با همکاری سپاه، ضمن دو کیلومتر پیشروی و جلو بردن مواضع خودی، ۵۰ دستگاه تانک دشمن را منهدم و ۱۶۹۰ تن از نیروهای دشمن را کشته، زخمی و اسیر کنند.
هدف از این عملیات تحقق کامل اهداف از پیش تعیینشده عملیات طراح بوده که محقق نشده بود. به دلیل آنکه پیشروی عناصر لشکر زرهی ارتش در عملیات طراح ناقص بوده و این نقصان باعث شده بود که قسمتی از جناح جنوبی لشکر ۹۲ زرهی ایران زیر آتش دیدهبانی عراق قرار بگیرد، قدرت هرگونه تحرک از این نیرو گرفته شده بود و هر روزه موجبات تلفات سنگینی به نفرات و تجهیزات تیپ۳ این لشکر را فراهم آورده بود. در همین راستا فرمانده لشکر ۹۲ از قرارگاه مقدم که مرکز فرماندهی عملیاتهای ارتش در جبهه جنوبی بود درخواست کرد تا دستوری به لشکر ۱۶ زرهی نیروی زمینی ابلاغ شود و آن لشکر در کرانه جنوبی کرخه تا «پلسابله» پیشروی و با از بین بردن مواضع عراق، جناح جنوبی لشکر ۹۲ را از دید و تیر مستقیم ارتش عراق دور نگهدارد.
این عملیات آخرین اقدام محوری ایران در سال اول جنگ به شمار میرفت که هدف از آن تثبیت مواضع نیروهای عراقی در غرب کرخه و جلوگیری از پیشروی بیشتر آنها بود. قرارگاه مقدم دستور اکید و لازمالاجرایی را مبنی بر اجرای عملیات در سریعترین زمان ممکن صادر کرد. برای همین عملیات شهید مدنی در دو مرحله و طی سه روز طراحی و به اجرا درآمد .
در این زمان فشار دشمن در جبهه کرخه کور افزایش یافته بود و توپخانه های دشمن با زیر آتش گرفتن مواضع تیپ ۳ لشکر ۱۶ زرهی تلفاتی به آن وارد می کردند، نیروهای عراقی تلاش می کردند تا در سازمان برای رزم و گسترش نیروهای ایرانی اختلال به وجود آورند و زمان تک را به تاخیر اندازند.
در روز ۲۷ شهریور ماه تک تیپ ۵۵ هوابرد در شرق دهلاویه آغاز شد. دشمن نیز متقابلا به مواضع تیپ یک لشکر ۱۶ زرهی که در جنوب مواضع تیپ ۵۵ پیاده گسترش یافته بود تک کرد و تک لشکر ۱۶ زرهی را مختل کرد و در منطقه تیپ، ۵۵ پیاده احتیاط خود را وارد عمل کرد. در طول روز نیز چندین بار به مواضع لشکر ۱۶ هجوم آورد که به توسط یگان های خودی رفع شد.
در بعدازظهر همان روز دشمن با تمام توان خود به جناح چپ تیپ ۱ زرهی تک زد(حمله کرد) و تا ساعت ۱۹ هجوم دشمن به شدت ادامه داشت و نیروهای عراقی موفق شدند تا به منطقه گردان ۱۷۶ مکانیزه رخنه کنند. لشکر ۱۶ زرهی در تلاش برای سد کردن رخنه ایجاد شده و ترمیم خط پدافندی، نیروی احتیاط لشکر را که فقط ۶ دستگاه تانک داشت را وارد عمل کرد.
لشکر ۱۶ زرهی ضمن گزارش این وقایع به قرارگاه مقدم نیروی زمینی در جنوب تلاش کرد تا بااستفاده از تیپ یک زرهی و گردان ۲۰۲ سوار زرهی و ۱۷۶ مکانیزه و رزمندگان گروه جنگ های نامنظم شهید چمران مواضع از دست رفته را از دشمن باز پس گیرد و خط پدافندی را ترمیم کند.
در یکم مهر ماه ۱۳۶۰ آخرین تلاش برای باز پس گیری مواضع از دست رفته توسط تیپ یک لشکر ۱۶ زرهی و رزمندگان از ژاندارمری و سپاه و گروه جنگهای نامنظم شهید چمران، به عمل آمد در این عملیات تلفات و ضایعات زیادی به نیروهای دشمن وارد شد و حدود ۱۹۰ نفر از آنان به اسارت رزمندگان دلیر اسلام درآمدند.
از مهمترین دستاوردهای عملیات غرب سوسنگرد درگیر شدن نیروی دشمن در این جبهه و کاهش فشار و توجه او به منطقه عملیاتی شرق کارون بود این امر موجب تسهیل در اجرای عملیات موفقیت آمیز «ثامنالائمه» که موجب شکسته شدن حصر آبادان شد، بود. بعد از عملیات شهید مدنی، خطوط پدافندی منطقه عملیاتی حمیدیه، سوسنگرد و تپه الله اکبر تا زمان اجرای عملیات «طریقالقدس» که دو ماه بعد و در اوایل آذر ماه ۱۳۶۰ اجرا شد بدون تغییر باقی ماند و نبردهای پراکنده تغییری در این جبهه به وجود نیاورد. دراین عملیات تعداد 4 نفراز سربازان جان برکف استان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند
|
||
قادر | 1364/04/23 | یا صاحبالزمانعجلاللهتعالیفرجهالشریف |
عملیات قادر
عملیات آفندی قادر در 23 تیر 1364 با رمز یا صاحبالزمانعجلاللهتعالیفرجهالشریف و فرماندهی علی صیاد شیرازی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش در اشنویه ایران و اربیل و سیدکان عراق، به صورت گسترده آغاز شد و در سه مرحله اصلی با عناوین قادر 1، قادر 2 و قادر 3 تا 21 شهریور 1364 و یک مرحله پدافندی در 17 مهر 1364 ادامه یافت.
بعد از عملیات بدر (20 اسفند 1363)، بمباران مناطق مسکونی ایران شدت یافت. در چنین شرایطی انجام عملیات محدود با هدف تضعیف روحیه نیروهای دشمن و بالعکس تقویت روحیه نیروهای خودی، حفظ ابتکار عمل در صحنه جنگ، گرفتن زمان از دشمن برای تقویت سازمان رزم خودی و کسب فرصت برای انتخاب و آمادهسازی منطقه عملیات اصلی در رأس برنامههای عملیاتی قرار گرفت.
بدینترتیب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برای انجام عملیات محدود، مناطقی را پیشنهاد داد. از جمله این مناطق، منطقه عمومی سیدکان بود که آمادهسازی آن به قرارگاه حمزه سیدالشهدا واگذار شده بود. سیدکان از سالیان دراز محل فعالیتهای نیروهای بارزانی محسوب میشد که مخالف رژیم بعث عراق بودند. در آن زمان پسران بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق و منطقه تحت امر آنان بود. قرار بود رزمندگان ایران با تصرف ارتفاعات حسنبیک، قلندر و سرپیران، بر دو شهر سیدکان و مرگهسور تسلط یابند و تنگه حسنعلیبیک را که از نظر نظامی و استراتژیکی بسیار بااهمیت بود، تصرف کنند. هدف عملیات این بود که راهکاری برای جنگهای نامنظم در داخل عراق فراهم شود.
پس از عملیات بدر و با توجه به تحولات نظامی جنگ، همکاری سپاه و ارتش تغییر اساسی یافت و قرار شد هر یک از دو سازمان طرحهای عملیاتی خود را به فرماندهی عالی جنگ ارائه دهند و با توجه به نیازهای خود، میزان کمک به سازمان دیگر را مشخص کنند. پس از بررسی طرحهای سپاه و ارتش از سوی فرماندهی عالی جنگ، بااینکه سپاه فعالیتهای زیادی در منطقه عمومی سیدکان انجام داده بود، در خرداد 1364، این منطقه عملیاتی برای شناسایی و آمادهسازی، به نیروهای ارتش واگذار شد تا با تحت امر گرفتن تیپ ویژه شهدا، عملیات آفندی انجام دهد.
بهاینترتیب، ارتش با کمک یگانهایی از سپاه، عملیات قادر را با اهداف تصرف ارتفاعات مهم و حساس منطقه، قطع خطوط ارتباطی و تدارکاتی ضدانقلاب داخلی، انهدام نیروهای دشمن، آزادسازی بخشی از خاک عراق، نزدیک شدن به راههای اصلی و خطوط مواصلاتی دشمن، در 23 تیر 1364 آغاز کرد و علی صیاد شیرازی فرماندهی آن را به عهده گرفت. این عملیات در سه مرحله اصلی و یک مرحله پدافندی انجام شد.
پیش از شروع عملیات، صیاد شیرازی، در جلسهای برای مسعود بارزانی و فرماندهانش درباره این عملیات توضیحاتی داد و از آنها خواست نیروهای خود را توجیه کنند، که مسعود بارزانی اظهار کرد تمام مردم روستاهای منطقه عملیاتی با وی هستند و اگر این منطقه آزاد شود، از آن نگهداری خواهد کرد.
مرحله اول عملیات قادر که با نام قادر 1 شهرت یافت، در 23 تیر 1364 آغاز شد. رزمندگان ایران در این مرحله، با انجام یک عملیات منظم در عمق سی کیلومتری مناطق کوهستانی عراق و از طریق منطقه کلاشین واقع در خط مرزی اشنویه، ارتش صدام را غافلگیر و تعدادی از تجهیزات آنان را منهدم کردند و تعدادی اسیر گرفتند. ایرانیها در ادامه این عملیات، ارتفاع سرپله و قسمتی از ارتفاع گوشبند را تصرف کردند که به دلیل فشار زیاد نیروهای عراق، مجبور به عقبنشینی از ارتفاع گوشبند شدند و در ارتفاع حصاردست در حالت دفاعی قرار گرفتند.
در عملیات قادر 2، تیپ قدس نیروهای خود را در 6 مرداد 1364 وارد ارتفاعات سرخیات و سرسگر کرد. روز بعد در همان ساعات نخستین عملیات، سنگرهایی از عراقیها پاکسازی شدند. در این عملیات ارتفاعات سرهویزه، سرپله و اشنویه تصرف شدند، اما در نهایت با پاتک سنگین عراقیها، رزمندگان ایرانی عقبنشینی کردند.
عراق در 17 شهریور 1364 ضدحمله سنگینی در محور سرخیات اجرا کرد و بعد از چند ساعت درگیری این ارتفاع را به تصرف درآورد. در همین روز، عملیات قادر 3 در محور ارتفاعات بورهبوک واقع در شمالیترین نقطه مرزی ایران و عراق با حضور لشکر 8 نجف اشرف سپاه پاسداران، تیپ هوابرد، لشکر 23 نوهد، تیپ ویژه شهدا و تیپ 1 لشکر 77 آغاز شد. در این مرحله رزمندگان ایرانی با نفوذ به خاک عراق بیش از 45 کیلومتر مربع از این کشور را تصرف کردند. اما روز بعد در پی ضدحملههای شدید عراق، رزمندگان ایران مجبور به عقبنشینی شدند و در نهایت 21 شهریور 1364، عملیات قادر 3 بدون دستیابی به نتیجه مطلوب پایان یافت.
پس از این سه مرحله، عملیات قادر وارد مرحله پدافندی شد و در نهایت در 22 آبان 1364 این مرحله نیز به اتمام رسید.
در عملیات قادر، ارتفاعات حصاروست، بربزینروست، کارگزین، لولان، گردشوان و باشکین تا عمق 35 کیلومتری خاک عراق تصرف شد و مناطق وسیعی از شهرهای سیدکان و دیانا و بیش از ده روستا و شهرک زیر دید و تیر رزمندگان ایران قرار گرفت، اما مواضع تصرفی تثبیت نشد. بهطورکلی اگرچه قوای ایرانی موفق شدند در هر یک از مراحل این عملیات هدفهایی را تأمین کنند، اما عواملی از جمله پاتکهای دشمن موجب شد تا عملیات کاملاً موفق نباشد. دوهزار نفر کشته و سههزار نفر زخمی و سی نفر اسیر آمار تلفات نیروهای عراقی است. همچنین شش فروند هواپیما، سه فروند بالگرد، 22 دستگاه لوازم زرهی و مهندسی، 274 خودرو سبک و سنگین و 25 عراده توپ عراق منهدم شد. از رزمندگان ایران نیز، 178 تن شهید، 428 نفر مجروح و 619 تن مفقودالاثر شدند. حسن آبشناسان یکی از فرماندهان ارتش و طراحان این عملیات در 8 مهر 1364 به شهادت رسید.
|
|
کربلای 2 | 1365/06/10 |
عملیات کربلای 2 |
||
ثامن الائمه (ع) | 1360/07/05 | نصر من الله و فتح قريب |
عملیات ثامن الائمه (ع)
• عملیات ثامن الائمه (ع)
پس از تجاوز عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال سریع بخشهایی از خاک ایران، خرمشهر مهمترین شهر بندری ایران، پس از 35 روز مقاومت، با خیانت آشکار لیبرالها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسانتر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره ۳۳۰ درجهای قرار میگرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر میتوانست آنرا با خطر جدی روبهرو کند. دشمن میپنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.
محاصره آبادان به دست نیروهای عراق که به عنوان یک برگ برنده و موضع برتر نظامی جهت رسیدن به اهداف بعدی برای این کشور مطرح بود، همواره مورد توجه فرماندهان خودی قرار داشت تا با درهم شکستن این محاصره، غرور کاذب دشمن را بشکنند. در این راستا، اگرچه در چند مورد تلاشهای بینتیجهای انجام پذیرفت، اما با دستور حضرت امام خمینی(ره) در آبان 1359 برای شکستن حصر آبادان، فرماندهان سپاه پاسداران پس از دو ماه شناسایی و کسب اطلاع از وضعیت دشمن طرح عملیاتی خود را در بهمن ماه این سال به مسئولین لشکری و کشوری ارائه دادند. اگرچه این طرح پس از بررسی به تصویب رسید، ولی با کارشکنی بنیصدر (فرمانده کل قوا) به تعویق افتاد. با عزل بنیصدر روحیه جدیدی در کالبد رزمندگان دمیده شد؛ لذا یک بار دیگر پس از شناساییهای مجدد و کسب آخرین اطلاعات از مواضع دشمن، طرحهای جدیدی ارائه شد که سرانجام یکی از آنها به تصویب شورای عالی دفاع رسید. عملیات ثامن الائمه(ع) در ساعت 1 بامداد 5/7/1360 از سه جناح آبادان، ماهشهر و دارخوین آغاز شد. در ساعات اولیه حمله، نیروهای خودی موفق شدند زائده شرق جاده آبادان - ماهشهر را پاک سازی کنند و خاک ریزهای اول و دوم در ایستگاه 7 و همچنین ایستگاه 12 و نیز دو خاک ریز دشمن در فیاضیه را به تصرف درآورند. در ادامه عملیات، پیش روی به سمت پل حفار به منظور تصرف آن ادامه یافت و از سمت دارخوین نیز قسمت شمالی نهر شادگان و شرق کارون به طور کامل پاک سازی شده و نیروهایی که از این محور وارد عمل شده بودند، پس از تصرف روستای مارد، پل قصبه را نیز به تصرف خود درآوردند و در حدفاصل بین دو پل قصبه و حفار پدافند کردند. نیروهایی که از سمت فیاضیه وارد عمل شده بودند، با مقاومت دشمن در پشت خاک ریز مواجه گردیدند. سپس نیروهای محور دارخوین به سمت پل حفار پیش روی کردند و در نتیجه حدود ساعت 14:00 الحاق نیروهای هر دو محور فیاضیه و دارخوین انجام گرفت و یک خط پدافندی در شرق کارون ایجاد شد. با اجرای عملیات ثامن الائمه(ع)، فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان تحقق یافت و دو جاده مهم اهواز - آبادان و ماهشهر - آبادان نیز آزاد شد. در این عملیات بیش از 1500 تن از نیروهای عراقی کشته و حدود 1800 تن اسیر شدند. همچنین 90 تانک و نفربر، 100 خودرو، 2 پل پیامپی و چند انبار مهمات منهدم شد. این عملیات نشان داد که راه خروج از بنبست در جنگ تنها با اجرای اندیشههای انقلابی میسر است. این عملیات ضرورت بهرهگیری از توان انقلابی را ثابت کرد که با تغییراتی در فرماندهی جنگ و عزل بنیصدر این پیروزی به دست آمد. در این عملیات همبستگی و اتحاد بین سپاه و ارتش ایجاد شد. با انجام این عملیات مقدمات سازماندهی سپاه و رفع کمبودهایی همچون تشکیل گردانهای زرهی و … فراهم شد. با اجرای این عملیات، اولین گام برای آزادسازی مناطق اشغالی ایران اسلامی برداشته شد. دراین عملیات تعدادی از رزمندگان جان برکف استان سمنان نیز حضورداشتندکه پنج تن از آنها به فیض شهادت نائل آمدند
|
|
نصر 9 | 1366/09/01 | یا مولای متقیان (ع) |
عملیات نصر 9
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران یکم آذر 1366 عملیات نصر 9 را در منطقه عمومی حاجعمران با هدف آزادسازی مناطق اشغالی و تصرف ارتفاعات اجرا کرد.
منطقه عمومی حاجعمران (شهری در استان اربیل در منطقه کردستان عراق واقع در مرز ایران و عراق) در غرب شهرستان پیرانشهر (از شهرستانهای استان آذربایجان غربی) از زمان عملیات والفجر 2 (29 تیر 1362 تا 12 مرداد 1362) و تصرف ارتفاعات حساس منطقه به وسیله نیروهای ایرانی، مورد توجه نیروهای عراقی بود و هر چند وقت یکبار حملههایی برای تصرف این ارتفاعات صورت میگرفت.
در عملیات نصر 9 لشکر 64 ارومیه از نیروی زمینی ارتش با چهار گردان به همراهی یک گردان از تیپ 25 تکاور با آگاهی از حضور نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در کنار یگانهای عراقی در 1 آذر 1366 با رمز یا مولای متقیان و با هدف آزادسازی دامنه جنوبی ارتفاعات گردمند (ارتفاع 2519 در منطقه حاجعمران)، معروف به تپه شهدا، به آنها حمله کردند. این عملیات سه روز طول کشید.[1]
در ابتدای کار نیروهای ارتش ایران موفق شدند با تصرف ارتفاعات 2080، 2060، 1980 و 1985 حدود دوازده کیلومتر مربع از مناطق اشغالی را آزاد کنند.
نیروهای سازمان مجاهدین خلق با لباس نظامی و پرچم لا اله الا الله، پس از گذشتن از ارتفاع گردمند و سرازیر شدن از دره هارانا به نیروهای لشکر 64 نزدیک شدند و به نبرد تنبهتن پرداختند که براثر آتش شدید توپخانه نیروهای ایرانی، عقبنشینی کردند و هشتاد نفر از آنها هلاک شدند.[2]
در حمله اولیه، تپه شهدا به تصرف رزمندگان جمهوری اسلامی ایران درآمد، ولی پاتکهای سنگین عراقیها و خستگی شدید نیروهای ایرانی موجب شد مواضع بهدست آمده دوباره به اشغال دشمن درآید.[3]
نیروهای ایرانی با حمله به نیروهای دشمن مستقر در ارتفاعات حاجعمران توانستند گردان سوم تیپ 433 از لشکر 23 ارتش عراق را منهدم کنند. گردانهای اول و دوم این تیپ نیز 70 درصد تجهیزاتشان از بین رفت، همچنین دو مقر آتشبار خمپارهانداز 120 میلیمتری و توپخانه 130 میلیمتری از گردان 909 توپخانه عراق منهدم شد.[4]
خسارات دشمن در این عملیات شامل انهدام ده انبار مهمات، چهل دستگاه انواع خودرو، پنج دستگاه تانک و نوزده عراده توپ، ده قبضه خمپارهانداز و بیش از 450 قبضه انواع سلاحهای سبک بود. همچنین 1200 عراقی و 150 منافق کشته و صد نفر اسیر شدند و تعداد زیادی جنگافزار سبک و سنگین و وسایل مخابراتی و انواع مهمات به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.[5]
|
|
محمد رسول الله (ص) | 1360/10/12 | لاالهالاالله محمد رسولالله(ص) |
عملیات محمد رسول الله (ص)
عملیات محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله در دی 1360، با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهههای شمال غربی (استانهای کرمانشاه و کردستان) با هدف پاکسازی و تأمین مرز بینالمللی در مناطق اورامانات و نوسود به اجرا درآمد و در مجموع با موفقیت پایان یافت.
پس از آغاز جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359، عراق در ابتدا با اشغال بخشی از استانهای غربی و جنوبی، بیشترین توان نظامی خود را در این مناطق به کار گرفت. اما حضور گسترده و فعالانه نیروهای ضدانقلاب در مناطق کردنشین شمال غربی کشور و اقدامات خرابکارانه و درگیر کردن فرماندهان و قوای نظامی ایران، شرایط مطمئنی را برای عراق در مرزها به وجود آورد. پس از عقب رانده شدن ضدانقلاب به مرزهای عراق، این کشور به تکاپو افتاد و برای حفظ کرکوک به عنوان سومین شهر مهم خود و امکان دسترسی به مرزهای مشترک، به این مناطق توجه بیشتری کرد. بنابراین در زمستان 1359 نوار مرزی ایران از نوسود تا مریوان را تصرف کرد. تیر 1360 شرق نوسود در عملیات «روحالله» آزاد شد. برای آزادسازی بخشهای دیگر این مناطق و ایجاد جبههای در شمال غرب که ارتباط خطوط نیروهای عراق را از جنوب به شمال تجزیه و قطع کند، عملیات محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله طراحی شد.
این عملیات مهم بود؛ چون در تثبیت عملیات طریقالقدس (فتح بستان، آذر 1360) نقش پشتیبانیکننده داشت و باعث گمراه شدن دشمن و به هم ریختن آرایش نظامی آنان میشد.
محمدابراهیم همت، فرمانده سپاه پاوه و احمد متوسلیان، فرمانده سپاه مریوان، طرح اولیه عملیات محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله را در ابتدا با نام کربلای 10[3] در مرداد 1360 ارائه کردند. شناسایی منطقه عملیات را در آذرماه، یک اکیپ اطلاعاتی ویژه به سرپرستی عباس کریمی انجام داد.
منطقه عملیاتی محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله منطقه عمومی مریوان ـ پاوه، بخش وسیعی از جنوب غربی استان کردستان و شمال غربی استان کرمانشاه را در بر میگرفت. این منطقه از شمال به دشت شیلر واقع در شمال شرقی ارتفاعات قوچ سلطان، از شرق به جبهه مریوان و حد فاصل ارتفاعات دالانی و کَمانجیر تا پنجقله و از جنوب به ارتفاعات شمال منطقه مرزی نوسود و حد فاصل پنجقله تا جنوب ارتفاعات مرزی شوشمی محدود میشد. از سوی دیگر ارتفاعات مرزی جنوب تخت اورامانات کردستان، که شهرکهای بیاره و طُوِیله عراق در این مرزها واقع شده بود را نیز پوشش میداد. هدف از اجرای آن پاکسازی گروههای ضدانقلاب از مرزهای غربی منطقه اورامانات، نوسود، مریوان، حفظ امنیت معابر این مناطق و تسلط بر شهرکهای مرزی عراق بود.
عملیات آفندی و نیمهگسترده محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه ساعت 6:30 صبح 12 دی 1360 با رمز «لاالهالاالله محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله» در دو محور آغاز و ساعت 4 عصر روز بعد پایان یافت.
عملیات از دو محور اصلی مریوان و پاوه و چند محور فرعی برای تأمین اهداف اصلی آغاز شد. محور مریوان به فرماندهی حاج احمد متوسلیان، مأموریت داشت ارتفاعات شنگادو، پنجقله، دره تاریک، جانبازان و پَشغِله، شهر طُوِیله را تصرف و تأمین کند. محور پاوه نیز به فرماندهی ابراهیم همت مأموریت پاکسازی شهر نوسود، ارتفاعات کل هرات، سونی، شوشمی و تعدادی از روستاهای منطقه از وجود دشمن و عناصر ضدانقلاب و نیروهای عراقی و ورود به شهر طُوِیله را بر عهده داشت. رزمندگان از محور شمال منطقه (شوشمی ـ طُوِیله) که به حد شرقی محور پنجقله و جنوب ارتفاعات کل هرات و سونی هرات محدود بود، پس از چندین ساعت پیادهروی در کوهستان پوشیده از برف، به پاکسازی دامنه غربی ارتفاعات شوشمی پرداخته و با پیشروی سریع، ارتفاعات مهم کُل هِرات و سونی هرات، پَشغِله و کمرسیاه در غرب نوسود را تصرف کردند. نیروهای این محور باید در صورت موفقیت گردان ادغامی محور جنوبی در بستن عقبه شهر طُوِیله، در شهر نفوذ کرده و مواضع دشمن را منهدم میکردند. بنابراین دو گردان از سپاه مریوان با فرماندهی احمد متوسلیان با همراهی بخشی از گردان 139 و تیپ پیاده خرمآباد، حملات خود را از ارتفاعات تخت اورامان به هانیگَرمَله و ارتفاعات مرزی ادامه دادند. اما با تأخیر تعدادی از رزمندگان، عملیات با مشکل مواجه و فقط بخشی از اهداف تأمین شد. مناطق متصرفی نیز به دلیل استقرار دشمن در ارتفاعات مشرف به نیروهای ایران تثبیت نشد.
محور جنوبی عملیات (پنجقله ـ دره تاور یا تاریک) گردان ادغامی با فرماندهی محمد عبدی، از ارتفاع پنجقله پایین آمده و به دره تاور نفوذ کردند و پس از پاکسازی منطقه، بهسوی غرب شهر طُوِیله با هدف بستن عقبه این شهر پیشروی کردند. همزمان با این گردان، گردان ادغامی دیگر به فرماندهی حسین قجهای مأموریت داشت با عبور از دره تاور به قصد ضربه به قرارگاه تاکتیکی تیپ 116 پیاده کوهستان لشکر 7 عراق، به سمت شهر بیاره پیشروی کند. این محور توانست در چند ساعت ابتدایی عملیات، سیزده منطقه از اهداف شانزدهگانه عملیات را تصرف کند و شهرهای طُوِیله، بیاره و چند روستا را محاصره کند. با وجود این به گفته حسین قجهای، به دلایل پارهای از مسائل (که ذکر نکرد) دستور عقبنشینی صادر شد.
عصر 12 دی، با تأمین نشدن اهداف محور شمالی و عدم الحاق بین دو محور، نیروهای عراق با پاتک روی جادههای نظامی و عدم پشتیبانی نیروهای خودی در این جادهها، مناطق متصرفی تثبیت نشد و رزمندگان مجبور به عقبنشینی شده و عملیات پایان یافت. شانزدهم دی، همت در مصاحبه با خبرنگاران اعزامی مجله «پیام انقلاب» در تحلیل عملیات، آن را در مجموع هماهنگ و خوب توصیف کرد که از دوازده محور عملیاتی، در هفت محور به شکست عراق انجامید و مناطق تحت اشغال آن به تصرف ایران درآمد و رزمندگان تا شهر طُوِیله نفوذ و سه تانک را نیز منهدم کردند.
از شهدای این عملیات میتوان به محمد عبدی، فرمانده دومین گردان ادغامی سپاه مریوان و معاون وی، علی فرجی، اشاره کرد.حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی اجرای موفقیتآمیز عملیات را سرآغاز مرحله جدیدی از روند دفاع مقدس دانست که در ایجاد وحشت بین کادر فرماندهی نظامی و سیاسی عراق مؤثر بوده و توانمندی نظامی ایران در نفوذ به عمق مواضع خاک دشمن را به نمایش گذاشت.
انسداد دالانهای ورودی عناصر ضدانقلاب، پاکسازی و تأمین امنیت شهرهای مرزی در منطقه اورامانات، آزادسازی پاسگاه و شهرک طُوِیله، ارتفاعات مَلگاه، پشغله و ارتفاع سمت چپ پاسگاه مرزی عراق از نتایج آن است. همچنین انهدام کامل پایگاههای ارتش عراق در اطراف طُوِیله، کشته و زخمی شدن بیش از هزار نفر و اسارت 191 نفر از دیگر دستاوردهای عملیات است. علاوه بر آن، نیروهای ایران توانستند ده عراده توپ، پنجاه دستگاه انواع خودرو و چهار دستگاه تانک و نفربر عراق را منهدم کنند.
از ویژگیهای عملیات، آموزش فرماندهان، کسب تجربه و کادرسازی در سالهای پس از عملیات بود. احمد متوسلیان و محمدابراهیم همت که فرماندهان اصلی عملیات بودند، یکی پس از دیگری به فرماندهی لشکر محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله منصوب شدند. از دیگر فرماندهان این عملیات نیز میتوان به ناصر کاظمی، فرماندار پاوه، اشاره کرد.
|
|
ظفر 5 | 1366/10/22 | یا زهرا (س) |
عملیات ظفر 5
عملیات ظفر 5 در سال 1366 به فرماندهی قرارگاه رمضان و همکاری پیشمرگان حزب دمکرات کردستان عراق، گردان مستقل شهادت و واحدهایی از تیپ 58 مالک اشتر در جبهه شمال غرب ایران انجام شد.
نیروهای ایرانی متشکل از تیپ مالک اشتر و گردان شهادت که از مدتها قبل نزدیک مرز ترکیه و در میان کوهستان آماده حمله بودند، با همکاری حزب دمکرات کردستان عراق از سه محور در استانهای کرکوک، دهوک و دیاله عراق به مواضع نیروهای عراقی یورش بردند. در سال 1366 قرارگاه رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اجرای چند رشته عملیات پیدرپی و نفوذی، عراق را در محور شمالی جبهه جنگ نگران و توان بالایی از فرماندهان ارتش عراق را به محورهای کوهستانی کردستان عراق معطوف کرد.
در این میان، نقش معارضان کرد عراقی بهخوبی کارگشا بود و همکاری نیروهای ایرانی با آنها، پیروزیهای فراوانی را در جبهه شمالی برای ایران به همراه داشت. عملیات ظفر 5 در همین راستا و به صورت تهاجمی و با اجرای آتش در شامگاه 22 دی 1366 به صورت محدود و نامنظم آغاز شد و تا 24 دی به مدت دو روز به طول انجامید. این عملیات با رمز یا زهراسلاماللهعلیها و با هدف نفوذ به عمق دویست کیلومتری مواضع نیروهای عراق انجام شد.[1]
نیروهای ایران در محور اول با هجوم به پایگاههای مستقر در اطراف شهر دیرلوک، واقع در استان دهوک، ضربات سهمگینی به عراق وارد کردند و راههای ارتباطی از جمله جاده مهم عمادیه ـ دیرلوک را قطع و امکان هرگونه عکسالعمل را از نیروهای عراقی سلب کردند و پیروزمندانه وارد شهر دیرلوک شدند. مراکز دولتی، نظامی، ساختمان استخبارات، مرکز حزب بعث و بخشداری این شهر به آتش کشیده شد. تلفات نیروهای عراق در این حمله بیشتر از پانصد کشته و زخمی و ۲۶۰ نفر اسیر بود. همچنین نیروهای ایرانی در این حمله، ۳۶ پایگاه حفاظتی مشرف بر شهر دیرلوک را منهدم کردند و تعداد هفت دستگاه خودرو نظامی، یک دستگاه نفربر زرهی و صدها قبضه سلاح سبک و نیمهسنگین را به غنیمت گرفتند.[2]
نیروهای عملکننده ایران در محور دوم، به پایگاه مندلیه در هفت کیلومتری شهر کرکوک در ۱۵۰ کیلومتری عمق خاک عراق حمله کردند. تکاوران تیپ ۷۵ ظفر و نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق، در محور دوم با حمله به گردان ۱۶ از تیپ ۲۲ دویست نفر از نیروهای عراقی را کشته و زخمی و هشتاد نفر را اسیر کردند. همچنین چندین دستگاه تانک و نفربر، بیست دستگاه کامیون و دیگر ادوات نظامی عراق را در این محور منهدم کردند.[3]
نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان در محور سوم، همزمان با محور اول، مراکز فرماندهی، ستاد، ترابری مهندسی، مخابرات و دیگر مراکز لشکر ۲۱ عراق را در منطقه «میدان» استان دیاله به میزان ۴۰ درصد منهدم کردند. هفت دستگاه لودر، 4۶ دستگاه خودروی نظامی و یک انبار مهمات به آتش کشیده شد و بیش از ۱۵۰0 تن از نیروهای عراقی کشته شدند. تکاوران تیپ ۷۵ ظفر سپاه پاسداران و نیروهای حزب دمکرات کردستان (شاخه سلیمانیه)، در جریان یک کمین در محور سلیمانیه ـ کرکوک، سی تن دیگر از نیروهای عراق را کشتند و هشتاد نفر را به اسارت گرفتند.[4]
مرحله دوم این عملیات، در اولین ساعات بامداد 23 دی 1366 شروع شد و نیروهای ایرانی با شنیدن رمز یازهراسلاماللهعلیها در محورهای دیرلوک ـ شیلادیزه و دیرلوک ـ عمادیه شروع به پیشروی کردند. رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان پیشروی خود را در خطوط منتهی به شهر عمادیه در سی کیلومتری شهر دیرلوک گسترش دادند و خسارات و تلفات جدیدی بر نیروهای عراقی وارد کردند و یک پل مواصلاتی را هم در این محور منهدم کردند. در درگیری با نیروهای کماندویی عراق، هفتصد نفر از آنها کشته و زخمی و عدهای اسیر شدند. در مسیر پیشروی نیروهای ایران، همه پایگاهها و پاسگاههای حفاظتی عراق نابود شد. آنها قلعه مستحکم موسوم به کوائی را در ده کیلومتری عمادیه به تصرف درآوردند که نفرات داخل قلعه کشته، زخمی و یا اسیر شدند. شهر شیلادیزه نیز در بیست کیلومتری جنوب شرقی شهر دیرلوک، هدف تهاجم نیروهای ایران قرار گرفت و در این نبرد سنگین بیش از چهل پاسگاه و پایگاه نظامی عراق منهدم شد. در این مرحله، نیروهای ایران بر ارتفاعات مشرف به شهر شیلادیزه مستقر شدند. نیروهای هوایی عراق درحالیکه نبردی سنگین در زمین جریان داشت، به حملات هوایی پراکنده اقدام کرد که یک فروند سوخوی ۲۲ آنان هدف آتشبار ضدهوایی قرار گرفت و خلبان آن به اسارت درآمد.[5]
دستاورد این عملیات برای ایران، انهدام چهار گردان حفاظتی شهر دیرلوک، یک فروند هواپیمای سوخو، 46 خودرو نظامی سبک و سنگین، هفت دستگاه لودر و بولدوزر بود. در عملیات ظفر 5 بیش از 1500 نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و پانصد نفر به اسارت نیروهای ایران درآمدند.[6]
|
|
والفجر 5 | 1362/11/27 | یا زهرا (س) |
عملیات والفجر 5
عملیات «والفجر ۵» بهمن سال ۱۳۶۲ با رمز «یا زهرا (س)» در دو مرحله اجرا شد و در هر بخش خسارتی به دشمن وارد آمد.
به گزارش ایسنا، عملیات «والفجر ۵» ساعت ۲۴ روز ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۲ با رمز «یا زهرا (س)» در منطقه کوهستانی چنگوله حد فاصل شهرهای مهران و دهلران به اجرا درآمد. نیروهای عمل کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دو مرحله با هدف آزادسازی بلندیهای منطقه چنگوله وارد عمل شدند. در همان ساعات نخست، بلندیهای پیزولی، آزادخان کشته، تنگه چنگوله و دهها کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و جاده بدر - طیب عراق به تسلط نیروهای ایرانی درآمد. همچنین به ۴تیپ از گارد مرزی عراق خساراتی وارد شد.
در مرحله دوم مناطق دیگری نیز از خاک ایران و عراق آزاد شد و نیروهای خودی در آن استقرار یافتند که از جمله آن، استقرار نیروهای ایرانی در ۳۵ کیلومتری بزرگراه بغداد - بصره است. در این مرحله نیز ۴ تیپ کوهستانی عراق به طور ۱۰۰ درصد و تیپ ۵۰ زرهی لشکر ۱۲ بیش از ۵۰ درصد منهدم شد و دشمن با دادن ۱۷۷۰ تن کشته و زخمی و اسیر در طی شش پاتک سنگین عقب نشینی کرد.
در مجموع دو مرحله عملیات، منطقهای به گستردگی ۱۱۰ کیلومتر مربع شامل بلندیهای «پیزولی»، «تنگه چنگوله»، «تونل»، «چغا عسکر»، «عباس عظیم»، پاسگاههای شمالی «عین عبد»، «طارق»، «الرباقی»، شهرکهای «یک سایه»، «آل یاسین» و روستاهای شیخ احمد آزاد شد و چهل دستگاه تانک و نفربر، مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین، دو فروند چرخبال، دهها دستگاه خودروی نظامی و ده انبار مهمات دشمن منهدم و دهها دستگاه تانک و نفربر، شماری خودروی نظامی و انواع سلاحهای سبکو و نیمه سنگین به قنیمت رزمندگان سپاه پاسداران درآمد.
در این عملیات تیپ بازسازی شده ۴ گارد مرزی، یک واحد کماندویی، تیپ ۴ کوهستانی، یک گردان تانک از تیپ ۵۰ زرهی لشکر ۱۲، تعداد کشته و زخمیهای دشمن بیش از ۳۶۰۰ نفر، تعداد اسرا نیز ۱۷۰ نفر از دشمن منهدم شد.
|
|
والفجر 6 | 1362/12/02 |
عملیات والفجر 6
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات والفجر 6 را در سال 1362 در دو محور بستان و دهلران به اجرا درآورد.
در آستانه عملیات خیبر که به منظور برهم زدن معادله نظامی جنگ به نفع جمهوری اسلامی ایران و نیز به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ طراحی شده بود،[1] برای افزایش میزان موفقیت این عملیات، لازم بود تکهای پشتیبانی به صورت محدود و ایذایی به منظور فریب دشمن صورت گیرد. بدین منظور دو عملیات والفجر 5 و والفجر 6 طراحی شدند.[2] عملیات والفجر 5 در 26 بهمن 1362 در منطقه چنگوله اجرا شد.[3] عملیات والفجر 6، 2 اسفند 1362 ساعاتی پیش از عملیات خیبر انجام شد. هدف اصلی آن انهدام بخشی از قوای جنگی دشمن و گمراه کردن آنها از عملیات خیبر بود.[4] در این عملیات سه گردان ثارالله، ابوذر و انبیا از تیپ 57 حضرت ابوالفضلعلیهالسلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت داشتند.[5]
عملیات در دو محور به فاصله صد کیلومتر طراحی شد. منطقه عملیاتی در حدفاصل چیلات در محور دهلران و چزابه در محور بستان و استان العماره عراق قرار داشت. عملیات در ساعت 23:30 با رمز یا زهراسلاماللهعلیها آغاز شد. نیروهای ایرانی در محور دهلران، درحالیکه با آتشبارهای خودی حمایت میشدند، ارتفاعات را پشت سر گذاشتند. نیروهای ایرانی با عبور از رودخانه چیلات، دو ارتفاع مشرف بر شهر علی غربی عراق را آزاد کردند و بزرگراه العماره ـ بغداد را در تیررس آتش خود گرفتند. رزمندگان پس از منهدم کردن نیروهای عراقی به پاسگاه کلات، جاده مرزی علی غربی و کارخانه تولید شن و ماسه مشرف شدند و آنها را زیر دید و تیر مستقیم خود قرار دادند. در تنگه چزابه نیز نیروها از میدانهای مین، سیمهای خاردار حلقوی، باتلاقها و تپههای رملی عبور کردند و بر نیروهای عراقی هجوم بردند. آنها خطوط دفاعی دشمن را شکستند و در ساعت 1:30 بامداد توانستند به یکی از محورهای جاده مرزی طیب ـ چزابه رسیده و به یک کانال مصنوعی که عراق برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ایرانی حفر کرده بود، دست یابند. با روشن شدن هوا، کار به جنگ تنبهتن کشید. ارتش عراق با استفاده از آتش مداوم توپخانه تلاش کرد مانع پیشروی نیروهای ایرانی شود که واحد توپخانه و خمپارهانداز ایرانی به آن پاسخ داد.[6]
به گفته اسیران عراقی، دشمن بهرغم ادعای مقامات نظامی بغداد در جریان عملیات والفجر6 غافلگیر شد.[7] نیروهای ایرانی توانستند به هفدهکیلومتری بزرگراه بصره ـ بغداد برسند و تیپ 77 و دو گردان از سپاه چهارم عراق را منهدم کنند و تعداد زیادی خودروی نظامی و دهها تانک و نفربر دشمن را به آتش بکشند.[8]
خبرگزاریهای خارجی روز سهشنبه به طور مرتب گزارش میدادند که حکام عراق اعلام کردهاند یک حمله گسترده از جانب ایران قریبالوقوع است؛ ولی بااینحال عراق نتوانست از شکست نیروهایش جلوگیری کند. خبرگزاری فرانسه در مورد این عملیات نوشت: «از آغاز حملات ایران در ماه ژوئیه 1982م این نخستین بار است که ایران در یک زمان دست به دو حمله میزند.» خبرگزاریهای آمریکایی یونایتدپرس و آسوشیتدپرس نیز با انتشار چندین گزارش جنگی بخشهایی از پیروزیهای رزمندگان اسلام را منتشر کردند. یونایتدپرس در این زمینه گزارش داد: «این حمله ایران، جاده اصلی تدارکاتی میان بغداد و بصره را مورد تهدید قرار داده است.»[9]
ساعت 11 چهارم اسفند، ارتش عراق پاتک کرد و منطقه را پس گرفت. در این پاتک سه فرمانده گردان و تعدادی از نیروهای تیپ 57 حضرت ابوالفضلعلیهالسلام به شهادت رسیدند و پیکر آنها در منطقه باقی ماند. بار دیگر در ششم اسفند همان سال دو گردان از رزمندگان امیدیه و آغاجاری از محور رملی شمال چزابه به این منطقه حمله کردند. این حمله موفق نبود و خط اول دشمن نشکست.[10] با شروع عملیات گسترده خیبر در جنوب ایران، نیروهای عملکننده در عملیات والفجر 6 به منطقه عملیاتی خیبر رفتند.[11]
|
||
والفجر 9 | 1364/12/05 | یا الله |
عملیات والفجر 9
پس از عدم دستیابی به اهداف مورد نظر در عملیات بدر - كه ناشی از شرایط سخت عملیات در جبهه بود - شهر سلیمانیه عراق به عنوان هدف دوم - پس از بصره - مورد توجه طراحان نظامی قرار گرفت. بر همین اساس، با فراهم آوردن مقدمات عملیات در این منطقه، اولین حركت كه قرار بود در تابستان 1364 انجام شود، به دلیل هوشیاری دشمن، به فصل زمستان موكول شد.
با رسیدن زمان موعود، شروع عملیات والفجر 8 نیز، شرایط بهتری را برای انجام عملیات مورد نظر فراهم كرد؛ چرا كه تصور میشد با تجمع بیشتر یگانهای عراق در جبهه جنوب، نیروهای خودی با انجام عملیات والفجر 9 موفق خواهند شد اولین گام را به برای عملیات بعدی - كه میتوانست به تصرف سلیمانیه بیانجامد - بردارند. علاوه بر این تصور میشد عملیات والفجر 9 بتواند فشار سنگین دشمن در منطقه عملیاتی والفجر 8 را نیز كاهش دهد.
موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی والفجر 9 با دو جاده از دهانه شیلر و منطقه چومان به شهرهای مریوان و بانه متصل میشود. منطقه مزبور كوهستانی، صعب العبور و دارای زمستان سختی است. دو رودخانه \"زاب صغیر\" و \"گوگه سور\" این منتطقه را به سه قسمت شمالی، میانی و جنوبی تقسیم میكنند.
ارتفاعات گامو، رت، هزار كانیان، سوركوه و حلوان به عنوان مهمترین ارتفاعات محور شمالی محسوب میشوند. ارتفاعات موبرا و مامخلان، پلنگه سور و سارسیر در محور میانی قرار دارند. ارتفاعات شاخ كوهان به همراه ارتفاعات ناصر و كچل مهمترین ارتفاعات محور جنوبی هستند.
مهمترین شاخص این منطقه، شهر چوارتا است كه تا سلیمانیه كمتر از 15 كیلومتر فاصله دارد. این شهر به همراه ارتفاع \"سارسیر\" از موقعیتی كلیدی برخوردار است؛ به طوری كه از این نقطه میتوان به سمت محورهای سلیمانیه، سد دوكان، مائوت و … مانور كرد.
طرح عملیات
از آنجایی كه منطقه عملیاتی به سه منطقه مجزا قابل تقسیم بود، سه محور برای انجام عملیات در نظر گرفته شد؛ نیروها میبایست در محور اول (جناح راست) نهایتاً به سوی ارتفاعات كوخ نم نم و در محور دوم (جناح چپ) نیز به سوی قله ناصر و یالهای شاخ كوهان پیشروی كنند. همچنین، در محور سوم (جناح میانی) كه محور اصلی عملیات بود، میبایست ارتفاعات موبرا، مامخلان و پلنگه سور تصرف میشد.
بر همین اساس، تیپ 105 ماموریت تصرف كوخ نم نم را بر عهده داشت. تیپ 155 با تحت امر گرفتن تیپ 110 میبایست ابتدا \"موبرا\" و \"مامخلان\" و سپس \"پلنگه سور\" را تصرف كند.
تیپ 57 نیز با تحت امر گرفتن یك گردان از تیپ 29 تصرف ارتفاعات ناصر كوچك و پوزه ناصر - برای تامین سمت چپ مامخلان - را بر عهده داشت. سپس میبایست، قله ناصر را تصرف كند و در صورت امكان روی آن مستقر شود.
تیپ 29 هم میبایست یالهای شاخ كوهان - برای تأمین ارتفاع ناصر - را تصرف كند.
در این میان، قرارگاه رمضان ماموریت داشت ضمن انجام شناسایی، كار انتقال نیروها را به منظور انجام دیدهبانی روی عقبههای دشمن و انجام عملیات انهدامی روی پلهای ارتباطی، قرارگاههای فرماندهی و توپخانههای دشمن به عهده گیرد و جادهها را نیز ناامن سازد.
شرح عملیات
در تاریخ 5/12/1364، در حالی كه تمامی نیروها به نقطه شروع درگیری رسیده بودند، رمز عملیات (یاالله) حدود ساعت 24 اعلام شد.
در جناح راست، پیشروی از محور هزارقله انجام پذیرفت و رزمندگان ضمن تصرف ارتفاعات \"كوخ نم نم\"، ماموریت ایذایی خود را در شمال \"موبرا\" به انجام رساندند و سپس در خط پدافندی جدید استقرار یافتند.
در جناح چپ و در محور ارتفاع \"ناصر\"، نیروهای عمل كننده در حالی كه مسافتی دشوار و طولانی را طی كرده بودند، خیلی سریع به هدف رسیده و ضمن درگیری با نیروهای عراقی توانستند 00:40 بامداد پایگاه آنها در این محور را ساقط كنند. همچنین، در محور \"كوهان\" به دلیل وسعت كم منطقه و حضور ضعیف دشمن، اهداف مورد نظر تا ساعت 04:30 تأمین شد.
در جناح میانی نیز كه میبایست در مرحله اول عملیات، دو ارتفاع مهم \"موبرا\" و \"مامخلان\" تصرف شود، نیروهای خودی توانستند پس از ساعتها درگیری، مامخلان را در ساعت 09:30 و موبرا را در ساعت 16:30 (روز اول) به تصرف خود درآوردند. در ادامه عملیات نیز ارتفاع \"پلنگه سور\" در آخرین ساعات روز دوم (7/12/1364) تحت اختیار قوای خودی قرار گرفت.
با توجه به موفقیت مرحله اول عملیات، مقرر شد در مرحله دوم روی ارتفاع \"كاتو\" انجام شود. با شروع عملیات، ارتفاع مذكور - كه تقریباً خالی از نیروهای دشمن بود - در اولین ساعات بامداد روز سوم تسخیر شد؛ لیكن دشمن با تقویت سریع محور عملیاتی و اجرای تك توانست نیروهای خودی را از این ارتفاع عقب براند. رزمندگان خودی نیز با تلاش بسیار، سمت چپ قله را حفظ كرده، وضعیت خویش را تثبیت كردند و به این ترتیب درگیری در \"كاتو\" پس از سه شبانه روز در تاریخ 10/12/1364 پایان یافت.
گفتنی است، هم زمان با درگیری روی كاتو، تعدادی از نیروهای خودی در روز چهارم عملیات (9/12/1364) روی قله كچل، كه از بلندترین قلل منطقه است و بر شهر سلیمانیه نیز اشراف دارد، مستقر شدند. در این حال، اگرچه این ارتفاع بسیار مهم تسخیر شده بود، لیكن بروز مشكلات ناشی از وجود حدود یك متر برف، فقدان عقبه و پشتیبانی بسیار ضعیف، ادامه حضور روی آن را بسیار سخت كرده بود. بنابراین، فرماندهان عملیات با بررسی اوضاع سخت در این ارتفاع و نقاط دیگری همچون ارتفاع كاتو و نیز خستگی مفرط نیروهای عمل كننده، در صدد برآمدند تا ضمن پرهیز از پیشروی بیشتر، مواضع متصرفه را تثبیت كنند. بر همین اساس، تصمیم گرفته شد علاوه بر فراخوانی یكی، دو یگان سپاه پاسداران از جبهه جنوب، از نیروهای ارتش كمك گرفته شود. در این میان، به دلیل نگرانی از تهدید جبهه فاو، از انتقال یگانهای سپاه خودداری شد؛ اما با ورود تعدادی از یگانهای ارتش به منطقه عملیاتی، پدافند از ارتفاعات پلنگه سور، موبرا و قسمتی از كوخ نم نم به آنها محول گردید.
در این وضعیت، و در حالی كه برای تثبیت مواضع متصرفه برنامهریزی میشد، نیروهای دشمن به ارتفاع كچل پیر و سپس ارتفاع ناصر حمله كردند در حالی كه قوای خودی هیچ گونه واكنشی از خود نشان ندادند لذا حركت دشمن به آسودگی انجام میگرفت. برد توپخانه نیز برای پوشش منطقه كافی نبود و تنها سلاح دوربرد مورد استفاده، یك قبضه تیربار بود كه روی قله كچل پیر استقرار داشت. بدین ترتیب، فرمان عقبنشینی از ارتفاعات كچل، ناصر و كاتو صادر شد.
دشمن نیز پس از 8 روز توقف و یقین از ضعف توان خودی، حملات خود را مجدداً (در تاریخ 23/12/1364) آغاز كرد و در حالی كه به دلیل و بود مشكلات و نارسائیهای فراوان در جبهه خودی، مناطق متصرفه نیز هنوز به طور كامل تثبیت نشده بودند، توانست كلیه نقاط از دست داده را بازپس گیرد.
دراین عملیات سه تن از رزمندگان استان به نام های رجبعلی ادب ، لطف الله امیرشریفی و فرهاد باقری به شهادت رسیدند .
|
|
ظفر 6 | 1366/12/05 |
عملیات ظفر 6
عملیات ظفر 6 یکی از عملیاتهای نامنظم در دوران جنگ تحمیلی عراق برضد ایران است که در سال 1366 در شرق استان کرکوک عراق و با هدف آزادسازی ارتفاعات منطقه، در سه محور توسط قرارگاه رمضان انجام گرفت.
در روزهای پایانی سال 1366 عملیاتی با عنوان والفجر 10 با هدف تصرف بخشهایی از استان سلیمانیه عراق طراحی شد. مواردی مانند وسعت منطقه عملیاتی، جدایی اهداف از هم، بعد مسافت عقبهها از یکدیگر و عدم امکان هدایت نیروها در همه محورها به وسیله یک قرارگاه، از دلایلی بود که باعث شد تا چند قرارگاه برای اجرای عملیات والفجر 10 تعیین شود و این قرارگاهها با انجام عملیاتهای نامنظم به تحقق اهداف عملیات والفجر 10 کمک کنند. قرارگاه رمضان که مرکز عملیاتهای نامنظم سپاه پاسداران بود، مأموریت داشت در خلال عملیات والفجر 10 با همکاری گروههای کرد معارض عراقی اقداماتی مانند حمله به اهداف در شهرهای عراق، اجرای عملیاتهای کمین و ناامن کردن تردد واحدهای عراق در عمق منطقه انجام دهد. عملیات ظفر 6 یکی از این عملیاتهای نامنظم بود.[1] از سلسله عملیاتهای ظفر، عملیات ظفر 5 در 22 دی 1366 نیروهای قرارگاه رمضان با همکاری پیشمرگان حزب دموکرات کردستان عراق، در استان دهوک عراق انجام شد و شهر دیرلوک کاملاً تصرف و جاده عمادیه قطع شد.[2]
نیروهای عملکننده تحت فرماندهی قرارگاه رمضان 5 اسفند 1366 به نیروهای عراق حمله و پس از نبردی سنگین ارتفاعات گرده ناصر، گرده مقبره، گرده قالی، گرده سو و ارتفاع 606 را تصرف کردند. نیروهای ایران، پس از تسلط بر پل مهم باصره، پادگان گردان مستقل پیاده مکانیزه از سپاه یکم، پادگان محل استقرار گردان 135 و گردان 25 خفیفه را تصرف[3] و صد تن از نیروهای دشمن، از جمله فرمانده گردان 25 خفیفه را کشته و بیست نفر را اسیر کردند. یکی از اسرا، سروان زرهی، خارس عبدالکریم، معاون گردان 25 خفیفه بود.[4]
نیروهای ایران در محور شرق سنگاو نیز با درهم کوبیدن پایگاهها و مواضع عراق صد نفر را کشته و پانزده نفر را به اسارت گرفتند. عراق نیز با روشن شدن هوا اقدام به پاتک کرد که با کمین کوبنده و سنگین نیروهای ایران در جاده سنگاو ـ چمچال مواجه شد و پس از تحمل 150 کشته و تعدادی اسیر عقبنشینی کردند.
ارتش عراق، روز دوم عملیات با بهرهگیری از شش گردان نیروهای پیاده و مکانیکی، مزدوران محلی، دهها تانک و زرهپوش و حمایت آتش توپخانه و نیروی هوایی، در حد فاصل چمچال ـ جیبافره پاتک سنگینی کرد و دست به پیشروی زد. این پاتک عراق با عکسالعمل بهموقع نیروهای ایران سرکوب شد، اما عراق اعلام کرد که عملیات ظفر 6 از سوی ایران با شکست مواجه شده است.
از دیگر نتایج عملیات ظفر 6 میتوان به مواردی از قبیل: آزادسازی پل مهم باصره و چندین روستای منطقه اشاره کرد. همچنین از دیگر نتایج این عملیات تسلط بر جادههای اصلی سنگاو ـ چمچال، کرکوک ـ سنگاو، قادرکرم ـ کرکوک، سنگاو ـ قره داغ ـ سلیمانیه و همچنین جادههای فرعی سنگاو ـ دربندیخان بود.[5]
سرگرد جعفر عبدحسین، فرمانده گردان مستقل پیاده مکانیزه سپاه یکم عراق، نیز در این عملیات به هلاکت رسید.[6]
در عملیات ظفر 6، پادگان گردان مستقل پیاده مکانیزه از سپاه یکم، پادگان محل استقرار گردان 135 خفیفه و مقر گردان 25 خفیفه و چهارده پایگاه دیگر عراق در منطقه، شش دستگاه تانک و نفربر، دو قبضه توپ ضدهوایی، هشت قبضه خمپارهانداز 82 میلیمتری، چندین قبضه تیربار و دهها انبار مهمات منهدم شدند. همچنین ایران توانست دو دستگاه نفربر زرهی، شصت دستگاه انواع بیسیم، چندین قبضه خمپارهانداز و تعدادی سلاح انفرادی را در این عملیات به غنیمت بگیرد.[7]
روزنامه تایمز مالی لندن، پیشروی نیروهای مسلمان کرد را در شمال عراق به استناد تصاویر ماهواره اطلاعاتی تأیید کرد و با اشاره به عملیات ظفر ۶ نوشت: «نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق در پیشروی ماه گذشته در منطقه ماووت در کنار مرز ایران شکست سختی بر نیروهای عراق وارد آورند.»[8]
پس از شروع عملیات والفجر 10 در 23 اسفند 1366، برای جلوگیری از افزایش حساسیت دشمن به تحرکات قرارگاه قدس و کشف نشدن هدف اصلی این قرارگاه، نام عملیات در محور قرارگاه قدس در منطقه شرق استان سلیمانیه عراق، ظفر 7 تعیین شد. این عملیات توسط قرارگاه رمضان و نیروهای کرد عراقی انجام شد.[9]
|
||
ظفر 7 | 1366/12/23 | یا محمد رسول الله (ص) |
عملیات ظفر 7
نیروهای قرارگاه «رمضان» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری معارضان کرد عراقی، در روز 23 اسفند ماه 1366 عملیاتی را با نام «ظفر7» با رمز «یا محمد رسول الله(ص)» در منطقه شرق استان «سلیمانیه» مرکز کردستان عراق - عقبه شمالی جبهه دشمن - به انجام رساندند.
این یورش که در منطقه ای به گستردگی 40 کیلومتر مربع صورت گرفت، با هدف آزادسازی بلندی های منطقه شهر «خرمال» و انهدام نیروی دشمن پیگیری شد. در این عملیات 14 ارتفاع مهم منطقه و 7 روستا در حدفاصل نوار مرزی و شهر خرمال آزاد و به همراه آن 15 دستگاه تانک و نفربر زرهی، 20 دستگاه خودرو، ده ها قبضه خمپاره انداز و شماری سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن منهدم و یگان های تیپ 424،432 و گردان مستقل حفاظت ارتش عراق متلاشی شد.
عراق در این حمله 550 تن کشته و زخمی و اسیر بر جای گذاشت. همچنین 10 دستگاه تانک،23 دستگاه خودرو نظامی، صدها قبضه آر.پی.جی7 و شماری قبضه های خمپاره انداز دشمن به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
شهادت سردار کریمی: سردار سرتیپ پاسدار شهید عباس کریمی، فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در روز پنجشنبه 23 اسفند سال 1363 در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می کرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش مجروح شد و جان را به معشوق تسلیم کرد.
|
|
والفجر 10 | 1366/12/24 | یامحمدابن عبدلله (ص) |
عملیات والفجر 10
منطقه حلبچه و خرمال، اگرچه از گذشته مورد توجه طراحان نظامی سپاه پاسداران بود و هر از چندگاهی در مقاطع مختلف جنگ مورد بررسی آنان واقع میشد، ولی با توجه به تمركز تلاش اصلی نیروهای خودی در جبهه جنوب، انجام عملیات در این منطقه هیچ گاه به طور جدی مطرح نمیشد.
در پی اصلی شدن جنگ در جبهه شمالی - كه در اثر پیدایش مشكلات و معضلات بسیار بر سر راه انجام عملیات در جبهه جنوبی ایجاد شد - و نیز توقف عملیات در منطقه بیتالمقدس 2، توجه بیشتری به منطقه حلبچه مبذول گردید.
طراحی عملیات والفجر-10 در حالی انجام شد كه دشمن اگرچه منطقه عملیاتی بیتالمقدس2 را - به دلیل احتمال هجوم قوای ایران - مسدود كرده بود، ولی گمان میبرد تهاجم اصلی در جبهه جنوب خواهد بود. به این ترتیب عملیات بزرگ سال 66 در منطقه عمومی حلبچه طراحی و اجرا شد.
منطقه عمومی حلبچه را - به جز در غرب و شمال كه دریاچه سد دربندیخان در آن واقع است - ارتفاعات بلند و صعب العبوری محصور كردهاند كه هریك از این ارتفاعات از اهمیت زیادی برخوردار هستند؛ به طوری كه بالامبو و شاخ آن بر دریاچه دربندیخان و دشت و ارتفاعات تمورژنان مسلط است. شاخ تمورژنان نیز بر شاخ شمیران، سد دربندیخان، تونل جاده سلیمانیه - بغداد تسلط دارد.
علاوه بر این ارتفاعات، میتوان از ارتفاعات و ناهمواریهای دیگری نیز در منطقه نام برد كه مهمترین آنها عبارتند از: ارتفاعات پرونیه، توانیر، پنج قله، شینه روی، تپه چناره، سه تپه، خورنوازان، تپه هانی قول، تپه سزام و شاخ دارزین.
همچنین شیارهای موجود در منطقه نقش موثری در اختفاء نیروهای خودی داشتند و گاهی به عنوان معابر وصولی مورد استفاده قرار میگرفتند. از جمله این شیارها میتوان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خوی و شیار وشكنام نام برد.
مهمترین تأسیسات اقتصادی منطقه، سد دربندیخان بود كه علاوه بر پرورش ماهی و كشاورزی، در تأمین برق بخش وسیعی از عراق نقش مهمی داشت. پادگان حلبچه، پادگان لشكر 27 در كانی مانگا، مقر فرماندهی نیروهای دفاع الوطنی سپاه یكم در منطقه روداژه و پایگاههای موشكی سام 2 و سام 7 نیز از جمله تأسیسات نظامی در این منطقه بودند.
شهرهای مهم عراق در این منطقه نیز به ترتیب وسعت و اهمیت عبارتند از: حلبچه، خرمال و دوجیله.
به علت وجود ارتفاعات سركوب سورن در شرق منطقه عملیاتی و دریاچه دربندیخان در غرب آن، در حد فاصل انتهای شمال شرقی دریاچه تا ارتفاعات سورن منطقهای و یا به عبارت دیگر تنگهای به عرض 10 كیلومتر ایجاد شده است كه در مباحث طرح مانور، تضمین موفقیت عملیات را در گرو انسداد این تنگه با الحاق از دو محور میدانستند. این عمل میبایست در محور شمال از \"مله خور\" به طرف \"خرمال\" و در محور جنوبی از غرب \"بالامبو\" در امتداد \"تمورژنان\" با تصرف سرپل احتمالی در كمر دریاچه و سرانجام الحاق دو بازو در تنگه و محاصره دشمن انجام میشد.
به منظور تحقق این طرح مانور، قرارگاه قدس در محور شمالی مأمور بستن تنگه و تصرف پل گردكو (عقبه اصلی دشمن به كل منطقه) شد. قرارگاه فتح در محور جنوبی میبایست ضمن تصرف بالامبو و تمورژنان با تأمین سرپل در كمردریاچه، برای مقابله با حركت احتمالی دشمن، با احداث پل از آمادگی لازم برخوردار باشد. قرارگاه ثامنالائمه(ع) نیز در محور میانی مأمور شد تا در منطقه گوزیل - دشت سازان به طرف حلبچه پیشروی كند و در مرحله دوم جاده بیاره - طویله - نوسود را تصرف و آزاد نماید. همچنین، قرارگاه رمضان مأموریت یافت علاوه بر فعالیتهای شناسایی، با مشاركت تیپ 75 ظفر و اكراد معارض ضمن تصرف شهر، توپخانه دشمن را منهدم سازد.
شرح عملیات
عملیات در ساعت 2 بامداد 24/12/1366 با رمز مبارك \"یا محمد ابن عبدالله(ص)\" آغاز شد.
مرحله اول: سرعت عمل یگانها به گونهای بود كه اغلب آنها توانستند تمامی اهداف خود در مرحله اول را به تصرف درآورند. به غیر از واكنش دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران تحرك دیگری از نیروهای عراقی مشاهده نشد و تعدادی زیادی از آنها كه در خواب بودند، كشته و یا اسیر شدند.
در محور قرارگاه قدس، پس از تصرف \"مله خور\" و ارتفاعات چناره، خرنوازان، هانی قول و تپه حمید به علت عدم اتصال جاده، عملیات متوقف شد. در محور قرارگاه فتح، اگرچه بالامبو و تنگه به تصرف درآمد، ولی به دلیل توقف قرارگاه قدس و نیز واكنش دشمن در جناح چپ عملیات، نیروها روی شاخ سورمر و شاخشمیران متوقف شدند. در محور قرارگاه ثامن الائمه(ع)، نیروهای عمل كننده ارتفاع \"مگر\" از سلسله ارتفاعات بالامبو و نیمی از شیندروی را تصرف كردند و به رغم روشن شدن آسمان، برای الحاق روی یال ارتباطی شامل دشت سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، به پیشروی خود ادامه دادند. قرارگاه رمضان نیز در این مرحله تنها توانست پمپ بنزین شهر حلبچه را به آتش بكشد.
در حالی كه نیروهای خودی از روحیه خوبی برخوردار بودند و تلفات آنان نیز بسیار اندك بود، از هم گسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه موجب شد تا بر آغاز سریعتر مرحله دوم عملیات تأكید شود. دشمن بنابر تصوری كه در مورد عملیات داشت، ستونهای متعدد و طویلی را با عبور از پلهای ملاویسی و زلم به طرف دوجیله و سپس حلبچه روانه كرد.
مرحله دوم عملیات از ساعت 22 روز 25/12/66 آغاز شد. قرارگاه قدس با تصرف پل گردكو، تنگه خرمال را مسدود كرد. در پی آن به قرارگاه فتح ابلاغ شد كه به پیشروی خود ادامه دهد تا با قرارگاه قدس الحاق كند. قرارگاه ثامن الائمه(ع) نیز از روی ارتفاعات شیندروی به سمت دشت سرازیر شد. به این ترتیب، در صبح روز سوم عملیات نیروهای دشمن كه در پی تصرف پل زلم و انسداد تنگه در محاصره قرار گرفته بودند، در صدد عقبنشینی بر آمدند، ولی به دلیل بسته بودن عقبهشان، ستونهای متعدد دشمن همچنان سرگردان بوده و هرازگاهی به یك سمت فرار میكردند. قرارگاه فتح با مشاهده وضعیت دشمن، مرحله سوم عملیات خود را با وجود روشن شدن هوا در همان سومین روز آغاز كرد و پادگان \"زمقی\" را تصرف نمود. در حوالی ظهر نیز قوای این قرارگاه به ابتدای شهر دوجیله رسیدند. در این زمان، تجمع اصلی نیروهای دشمن در حدفاصل سهكیلومتری جنوب پل زلم تا شهر دوجیله بود. فرماندهی دشمن ابتدا تلاش خود را روی این پل متمركز كرد تا بلكه به این وسیله حلقه محاصره با بشكافد. اما با مقاومت نیروهای خودی و اجرای آتش مناسب، پس از تحمل تلفات از تصرف پل زلم منصرف شد.
در این میان، قرارگاه ثامن الائمه(ع) توانست پس از درگیری اندك با گروههای ضدانقلاب در اطراف شهر نوسود، جاده مهم نوسود - بیاره را آزاد كند. به این ترتیب، اغلب ترددهای خودی به این محور منتقل شد و عملاً از ضرورت احداث سایر جادههایی كه از قبل مورد تأكید قرار گرفته بود، كاسته شد.
مرحله سوم عملیات از شروع تاریكی روز 26/12/66 در محور قرارگاه قدس به منظور پیشروی در شمال رودخانه زلم و الحاق با قرارگاه فتح در دوجیله آغاز شد. نیروها با پیشروی در شمال این رودخانه در موقعیتی جدید كه شامل سه تپان، جاده ارتباطی و تپههای كوچك مشرف بر پل ملاویسی میشد، با احداث خاكریز استقرار یافتند. در محور جنوب پل گردگو، به رغم تجمع انبوه دشمن، پیشروی نیروها همراه با نبرد شدید ادامه یافت و سرانجام نیروها در ساعت 5 بامداد از سمت شمال به ابتدای شهر دوجیله رسیدند و در نتیجه قرارگاههای قدس و فتح با هم الحاق كردند. با انسداد تنگه، با آن كه تعدادی از نیروهای دشمن موفق شده بودند از سمت سد دربندیخان فرار كنند، لیكن مابقی نیروها كه در منطقه حضور داشتند، كشته و یا اسیر شدند. در وضعیت جدید، تثبیت خط پدافندی مناسب در تنگه و نیز تصرف شاخ سورمر و شاخ شمیران كه طی عملیات به دلیل هوشیاری دشمن ناموفق مانده بود، در دستور كار قرار گرفت.
مرحله چهارم عملیات در تاریخ 28/12/66 و به منظور تحكیم خطوط پدافندی در تنگه به اجرا درآمد و نیروهای عمل كننده ضمن تصرف یال و تپه ریشن، در محور جاده \"سه تپان\" نیز به طور محدود پیشروی كردند و سرانجام در امتداد رودخانه ملاویسی و تپه و یال ریشن خط پدافندی مناسبی تشكیل دادند.
نتایج عملیات
آزادسازی منطقهای به وسعت حدود 1200 كیلومتر مربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله عراق و همچنین نوسود ایران.
كاهش خط پدافندی خودی.
گشودن جبههای جدید برای دشمن و انتقال توان عمدهای از ارتش عراق به جبهه شمالی.
به اسارت درآودن 5440 تن از نیروهای دشمن.
انهدام 270 دستگاه تانك و نفربر، 60 قبضه توپ صحرایی، 20 قبضه توپ ضدهوایی، 40 قبضه خمپارهانداز، 13 دستگاه مهندسی، 230 دستگاه خودرو و 750 قبضه اسلحه انفرادی و آرپیجی هفت.
به غنیمت درآوردن 90 دستگاه تانك و نفربر، 100 قبضه توپ صحرایی، 20 قبضه توپ ضدهوایی، 20 قبضه خمپاره انداز، 15 دستگاه مهندسی، 800 دستگاه خودرو و 6110 قبضه اسلحه انفرادی و آرپیجی هفت.
دراین عملیات دو تن از رزمندگان استان به نامهای قربانعلی شیرمرغی وجواد رضایی به شهادت نائل آمدند .
|
|
مانور هوایی | 1360/11/22 |
عملیات مانور هوایی |
||
درگیری با اشرار | 1383/02/04 |
عملیات درگیری با اشرار |
||
انقلاب | 1341 تا 1357 |
عملیات انقلاب
انقلاب اسلامی ایران، قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی، از مراجع تقلید شیعه که موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش برابر با ۱۹۷۹م شد. آغاز این حرکت با اعتراضات امام خمینی و دیگر علمای دینی به رفتارهای خلاف دین دستگاه حکومتی از سال ۱۳۴۱ش آغاز شد. در عاشورای سال ۱۳۴۲ش امام خمینی در مدرسه علمیه فیضیه قم سخنرانی کرد و در پی اعتراضات تند به حکومت بازداشت شد. این واقعه موجب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش و حرکتهای اعتراضی مردم و درگیری با مأموران حکومتی در برخی از شهرهای ایران شد و در نتیجه کشتار برخی معترضان گردید.
اعتراض مجدد امام خمینی به لایحه کاپیتولاسیون باعث دستگیری دوباره وی در سیزده آبان ۱۳۴۳ش و تبعیدش به ترکیه و پس از آن نجف گردید. مبارزات انقلابیون در خفا ادامه یافت تا این که درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی در آبانماه ۱۳۵۶ش باعث علنی شدن دوباره مخالفتهای مردم با نظام سلطنتی شد.
انتشار مقالهای با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات (۱۷دی ۱۳۵۶ش) که در آن به مراجع تقلید شیعه و به خصوص امام خمینی توهین شده بود، موجب تشدید حرکتهای اعتراضی گردید. برخورد خشن و مسلحانه مأموران حکومت پهلوی در ۱۹ دی ۱۳۵۶ش در قم به گسترده شدن اعتراضات و سرایت آن به شهرهای دیگر انجامید. از این تاریخ به بعد با برگزاری چهلم شهدای واقعه ۱۹ دی قم و شهدای تعدادی در ۲۹ بهمن در تبریز یکی پس از دیگری با بزرگداشت چهلم شهدای شهرهای دیگر، کشور ایران دستخوش درگیریهای گسترده و سراسری شد. با تشدید اعتراضات مردمی، محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ش ایران را ترک کرد.
امام خمینی که از عراق به پاریس هجرت کرده بود و با مصاحبهها و پیامهای خود انقلاب را رهبری میکرد، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ش به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن همان سال نظام پادشاهی رسماً سقوط کرد وانقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید .
|
||
درگیری با ضد انقلاب | ده سال مبارزه |
عملیات درگیری با ضد انقلاب
یکی از چالش های نظام جمهوری اسلامی بعداز پیروزی انقلاب خصوصاً در هشت سال دفاع مقدس مبارزه با ضدانقلاب درغرب کشورخصوصاًدر استانهای کردستان وآذربایجان غربی بود . حزب کومله و دموکرات که از قبل از انقلاب شکل گرفته بود به عنوان دو ارگان سیاسی برای مبارزه با رژیم گذشته غالباً در خارج از مرزهای ایران فعالیت داشتند . باپیروزی انقلاب اسلامی وارد مرزهای ایران شدند وبا اعلام خودمختاری کردستان ایران با نظامیان مستقر درمرزهای غربی کشورومردم شهرها وروستاهایی که موافق وطرفدار نظام جمهوری اسلامی بودنددرگیری مسلحانه را آغازکردند به طوریکه با اسارت پاسداران وبسیجیان وحتی مردم عادی جنایات وحشتناکی را مرتکب شدند.با استقراردر کوهها ودره ها وگردنه های وجاده های مواصلاتی کردستان و آذربایجان غربی ونا امن کردن راهها وحشت فزاینده ای را درمنطقه ایجادکرده وحتی برخی از شهرها وروستاهای منطقه ازجمله شهربانه را به تصرف خود درآورده بودند . بادرخواست مسئولین منطقه وفرمان حضرت امام خمینی (ره) گروههایی از پاسداران سراسرکشور به منطقه غرب کشوراعزام شدند وبه مبارزه با ضدانقلاب پرداختندکه دراینجا ضمن معرفی حزب کومله وحزب دمکرات به نقش رزمندگان اسلام درمبارزه با این گروه ها وپاکسازی ضد انقلاب در غرب کشورمی پردازیم .
حزب کومله کردستان :
کومله سازمان کردستان ، حزب کمونیست ایران یک سازمان سیاسی در کردستان ایران است که با مشی سیاسی کمونیستی و چپ رادیکال فعالیت میکند. این گروه در گذشته سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران نام داشت و تا قبل از مشارکت در تأسیس حزب کمونیست ایران از ایدئولوژی مائوئیستی تبعیت میکرد؛ اما در سال ۱۳۶۲ ضمن پذیرش برخی تغییرات ایدئولوژیک و نزدیک شدن به آرای اتحاد مبارزان کمونیست، در اتحاد با این گروه و چند گروه دیگر در تأسیس حزب کمونیست ایران ایفای نقش کرد و با پذیرفتن نقش سازمان منطقهای این حزب در کردستان ایران، نام خود را به کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران تغییر داد و از آن زمان تاکنون با همین نام فعالیت میکند.
کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران همزمان با انقلاب بهمن ۱۳۵۷، به همراه دیگر احزاب و سازمانها در کردستان ایران دست به فعالیتهای مسلحانه زد. با این حال از سال ۱۳۶۳ به مدت چهار سال کومله با حزب دموکرات کردستان ایران وارد یک جنگ مسلحانه شد که موجب تلفات و تغییراتی در این حزب شد. در ادامه جنگ ایران و عراق، این گروه در داخل خاک عراق مستقر شدند و مورد حمایت صدام حسین و حکومت حزب بعث قرار گرفتند. صدام پول، پشتیبانی لجستیکی و تسلیحات در اختیار این حزب قرار میداد. پس از سال ۱۹۹۱، آنها پناهگاههای امنتری را در منطقه خودمختار کردستان بالفعل یافتند.
تاکنون چندین انشعاب در درون کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران اتفاق افتاده و احزاب دیگری ایجاد شدهاند که با نام کومله فعالیت میکنند. همچنین از زمان برگزاری کنگره هجدهم کومهله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران طی روزهای ۲۳ تا ۲۶ دی ۱۴۰۰، انشعاب دیگری نیز در درون این حزب به وقوع پیوستهاست که به دنبال آن دو حزب با نام مشابه «کومله، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران» و دو حزب با نام «حزب کمونیست ایران» فعالیت میکنند. دبیرکلی یکی از این دو کومله را ابراهیم علیزاده و دبیرکلی دیگری را حسن شمسی بر عهده دارد.
به گزارش هه نگاو در صبح ۱ خرداد ۱۴۰۲ بحثهای لفظی میان اعضای کومله رخ داد که منجر به درگیری مسلحانه و حمله، دو اردوگاه کومله به یکدیگر شد. و ۲ نفر از اعضا کشته و ۲۳ نفر به شدت زخمی شدند. همچنین مدتی قبل رهبر کومله عبدالله مهتدی گروههای سیاسی دیگر را تندرو خوانده بود و کومله را یک گروه دموکراسی خواه.
حزب دمکرات کردستان :
حزب دمکرات کردستان ایران، حزبی سیاسی در تاریخ کردستان ایران است که در روز ۲۵ مرداد ۱۳۲۴ (برابر با ۱۶ آگوست ۱۹۴۵ میلادی) توسط قاضی محمد در شهر مهاباد تأسیس، و در حال حاضر اپوزیسیون نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و بر علیه نظام اسلامی فعالیت میکند. مرکز آن در شهر اربیل، مرکز کردستان عراق واقع شدهاست. دبیرکل کنونی آن مصطفی هجری است. شعار این حزب از روز نخست «دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کُردستان» بود اما پس از گذشت بیش از نیم قرن از مبارزاتش، شعار استراتژیک خود را به «تامین حقوق ملی خلق کُرد در چهارچوب ایرانی دموکراتیک و فدرال» تغییر داد.
در سپتامبر ۱۹۴۵ قاضی محمد و عدهای دیگر از شخصیتهای مهم کُرد به تبریز برای ملاقات سرکنسول شوروی دعوت شدند و سپس به باکو فرستاده شدند و با میرجعفر باقراف نخستوزیر جمهوری آذربایجانِ شوروی دیدار کردند. باقراف با توضیح اهمیت حزب دمکرات آذربایجان و جایگزینی آن با حزب توده ، تأکید میکند که کُردها نیز برای بدست آوردن آزادی باید همین کار را انجام دهند. او به آنها میگوید که جمعیت احیای کُرد (کومله) ساخته و ابزار امپریالیسم است. آنها نیز به ایجاد یک حزب دموکراتیک ترغیب میشوند. در بازگشت از این سفر انحلال جمعیت احیای کُرد (کومله) انجام شد و بیانیهای با امضای قاضی محمد و ۱۰۵ تن از سرشناسان کرد انتشار یافت. در این بیانیه تأسیس حزب دمکرات کردستان اعلام شد.
آغاز مبارزه با گروهک های ضد انقلاب :
نیروهای مسلح ایران ازهمان ابتدای پیروزی انقلاب برای مبارزه با این گروه ها وارد عمل شده و رزمندگان سپاه وبسیج وارتش به طورمستمربه مناطق غرب کشور اعزام می شدند . ازجمله هزاران نفر ازرزمندگان استان سمنان در غالب گروههای مختلف از سال 1358 تا 1375 به طورگسترده ای در غرب کشور حضوریافته ودر بسیاری از عملیاتها و مبارزات ودرگیریها با ضدانقلاب نقش مؤثری را ایفا نموده و حماسه ها آفریدند وطی این مدت 138 نفر به درجه شهادت نائل آمدند و از آنجاکه عنوان ذیل عملیاتهای معروف هشت سال دفاع مقدس نمی باشند درحقیقت مظلومترین شهدای انقلاب و دفاع مقدس واقع شده اند که کمتر از آنها یاد می شود .
|
||
مدافع حرم | - | - |
عملیات مدافع حرم |
|
ترور | 00/00/00 |
عملیات ترور
در حملات تروریستی متعدد به روشهای مستقیم و بمب گذاری، تعداد کثیری از روحانیون و عناصر اندیشه ساز جمهوری اسلامی به شهادت رسیده و یا مجروح شدهاند. منافقین ترورهای زیادی در اوائل انقلاب تا سال 60 انجام دادند که منجر به شهادت افراد و شخصیت های دینی و مسولان وقت کشوری گردید. در این نوشتار کوتاه به بررسی بخشی از وقایع تروریستی که روحانیان انقلابی را آماج قرار داده اند می پردازیم.
بررسی تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران به ویژه مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان می دهد دشمنان انقلابِ مردم برای رسیدن به اهداف و مقاصد خویش همواره به اقداماتی نظیر ترور شخصیت های انقلابی، ایجاد رعب و وحشت در جامعه، تخریب اماکن حساس دولتی و... دست زدهاند. هرچند این غائله در دهه 60 به اوج خود رسید اما ماشین ترور هیچ گاه متوقف نشد. گروهک های تروریستی به نیابت از جریان استکبار، همواره سعی داشتند تا از طریق تروریسم، ایران را از مسیر رشد و پیشرفت دور سازند اما عملکرد جمهوری اسلامی در دهه های اخیر نشان می دهد که این اقدامات تروریستی؛ هرچند در مقاطعی حرکت انقلاب را کند کرده است اما تاثیری بر روند پیشرفت ملی و اسلامی ایران نداشته است. روحانیت به مثابه راهبر و جلودار حرکت انقلابی اسلامی غالبا کانون اصلی تمرکز حملات گروهک های تروریستی بوده اند. در وقایع تروریستی متعدد که ترور مستقیم به وسیله سلاح، بمب گذاری، عملیات انتحاری و گونه های دیگری را شامل می شود؛ تعداد کثیری از عناصر متفکر و اثرگذار و اندیشه ساز جمهوری اسلامی به شهادت رسیده و یا مجروح شده اند. در کنار این قشر، همیشه تعدادی افراد که کمتر از آنها نام برده شده است نیز به شهادت رسیده اند. همسر، کودک و خانواده علماء، محافظان آنها و گاه تعداد کثیر مردمی که حول محور شخصیت مردمی روحانیان انقلابی گرد هم می آمدند. در این نوشتار کوتاه به بررسی بخشی از وقایع تروریستی که روحانیان انقلابی را آماج قرار داده اند می پردازیم. منافقین ترورهای زیادی در کشور ما انجام دادند که منجر به شهادت 17160 نفر از افراد و شخصیت های دینی و مسئولان وقت کشوری گردید که ازاین تعداد 14 نفر مربوط به استان سمنان می باشند .
|
||
بمباران هوایی | 1365/10/25 |
عملیات بمباران هوایی
هَفتتَپه یک محوطه باستانی کشف شده در سال ۱۳۴۵ ه.ش در استان خوزستان در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و مجموعهای از تپههای باستانیاست که احتمالاً شهر تیکنی یا کابناک از تمدن ایلام را درخود جای دادهاست. گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفتهاست. در حال حاضر در هفتتپه شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه با اولویت اول و چندین شرکت بزرگ دیگر فعالیت میکنند، که اکثریت کارکنان آن در این منطقه زندگی میکنند.
هفت تپه باشروع جنگ تحمیلی مورد تجاوز ارتش بعث عراق واقع شد اما با مقاومت ودلاورمردی ساکنان آن حملات دشمن بعثی از آن شهر دورشد و پس از آن هفت تپه مرکزی برای آموزش نیروهای اعزامی و همچنین استقرار رزمندگان اسلام برای آمادگی رزم و اعزام به خطوط مختلف جبهه تبدیل شد وتاپایان جنگ نقش مهمی در پشتیبانی جبهه های نبرد ایفاکرد . سال 1365 با تشکیل تیپ مستقل 12 قائم آل محمد(عج) آشپزخانه تیپ درمنطقه هفت تپه تاسیس گردید که شرح وقایع آن توسط مسئول تدارک وقت تیپ 12 قائم (عج) جناب آقای حاج عبدا... دخانیان تقدیم می گردد .
قبل از اعزام نیرو به تیپ تازه تأسیس لازم بود برای تهیه غذای نیروها برنامهریزی شود. با هماهنگی فرماندهی یگان هفت تپه برای ساخت آشپزخانه در نظر گرفته شد. یکی از شرایط موقعیت آشپزخانه این است که باید به پادگان استقرار نیروهای نزدیک باشد. با چنین ویژگیهایی هفت تپه برای تأسیس آشپزخانه در نظر گرفته شد. هفت تپه در چهل کیلومتری اندیمشک و از بخشهای تابعه شهرستان شوش است. این مکان به خاطر نزدیکی به قرارگاه کربلا، داشتن آب کافی و امنیتی که داشت، دارای اهمیت بود. شرکت بزرگ کشت و صنعت هفت تپه در این محل واقع است. محلی از زمینهای این شرکت را کنار استخر بزرگ انتخاب کردیم و آب و برق مورد نیاز را از شرکت کشت و صنعت گرفتیم. زمین مورد نظر برای ساخت آشپزخانه زیر درختان بزرگ اکالیپتوس قرار داشت و از نظر استتار هوایی موقعیت ویژهای داشت. ۱۰ روز قبل از آنکه نیروها از سمنان به جنوب اعزام شوند آشپزخانه را راه اندازی کردیم. همزمان با اعزام ۴۰ نفر از نیروهای آشپز و کمک آشپز اعزامی از استان سمنان و چند نفر سرباز از شهرهای مختلف، نفرات آشپزخانه تکمیل شدند. مسئول آشپزخانه مرحوم نادعلی جمعهای بود.
نیروهای آشپزخانه معمولاً از خادمان و دستاندرکاران حسینیهها و تکایا بودند که در امر آشپزی تخصص داشتند. خادمان آشپزخانه برنامههای زیادی برای خودشان داشتند. در این مجموعه مرتب مسائل عبادی، دعا و نماز شب مانند خطوط مقدم برقرار بود. هر مرتبه که برای سرکشی از وضعیت بچهها و کار به آشپزخانه سر میزدم درخواست اکثر بچهها حتی پیرمردها این بود که آنها را در شبهای عملیات به خط اعزام کنم. من هم در پاسخشان میگفتم اگر راضی میشوید یک شب رزمندهها گرسنه بمانند حرفی نیست! بعضیهایشان قانع میشدند و بعضی دیگر هم راهحل نشان میدادند و میگفتند دو دسته میشویم یک دسته میمانیم تا آشپزی کنیم و دسته دیگر به منطقه میرویم. آنها شوق زیادی برای حضور در خطوط مقدم داشتند، اما عملاً برای ما مقدور نبود. روال کار هم این طور بود که هر روز بعد از پخت غذا دیگها به خط منتقل میشد و آنجا بهوسیله ظروفی که در اختیار گردان و واحدها بود تقسیم میشد.
در بحبوحه عملیات بودیم که از مخابرات خبر آوردند که امشب فکری برای شام کنید، از هفت تپه شام نمیآید، با تعجب از بچهها پرسیدم برای چه؟ گفتند هفت تپه بمباران شده است. شنیدن این خبر برایم تلخ و غیر قابل باور بود. همان لحظه چهره پیرمردهای پر جنب و جوش و حال و هوای آشپزخانه با آن روحیه محکم که دائم در تقلا برای رسیدن به خطوط مقدم و رزم با بعثیها بودند در نظرم تداعی شد. آشپزخانه در گرماگرم عملیات کربلای ۵ بمباران شد. غیر از دو سربازی که حدود ۲۰ سال سن داشتند، حدود 33 نفر از عزیزان خادم در آشپزخانه به شهادت رسیده بودند. فوراً یکی از معاونین خود به نام عباس صفا را به هفت تپه فرستادم تا اوضاع را بررسی کند. وقتی برگشت مرتب وای! وای! میکرد. گفتم چه شده؟ گفت بگو چه نشده! چنان آشپزخانه را بمباران کردهاند که جنازه شهدا تکه تکه شده و بسیاری از آنها روی درختان پرتاب شدهاند. بچههای تعاون با مشقت توانسته بودند تکههای جنازهها را جدا کنند. تنها افرادی که در آن زمان در منطقه نبودند از جمله مسئول آشپزخانه مرحوم نادعلی جمعهای شهید نشدند. نادعلی پیرمرد بسیار شوخی بود، سیگار میکشید و آن روز هم همراه سربازهای همراهش برای تهیه وسایل موردنیاز به شوش رفته بودند.
در رابطه با هدف دشمن از این بمباران دو نظر متفاوت وجود دارد. بعضی از دوستان معتقد هستند هواپیماها به قصد بمباران لشکر ۲۵ کربلا که در نزدیکی آشپزخانه مستقر بود وارد منطقه شده و به اشتباه این منطقه را بمباران کرده بودند. عدهای دیگر معتقد بودند عراق برای زدن عقبههای خط و نرسیدن امکانات به جبهه این محل را توسط عناصر داخلی شناسایی و با گرا دادن به عراقیها این منطقه را بمباران کردند. در نهایت ما آن شب به رزمندهها غذای سرد دادیم و از فردا با هماهنگی قرارگاه کربلا غذا را از آشپزخانه قرارگاه تهیه کردیم. تا اینکه کنار رودخانه کارون در موقعیتی به نام موقعیت ولیعصر، آشپزخانه جدیدی تأسیس و از آن به بعد از آشپزخانه ولیعصر برای رزمندهها تأمین غذا کردیم. اگر چه شرایط سنی پیرمردهای هفت تپه به حضور در عملیات نمیخورد، اما شهادت به دنبالشان تا کنار دیگ غذا آمد. پیرمردهایی که کنار دیگهای غذا به شهادت رسیدند حسرت و غبطه را برای همیشه در دلمان گذاشتند. شهید محمداسماعیل نوری پیرمرد حدوداً ۶۰ سالهای که بارها برای جبهه آمدن اقدام کرده بود، اما به خاطر سنگینی گوشش او را به جبهه نمیبردند، یکی از همانها بود.
ما در آن روز تعدادی از خادمان امام حسین (ع) را از دست دادیم. پیرمردهای دوست داشتنی تیپ ۱۲ قائم (عج). شهدایی، چون محمداسماعیل نوری، محمدعلی کاظمی (کشاورز و متولد ۱۲۹۸)، محمدجعفر صادقی (کارگر ذوب آهن و متولد ۱۳۰۱)، محمدباقر صفری (کارگر و متولد ۱۳۰۰)، حاج نوروز علی قربانی و برادران شهید حسین و محمدحسن حلاجی و تعدادی دیگر که اسامیشان را در خاطر ندارم.
دوران دفاع مقدس و پیروزی مردم ایران در آن زمان نتیجه نقش بینظیری بود که مردم ما در سراسر کشور ایفا کردند. از سوی دیگر باید گفت شهدای ما از آحاد مختلف بودند. از نوجوان تا پیر غلامان حسینی، بنابراین باید قدردان شهدا بود.
|
||
مرصاد | 1367/5/5 | یا علی ابن ابیطالب (علیه اسلام) |
عملیات مرصاد
سازمان مجاهدین خلق در نشستی مشترک با رژیم بعث به این نتیجه رسید که با یک عملیات نظامی با حمایت ارتش صدام و خصوصا نیروی هوائی، میتوان حکومت مرکزی ایران را نابود کرد. این عملیات فروغ جاویدان نامیده شد. بعدها مجموعه تلاش نیروهای سپاه، بسیج و هوانیروز برای مقابله با دشمن و آزادسازی شهرهای اسلام آباد و کرند، عملیات مرصاد نام گرفت.
عملیات مرصاد آخرین عملیات رزمی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله است، با این تفاوت این بار نیروهای دشمن از جنس عراقی نبودند، بلکه ایرانیانی بودند که در قالب نیروهای شبه نظامی موسوم به ارتش آزادی بخش ملی، تحت رهبری مجاهدین خلق، با حمایت دولت عراق به مرزهای ایران حمله کرده بودند. عملیات مرصاد در پاسخ به عملیاتی به نام فروغ جاویدان انجام گردید. عملیات فروغ جاویدان توسط نیروهای مجاهدین خلق مستقر در عراق طراحی و اجرا و از پشتیبانی کامل دولت وقت عراق برخوردار بود که با هدف فتح تهران طی یک برنامه زمانبندی شده ۳۳ ساعته طراحی و تدارک یافته بود. لازم به ذکر است که پیش از عملیات فروغ جاویدان نیروهای ارتش آزادی بخش دو عملیات دیگر را در مرزهای ایران به نامهای آفتاب و چلچراغ نیز انجام داده بودند. عملیات آفتاب در نیمه شب هفتم فروردین ۱۳۶۷ در مرزهای جنوبی کشور و در چهل کیلومتری شهر شوش و عملیات چلچراغ نیز در ساعت ۱۲ شب ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ و در غرب کشور انجام شد که این دو عملیات برای منافقین هیچگونه موفقیتی را در پی نداشت.
عملیات فروغ جاویدان را میتوان در تصور و تحلیل نادرست گروهک منافقین از اوضاع سیاسی نظامی ایران جست. تحلیل آنان بر این بود که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، با توجه به برتری نظامی نیروهای عراقی و موفقیت نیروهای عراقی در بعضی از جبههها، نشان از ضعف و عقب نشینی رزمندگان اسلام و سرخوردگی مردم از جنگ و جدایی مردم از دولت میباشد. آنان بر این اعتقاد بودند که پذیرش قطعنامه از سوی ایران امری غیر ممکن میباشد و تنها در صورتی جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسی - نظامی و اقتصادی به بن بست کامل برسد. به عقیده آنان اقدام به پذیرش قطعنامه از سوی ایران به منزله فروپاشی نظام خواهد بود و با سرنگونی قطعی حکومت ایران، زمینه برای انتقال قدرت به سازمان آنان فراهم خواهد شد. با توجه به این تحلیل و با توجه به وضعیت پدید آمده در جنگ ، منافقین فرصت را غنیمت شمرده و برای تحقق اهداف خود عملیاتی را که برای شهریور۶۷ پیش بینی کرده بودند را، دو ماه جلو انداخته و اواخر تیر ماه ۱۳۶۷ با یورش به مرزهای غربی عملیات خود را آغاز کردند. منافقین بر اساس یک برنامه زمان بندی شده ۳۳ ساعته، در طرح خود برای رسیدن به تهران قصد داشتند با بهره گیری از ۲۵ تیپ طی پنج مرحله، از شهرهای سر پل ذهاب، اسلام آباد، کرمانشاه، همدان و قزوین عبور کرده و خود را به تهران برسانند و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون سازند. در این عملیات دشمن با در اختیار داشتن ۲۵ تیپ که مجموعا چهار تا پنج هزار نفر را در بر میگرفت و همچنین با بهره گیری از مساعدتهای دولت عراق که شامل ۱۲۰ دستگاه تانک، ۴۰۰ دستگاه نفربر، ۹۰ قبضه خمپاره انداز ۸۰ میلی متری، ۳۰ قبضه توپ ۱۲۲ میلی متری، ۱۵۰ قبضه خمپاره ۴۰۰ میلی متری، هزار قبضه تیربار کلاشنیکف، ۳۰ قبضه توپ ۱۰۶ میلی متری و ۱۰۰۰ دستگاه کامیون و خودرو میشد به مرزهای غربی کشور حمله کرد.
ارتش عراق در ساعت 14:30 روز دوشنبه سوم مرداد ماه سال 1367 اجرای آتش سنگین توپخانه خود را در محور سرپل ذهاب آغاز کرد. آنگاه پس از گذشت یک ساعت از اجرای آتش تهیه، ارتش منافقین حمله خود را به خاک ایران شروع کرد و در ساعت 18:30 همان روز نخستین تانک ها و نفربرهای منافقین به شهر کرند غرب وارد شدند و حدود دو ساعت بعد شهر اسلام آباد را به تصرف خود در آورند. تعدادی از مردم شهرهای کرند و اسلام آباد غرب با دیدن حمله نظامی دشمن، بلافاصله خانه های خود را ترک کردند و با خودروهای خود به سمت مرکز استان و کرمانشاه حرکت نمودند.
ستون نظامی منافقین در ساعت ۱۵ و سی دقیقه روز ۳ مرداد ماه سال ۶۷ با حمایت کامل ارتش عراق و با عبور از مرز در محور سرپل ذهاب، حمله خود را از گردنه پاتاق به سوی کرند آغاز کرده و با پیشروی به سمت اسلام آباد این شهر را نیز به تصرف در آوردند. آنگاه تا گردنه حسن آباد در شرق شهر اسلام آباد، پیش رفتند و برای تجدید سازمان در آنجا مستقر شدند و منتظر شکست مقاومت بازدارنده نیروهای ایرانی در تنگه چهارزبر بودند تا به سوی کرمانشاه پیشروی کنند لذا تمام امکانات خود را در پشت این تنگه جمع کرده و آماده شده بودند تا به محض باز شدن راه در مدت کوتاهی شهر کرمانشاه را تصرف کنند. پس از ورود نیروهای منافقین به کرند و اسلام آباد، درگیری تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شماری از نیروهای مردمی و سپاه با آنان درگیر بود، اما تلاش آنها به دلیل عدم آمادگی بی ثمر بود. منافقین خلق خوشحال از پیروزیهای مقدماتی و در یک اقدام عجولانه راهی کرمانشاه شده و به خیال باطل خود قصد حرکت به سمت تهران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را نمودند. رادیو منافقین با ارسال پیام به مردم کرمانشاه از آنها خواست که زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادی بخش مهیا سازند و آماده جذب در گردانها و لشکرها باشند.
یک تیپ از نیروهای لشکر بدر که از منطقه جنوب وارد اسلام آباد شده بودند. نیروهای خود را در ارتفاعات اطراف شهر مستقر کردند. وقتی منافقین این دو شهر را اشغال کردند از طریق رادیوی خود، تلاش کردند تا با فراخوان هواداران خود در ایران نیروهای جدیدی را جذب کنند و بر تعداد قوای خود بیافزایند. در مسیر حرکت منافقین در پادگان ابوذر مقاومت هایی صورت گرفت و عده ای از فرماندهان و سربازان این پادگان به دست منافقین به شهادت رسیدند. اما در 4/5/67 نیروهای تیپ نبی اکرم توانستند حمله منافقین به پادگان ابوذر را دفع نمایند.
با ادامه حرکت ستون نظامی مجاهدین خلق به سمت کرمانشاه، آن شهر نیز به حالت نیمه تعطیل درآمد و برخی از مردم شهر تخلیه خانه های خود را آغاز کردند. وضعیت به گونه ای شد که آقای محسن رضایی فرمانده سپاه در هماهنگی با آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ، آقای احمد وحیدی را به عنوان فرماندار نظامی کرمانشاه تعیین کرد. منافقین توانستند پس از یک شب بدون معطل شدن در مسیر راه، تا 30 کیلومتری شهر کرمانشاه به طول حدود 200 کیلومتر در عمق کشور پیشروی نمایند.
دو گردان از نیروهای لشکر بدر(8) که راه خود را گم کرده بودند، اولین رزمندگانی بودند که با منافقین در تنگه \\\"چارزبر\\\" به صورت اتفاقی برخورد کردند و با نیروهای منافقین قاطی شدند و مقاومت در \\\"چارزبر\\\" را شکل دادند. در این منطقه، نیروهای تیپ12 قائم سمنان و نیروهایی از لشکر بدر با منافقین مواجه شدند و باعث جلوگیری از پیشروی آنها به سمت کرمانشاه گردیدند. البته قبل از رسیدن این نیروها که به صورت اتفاقی صورت گرفت، انبوهی از خودروهای مردم که در حال فرار از مناطق مرزی بودند راه را بر حرکت زره پوش های منافقین کُند کرده بودند. در واقع این مردم بودند که عدم امکان پیشروی را در مسیر جاده کرمانشاه برای نیروهای منافقین بوجود آوردند. با روشن شدن جدی بودن عملیات منافقین و دریافت گزارش هایی مبنی بر این که آنها در حال پیشروی به عمق کشور هستند، سردار محسن رضایی، فرمانده کل سپاه و ستاد عملیاتی وی از جبهه جنوب عازم منطقه غرب کشور شدند. محسن رضایی، فرمانده سپاه در ارتفاعات مشرف بر اسلام آباد و فرماندهان دیگر در حوزه عملیاتی منافقین در کرمانشاه مستقر گردیدند. در این هنگام آیت الله آقای هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ نیز در کرمانشاه حضور داشت و هماهنگی های لازم را برای مقابله با منافقین انجام می داد. بلافاصله فرماندهان لشکرها و تیپ های سپاه در منطقه غرب کشور، در جریان عملیات منافقین قرار گرفتند و خود را برای مقابله با آنها، آماده کردند.
تیپ12 قائم در اردوگاه صادقین در ده کیلومتری تنگه \\\"چارزبر\\\" استقرار داشت. پس از صدور پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه 598، چهار هزار نفر از رزمندگان استان سمنان به همراه امام جمعه و برخی از مسئولین این استان در این اردوگاه مستقر شده بودند. به همین دلیل تیپ12 قائم اولین گردان منظمی بود که توانست از اوایل بامداد 4/5/1367 دو رده پدافندی در تنگه چارزبر ایجاد کند و عبور منافقین از این تنگه را سدّ نماید. این تیپ با به کارگیری 1600 رزمنده ظرف مدت حدود 60 ساعت به مقابله با منافقین پرداخت و در مجموع 67 شهید و 228 زخمی داد. در پایان درگیری ها رزمندگان تیپ قائم توانستند در مجموع 80 خودروی منافقین را نیز به غنیمت بگیرند. با پشتیبانی جنگنده های عراقی، منافقین تلاش زیادی داشتند تا بتوانند از تنگه \\\"چارزبر\\\" عبور کرده و خود را به کرمانشاه برسانند. آنها حتی موفق شدند تا با سه خودروی تویوتای استیشن در همان روز 5 مرداد از تنگه \\\"چارزبر\\\" بگذرند که در مسیر راه به کرمانشاه به صورت اتفاقی با خودروی محافظین امام جمعه سمنان برخورد و در درگیری با آنها یک زن منافق کشته و یک خودروی منافقین نیز به غنیمت گرفته می شود. حتی گفته می شود که برخی از خودروهای منافقین به حواشی شهر کرمانشاه نیز رسیدند، ولی در مجموع عمده قوای منافقین امکان عبور از تنگه \\\"چارزبر\\\" را پیدا نکردند و در آنجا زمین گیر شدند.
آغاز عملیات مرصاد
عملیات مرصاد در روز پنجم مرداد ۱۳۶۷ با رمز مبارک یا علی ابن ابی طالب (علیهالسّلام) و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام آباد و کرند در غرب استان کرمانشاه آغاز گردید. با طلوع خورشید در روز اول هدف ضمن سد کردن هجوم ستون مجاهدین خلق، بستن مسیر پشت سر آنها نیز بود. در این روز بالگردهای پایگاه کرمانشاه هوانیروز ارتش اقدام به انهدام مؤثر خودروهای ستون کرده و به مدافعان خاکریز در تنگه، نیروهای کمکی فرستاده شد؛ همچنین نیروهای هلی برن به پشت سر ستون در بین کرند و سرپل ذهاب پیاده شد. در این عملیات 4 گردان از تیپ قائم سمنان به نامهای قمر بنی هاشم (ع) ، سیدالشهدا (ع) ، امام رضا (ع) و روح ا .... و نیز تعدادی از نیروهای سپاه ولی امر نیز در اطراف تنگه \\\"چارزبر\\\" و نیروهای لشکرهای 71 و 27 در مسیر جاده کرمانشاه با ستون نظامی منافقین به زد و خورد پرداختند. ارتباط بین واحدهای منافقین از طریق بیسیم صورت می گرفت و آن ها نیازی نمی دیدند که با کد و رمز صحبت کنند. تمام مکالمات آنها به صورت کشف بود بنابراین به راحتی سخنان آنان شنود می شد و نیروهای رزمنده از مقاصد آنها با اطلاع می گردید . سه گردان نیز از تیپ نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تیپ مسلم و یک گردان از ایلام و با نقش آفرینی موثر هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی به اسلام آباد حمله کردند. منافقین تصور میکردند که به سان روزهای قبل نیروهای عراقی در این مناطق حضور دارند، حال آنکه عراقیها عقب نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود. به همین دلیل، نیروهای خودی توانستند به راحتی از این محور وارد اسلام آباد شوند و سازماندهی منافقین را در داخل شهر به هم بزنند. پس از آزاد سازی شهر اسلام آباد و قبل از رسیدن نیروهای خودی به این شهر در ساعت سه نیمه شب، ۳ فروند هلی کوپتر ترابری در کرند به زمین نشستند و تعدادی از کادرهای منافقین و همچنین مسعود رجوی رهبری سازمان و همسرش را از شهر خارج کردند.
در این عملیات، ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ تن از نیروهای منافقین به هلاکت رسیدند و حدود هزار تن زخمی شدند که در میان کشته شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادرهای سازمان و فرماندهان تیپها دیده میشدند. بدین ترتیب، منافقین پس از تحمل یک شکست استراتژیک در پشت تنگه «پاطاق» روز جمعه ۷ مرداد ۱۳۶۷ رسما اعلام کردند که از شهرهای اسلام آباد و کرند عقب نشینی کردهاند. درجریان حمله منافقین کوردل به کشورمان نقش تیپ مستقل 12 قائم آل محمد (عج) استان سمنان در سدنمودن حرکت دشمن به سمت کرمانشاه بسیار برجسته ، به موقع ومعجزه آسا بود . رهبر معظم وفرمانده کل قوا حضرت آیت ا ... خامنه ای درهمین رابطه فرمودند \\\" شنیدم نقش تیپ قائم (عج) درعملیات مرصاد آن چنان بود که اگرنبود دشمن ممکن بود تا کرمانشاه پیش بیاید، آنکه ایستاد تیپ قائم (عج) بود ، اینها در تاریخ می ماند\\\"
دراین عملیات سرداران بزرگی ازاستان سمنان همچون حاج محمود اخلاقی ، محمدرضا خالصی ، نوروزایمانی نسب ، حسن عزیزیان ، رضا نادری و... پس از هشت سال مجاهدت نیز به شهادت رسیدند .
تیپ12 قائم در اردوگاه صادقین در ده کیلومتری تنگه \\\"چارزبر\\\" استقرار داشت. پس از صدور پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه 598، چهار هزار نفر از رزمندگان استان سمنان به همراه امام جمعه و برخی از مسئولین این استان در این اردوگاه مستقر شده بودند. به همین دلیل تیپ12 قائم اولین گردان منظمی بود که توانست از اوایل بامداد 4/5/1367 دو رده پدافندی در تنگه چارزبر ایجاد کند و عبور منافقین از این تنگه را سدّ نماید. این تیپ با به کارگیری 1600 رزمنده ظرف مدت حدود 60 ساعت به مقابله با منافقین پرداخت و در مجموع 67 شهید و 228 زخمی داد. در پایان درگیری ها رزمندگان تیپ قائم توانستند در مجموع 80 خودروی منافقین را نیز به غنیمت بگیرند. با پشتیبانی جنگنده های عراقی، منافقین تلاش زیادی داشتند تا بتوانند از تنگه \\\"چارزبر\\\" عبور کرده و خود را به کرمانشاه برسانند. آنها حتی موفق شدند تا با سه خودروی تویوتای استیشن در همان روز 5 مرداد از تنگه \\\"چارزبر\\\" بگذرند که در مسیر راه به کرمانشاه به صورت اتفاقی با خودروی محافظین امام جمعه سمنان برخورد و در درگیری با آنها یک زن منافق کشته و یک خودروی منافقین نیز به غنیمت گرفته می شود. حتی گفته می شود که برخی از خودروهای منافقین به حواشی شهر کرمانشاه نیز رسیدند، ولی در مجموع عمده قوای منافقین امکان عبور از تنگه \\\"چارزبر\\\" را پیدا نکردند و در آنجا زمین گیر شدند.
آغاز عملیات مرصاد
عملیات مرصاد در روز پنجم مرداد ۱۳۶۷ با رمز مبارک یا علی ابن ابی طالب (علیهالسّلام) و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام آباد و کرند در غرب استان کرمانشاه آغاز گردید. با طلوع خورشید در روز اول هدف ضمن سد کردن هجوم ستون مجاهدین خلق، بستن مسیر پشت سر آنها نیز بود. در این روز بالگردهای پایگاه کرمانشاه هوانیروز ارتش اقدام به انهدام مؤثر خودروهای ستون کرده و به مدافعان خاکریز در تنگه، نیروهای کمکی فرستاده شد؛ همچنین نیروهای هلی برن به پشت سر ستون در بین کرند و سرپل ذهاب پیاده شد. در این عملیات 4 گردان از تیپ قائم سمنان به نامهای قمر بنی هاشم (ع) ، سیدالشهدا (ع) ، امام رضا (ع) و روح ا .... و نیز تعدادی از نیروهای سپاه ولی امر نیز در اطراف تنگه \\\"چارزبر\\\" و نیروهای لشکرهای 71 و 27 در مسیر جاده کرمانشاه با ستون نظامی منافقین به زد و خورد پرداختند. ارتباط بین واحدهای منافقین از طریق بیسیم صورت می گرفت و آن ها نیازی نمی دیدند که با کد و رمز صحبت کنند. تمام مکالمات آنها به صورت کشف بود بنابراین به راحتی سخنان آنان شنود می شد و نیروهای رزمنده از مقاصد آنها با اطلاع می گردید . سه گردان نیز از تیپ نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تیپ مسلم و یک گردان از ایلام و با نقش آفرینی موثر هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی به اسلام آباد حمله کردند. منافقین تصور میکردند که به سان روزهای قبل نیروهای عراقی در این مناطق حضور دارند، حال آنکه عراقیها عقب نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود. به همین دلیل، نیروهای خودی توانستند به راحتی از این محور وارد اسلام آباد شوند و سازماندهی منافقین را در داخل شهر به هم بزنند. پس از آزاد سازی شهر اسلام آباد و قبل از رسیدن نیروهای خودی به این شهر در ساعت سه نیمه شب، ۳ فروند هلی کوپتر ترابری در کرند به زمین نشستند و تعدادی از کادرهای منافقین و همچنین مسعود رجوی رهبری سازمان و همسرش را از شهر خارج کردند.
در این عملیات، ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ تن از نیروهای منافقین به هلاکت رسیدند و حدود هزار تن زخمی شدند که در میان کشته شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادراصلی سازمان و فرماندهان تیپها دیده میشدند. بدین ترتیب، منافقین پس از تحمل یک شکست استراتژیک در پشت تنگه «پاطاق» روز جمعه ۷ مرداد ۱۳۶۷ رسما اعلام کردند که از شهرهای اسلام آباد و کرند عقب نشینی کردهاند. درجریان حمله منافقین کوردل به کشورمان نقش تیپ مستقل 12 قائم آل محمد (عج) استان سمنان در سدنمودن حرکت دشمن به سمت کرمانشاه بسیار برجسته ، به موقع ومعجزه آسا بود . رهبر معظم وفرمانده کل قوا حضرت آیت ا ... خامنه ای درهمین رابطه فرمودند \\\" شنیدم نقش تیپ قائم (عج) درعملیات مرصاد آن چنان بود که اگرنبود دشمن ممکن بود تا کرمانشاه پیش بیاید، آنکه ایستاد تیپ قائم (عج) بود ، اینها در تاریخ می ماند\\\"
دراین عملیات 59 نفراز رزمندگان استان ازجمله سرداران بزرگی ازاستان سمنان همچون حاج محمود اخلاقی ، محمدرضا خالصی ، نوروزایمانی نسب ، حسن عزیزیان ، رضا نادری و... پس از هشت سال مجاهدت نیز به شهادت رسیدند .
روحشان شاد و نامشان گرامی .
|
|
پدا | 1365/01/04 |
عملیات پدا |
||
آزادسازی سوسنگرد | 1359/08/26 |
عملیات آزادسازی سوسنگرد
عملیات آزادسازی سوسنگرد با تکیه بر مقاومت، ایثار و ازخودگذشتی رزمندگان اسلام به پیروزی رسید؛ عملیاتی که نقطه عطفی راهبردی و جدی در فراهمسازی زمینههای تحول در وضعیت جنگ بود و باعث پیشبرد هدف بیرون راندن اشغالگران بعثی و دستیابی به پیروزیهای سرنوشتساز در دفاع مقدس شد.
سوسنگرد در غرب جلگه خوزستان و در فاصله ۵۵ متر کیلومتری شمال غرب اهواز و کنار رودخانه کرخه ، شهری به نام خفاجیه قرار دارد که در دوره صفویه به دست سادات آل مشعشع سپرده شد و تا اواخر دوره قاجار وسعت زیادی نداشت، پس از چندی طایفه بنیطرف به این ناحیه کوچ کرد که موجب توسعه و پیشرفت آن شد، در دوره پهلوی نام آن از خفاجیه به سوسنگرد تغییر یافت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مرکز سیاسی شهرستان دشت آزادگان شد و همین پیشینه هم باعث شد تا به عنوان یکی از شهرهای مهم آن منطقه به حساب آید.
با آغاز جنگ تحمیلی با هجمه سنگین نیروهای متجاوز بعث و زیر آتش قرار دادن شهر با سلاحهای سنگین و نیمه سنگین جان مردم را در معرض تهدید جدی قرار داده بود، بنابراین مردم بیپناه در برای در امان ماندن از خطر ناشی از انفجار گلولههای توپ و تانک و بمباران هوایی مجبور به مهاجرت به مناطق امن شدند . با چنین وضعیتی جغرافیایی که سوسنگرد داشت، فرماندهان ارتش بعث به این نتیجه رسیدند که جاده بستان - سوسنگرد بهترین معبر دستیابی به اهواز است و این ۲ شهر در صورت اشغال بهترین و سریع ترین مسیر تدارکرسانی به نیروهایشان برای پیشروی به سمت هدف اصلی یعنی اشغال اهواز محسوب میشود به همین دلیل دست به تدارک عملیات برای اشغال آنجا زدند و دوبار این شهر را به محاصره خود درآوردند . باراول درششم مهرماه پنجاه و نه وباردوم در بیست وسوم آبان سوسنگرد مجددا به محاصره ارتش بعت عراق درآمد .
هنگامی که خبر اشغال سوسنگرد به امام خمینی(ره) می رسد، ایشان در پاسخ فرمودند: فردا سوسنگرد باید آزاد شود. به همین دلیل در حالی که جبهه سوسنگرد وضعیت بحرانی و حساسی داشت، رزمندگان جوان و انقلابی به پیام مراد خود لبیک گفتند و برای اجرای فرمان امام(ره) برای دفع تجاوز دشمن آماده شدند.
پس از وخامت اوضاع سوسنگرد و محاصره این شهر، طرح شکستن محاصره سوسنگرد در جلسهای در اهواز با حضور حضرت آیتالله خامنهای نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع، فرماندهان سپاه وارتش و مسئولان محلی آماده وتصمیم به اجرای عملیات آزادسازی سوسنگرد گرفته شد و واحدهای نظامی شرکتکننده در عملیات نیز مشخص شدند.
سرانجام عملیات در ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه صبح ۲۶ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی به وسیله تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی و کمک بقیه رزمندگان اسلام ازجمله نیروهای گروه جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید مصطفی چمران آغاز شد. درمحور جاده حمیدیه سوسنگرد همزمان با اجرای آتش روی عقبه دشمن، نیروهای عمل کننده با پیشروی به موازات جاده، روستای ابوحمیظه را آزادکردند و با حمایت هوانیروز ارتش، تانکهای دشمن را که مدافعان شهر را تحت فشار قرار میدادند منهدم کردند. در نتیجه محاصره، جنوب و شرق شهر شکسته شد و در ساعت ۱۱ نخستین دسته از تانکهای بعثی به سمت جنوب گریختند.
در محور سبحانیه نیز رزمندگان موفق شدند، دشمن را عقب برانند. پیکرهای پاک ۸ تن از پاسداران که تانکهای بعثی از روی اجساد آنها عبور کرده بودند، گویای وضعیت نبرد چند روزه در سوسنگرد بود. در این عملیات حدود ۸۰ تن از نیروهای خودی به شهادت رسیدند. به هر ترتیب دشمن از جنوب سوسنگرد حدود ۱۰ کیلومتر و از غرب آن حدود ۲ کیلومتر عقب رانده شد که از آنجا شهر را با تانک و خمپاره میزد. با پایان یافتن برخی درگیریهای پراکنده، جاده حمیدیه ـ سوسنگرد از وجود دشمن پاکسازی و راه تدارکاتی قوای خودی باز شد.
در نتیجه موفقیت و پیروزی رزمندگان اسلام در شکستن محاصره سوسنگرد باعث شد تا سرنوشت بعدی نبردهای این منطقه تغییر کند زیرا اگر دشمن موفق میشد، سوسنگرد را اشغال کند، میتوانست با پیشروی خود در محور سوسنگرد- حمیدیه، شهر اهواز را از طرف غرب مورد تهدید جدی قرار دهد.اینگونه بود که پرونده بلندپروازیهای حزب بعث برای اشغال خوزستان بسته شد.
شهید چمران در خصوص آزادسازی سوسنگرد اظهار می کند: این پیروزی بزرگ، نتیجه قطعی همکاری و هماهنگی نزدیک میان نیروهای ارتش و نیروهای مردمی (سپاه و چریک) بود. هیچیک بهتنهایی قادر نبود چنین موفقیتی را تامین کند.
همچنین دراین عملیات تعدادی از رزمندگان استان سمنان از جمله شهید محمدآقا شعیری ازشهرستان گرمساردوشادوش دیگر رزمندگان در لبیک به فرمان رهبرش حضرت امام خمینی (ره) افتخار حضور داشتند .
|
||
ظفر 2 | 1366/07/12 | لبیک یاحسین (ع) |
عملیات ظفر 2
عملیات ظفر 2، در تاریخ دوازدهم مهر 1366 شمسی، با رمز مبارک لبیک یا حسین ع، در منطقه عملیاتی شهر کِفری در استان کرکوک عراق، به منظور پاسخگویی به شرارتهای رژیم بعث عراق در بمباران شیمیایی و ویران ساختن روستاهای کردنشین استانهای شمالی عراق و نیز با هدف انهدام تأسیسات نظامی و اقتصادی عراق آغاز گردید. رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان، متشکل از نیروی زمینی سپاه و لشکر 9 بدر مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در نخستین ساعات عملیات، ارتفاعات مهم منطقه را به تصرف خود درآوردند و نیروهای دشمن را متلاشی نمودند. رزمندگان لشکر 9 بدر با یک مانور پرتحرک، پس از وارد آوردن تلفات و خسارات سنگین، قرارگاههای دشمن را تصرف کرده و جادههای مهم منطقه را به کنترل خود درآوردند. همچنین در این عملیات ضمن کشته و زخمی کردن بیش از پانصد تن از قوای بعث، دهها دستگاه تانک و نفربر و سلاحهای نیمه سنگین منهدم گردید.
|
|
ظفر 3 | 1364/04/07 |
عملیات ظفر 3
در عملیات ظفر3، رزمندگان دلاور لشکر64 پیاده ارومیه در ادامه عملیاتهای محدود، با ایجاد معبر در موانع دشمن که از مین های مختلف و شبکه های سیم خاردار آرایش یافته بود و عبور از این موانع موفق گردیدند به بیش از 15 پایگاه دشمن در منطقه عمومی واراس و آنه یورش در مناطق عملیاتی جبهه حاج عمران در شمالغرب را منهدم ساخته و به نیروهای عراقی تلفات و ضایعات شدیدی را وارد نماید.
حاج عمران شهری در استان اربیل در منطقه کردستان عراق در نزدیکی مرز کشورمان با و عراق است و هنگام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال ۱۳۶۲ پس از عملیات والفجر ۲ به دست رزمندگان اسلام آزاد شد.
این شهر در فاصله ۱۸۰ کیلومتری شمالشرقی از شهر اربیل واقع شده و منطقه عملیاتی حاج عمران، منطقه ای است سوق الجیشی مابین شهرهای پیرانشهر ایران و چومان مصطفی عراق، حاج عمران نیز نام پادگانی عراقی است در 12 کیلومتری مرز ایران و عراق، که در جاده ی مواصلاتی پیرانشهر- رواندوز(عراق) قرار گرفته است.
ارتفاع 2519 متری در منطقه عمومی حاج عمران همراه با ارتفاعات واراس، شهداء، نصر و گردمند ازعوارض حساس و کلیدی منطقه محسوب شده وعمدتاً دید بسیار مناسبی را به همه جهات نسبت به منطقه حاج عمران فراهم ساخته و کنترل حرکات را به طرف منطقه مذکور، آسان می نمود. در این میان ارتفاع شهدا وضعیت حساس تری را دارا بود لذا عملیاتهای متعددی در این منطقه اجرا و ارتفاعات منطقه بارها دست به دست گردید.
یادمان شهدای منطقه حاج عمران نیز در دامنه ارتفاعات بر مزار شش شهید گمنام احداث شده است.
در عملیات پیروزمندانه ظفر 3، تعداد 15 پایگاه دشمن در منطقه آسیب دید و 2 پایگاه نیروهای عراقی به طور کامل منهدم شد، بیش از 200 نفر از نیروهای متجاوز بعثی کشته و زخمی شدند، انهدام دو قبضه دوشکا، یک قبضه خمپاره انداز و دو انبار مهمات و 13 پایگاه به میزان 70 درصد از جمله ضایعات دشمن بود و همچنین تعداد ۲۰ دستگاه خودرو، 12انبار مهمات ، یک قبضه خمپارهانداز، مقادیری زیاد تجهیزات نظامی، تعدادی مین و مقادیری مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام و یگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد.
|
||
ظفر 4 | 1366/08/28 | یا رسول الله (ص) |
عملیات ظفر 4
عملیات غرورآفرین «ظفر4» در روز 28 آبان سال 1366 با رمز« یارسول الله(ص)» به تلافی شرارتهای رژیم عراق در بمباران مناطق غیرنظامی بویژه بیمارستان شهر دهوك و با هدف انهدام تأسیسات اقتصادی و نظامی دشمن در منطقه عملیاتی استان دهوك آغاز شد.
به گزارش ایرنا، قرارگاه عملیاتی و برون مرزی «رمضان» نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همكاری معارضان كرد عراقی، در آخرین روزهای دومین ماه پاییزی سال 1366 عملیات نامنظم «ظفر4 » را در استان دهوك كردستان عراق با موفقیت به انجام رسانید.
سلسله عملیاتهای نامنظم ظفر به منظور پاسخگویی به شرارتهای رژیم بعثی در بمباران شیمیایی روستاهای كردنشین شمال عراق و هدف قرار دادن عمق استراتژیك، اقتصادی و بازرگانی كشور متخاصم عراق توسط نیروهای سپاه پاسداران انجام شد.
به دلیل برون مرزی بودن این عملیاتها و همچنین آشنا نبودن كامل با مناطق كوهستانی كردستان عراق و نیز همراهی نیروهای معارض عراقی با رزمندگان كشورمان، این عملیاتها به صورت نامنظم برگزار شد تا كمترین تلفات و خسارت را به دنبال داشته باشند.
در عملیات غرور آفرین ظفر 4 كه در شمار سلسله عملیاتهای نامنظم ظفر و در عمق منتهی الیه جبهه شمالی دشمن و با هدف انهدام تأسیسات نظامی- اقتصادی عراق صورت گرفت، نیروهای خودی با رمز «یا رسول الله(ص)» به مقر لشكر119 پیاده ارتش عراق مستقر در شهر دهوك حمله برده و ضمن انهدام آن، به تخریب تأسیسات انتقال برق سد این شهر به میزان60 درصد و مركز پست و تلگراف، پمپ بنزین، مقر پلیس و مخابرات به میزان40 درصد پرداختند.
نیروهای عمل كننده توانستند با بستن موقت راه ترانزیتی عراق- تركیه،10 پایگاه حفاظتی این مسیر را منهدم ساخته و400 كشته و زخمی از دشمن بر جای گذارند.
رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان، متشكل از تكاوران گردان ویژه شهادت و مبارزان حزب دمكرات كردستان و پشتیبانی آتشباری پرحجم در عمق 250 كیلومتری خاك عراق به مواضع نیروهای بعث یورش میبرند و مقر تیپ 119 پیاده مستقر در شهر دهوك كه حفاظت و هدایت پایگاههای اطراف شهر را به عهده داشت، پس از كشته و زخمی كردن 300 نفر از دشمن به كلی منهدم میكنند.
رزمندگان اسلام پس از ورود به شهر دهوك ساختمان پلیس و مركز مخابرات آن را به میزان 40 درصد منهدم میكنند. چهار كارخانه نیز كه مایحتاج بعثی ها را تأمین میكردند، دچار خسارات عمده میشوند.
در جریان این عملیات تأسیسات انتقال برق در 6 كیلومتری شمال غربی شهر و یك پارك موتوری دشمن هدف قرار میگیرد و به آتش كشیده میشود.
رزمندگان با بستن جاده ترانزیتی دهوك به تركیه (به مدت 9 ساعت) كامیونهای حامل سوخت را به آتش میكشند. با ادامه عملیات، مركز گردان حفاظت جاده بغداد ـ تركیه گلولهباران و بر اثر آن 10 پایگاه منهدم میشود و 70 تن به هلاكت میرسند.
مراكز اقتصادی شهر سهیل نیز از حملات رزمندگان اسلام مصون نمیماند و متحمل خسارات زیادی میشوند.
|
|
قدس 1 | 1364/03/24 | یا محمد رسولالله، یاالله، یاالله، |
عملیات قدس 1
عملیات قدس 1 نخستین عملیات از سلسله عملیاتهای محدود قدس بود که در 24 خرداد 1364 (مصادف با روز جهانی قدس)، به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه هورالهویزه، در شمال منطقه عملیاتی خیبر و بدر آغاز شد و 27 خرداد 1364 پایان یافت.
ابعاد و ویژگیهای عملیات بدر، عراق را به عکسالعملی متفاوت واداشت؛ بدین معنی که همزمان با عملیات، حملات هوایی خود را به تهران آغاز کرد. رویارویی با ارتش عراق در ابعاد جدید، نیازمند حضور فعال مردم در صحنه و افزایش روحیه مقاومت آنها بود و از سوی دیگر، ضرورت مقابلهبهمثل را ایجاب میکرد. بنابر نظر امام خمینیقدسسرهالشریف مبنی بر «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»، نماینده ایشان آیتالله هاشمی رفسنجانی در شورای عالی دفاع، در نماز جمعه تهران پیشنهاد کرد که حامیان ادامه مقابله و جنگ با عراق در روز قدس راهپیمایی کنند تا نظر مردم درباره ادامه جنگ روشن شود. بهرغم تهدیدهای مکرر رژیم عراق مبنی بر بمباران مردم، راهپیمایی روز قدس انجام شد و همزمان رزمندگان سپاه پاسداران عملیات قدس 1 را در منطقه هورالهویزه اجرا کردند.[1]
عمدهترین هدف عملیات بدر، قطع جاده استراتژیک بصره ـ العماره بود که بهدلیل ناکامی در این عملیات، تصرف این جاده و حضور در هورالحمار همچنان مدنظر فرماندهان بود. از طرفی، زمینه برای اجرای عملیات دیگر بهمنظور دستیابی به اهداف مذکور در کوتاهمدت مقدور نبود. به همین دلیل، حضور بیشتر در هور و نزدیک شدن به جاده بصره - العماره در دستور کار قرار گرفت. در این منطقه از هور که از شمال البیضه تا رودخانه دجله ادامه دارد، بهترین محور برای نزدیک شدن به جاده بصره- العماره انتخاب و تصرف پاسگاههای ابوذکر و ابولیله ضروری تشخیص داده شد.
عملیات قدس 1، با هدف تصرف پاسگاههای ابوذکر و ابولیله و به دست آوردن جای پای مناسب برای ادامه عملیات در این محور، ترمیم خط پدافندی، نزدیک کردن خط پدافندی به دجله و امکان اجرای آتش روی جاده بصره - العماره طراحی و برای اجرا به لشکر 25 کربلا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان مازندران واگذار شد.[2] پس از ابلاغ مأموریت، نیروهای اطلاعات این لشکر، شناسایی منطقه را به طور مستمر و با جدیت شروع کردند. برای عملیات چهار هدف عمده: پاسگاه ابوذکر، روستای ابولیله، برکه مختار و کمین دژبانی در عقبه دشمن مشخص شده بود. شناساییها از چهار محور آبراههای صف، خیطه، معارج و اعظم انجام شد. با پیشرفت کار و تسلط نیروها بر منطقه عملیات، مقرر شد برای هر هدف دو معبر شناسایی شود و کار شناسایی در هشت معبر ادامه یابد.[3]
لشکر 25 کربلا برای حفظ منطقه و امکان حضور فعال در آن و بالا بردن سطح آموزش و تجربه نیروهای خود، خط پدافندی در این منطقه تشکیل داد و چهار گردان نیرو در آن مستقر کرد. هر گردان موظف بود بدون درگیری خود را به مواضع عراق نزدیک کند. ازاینرو، نیروها با یک خیز کاملاً مؤثر و بدون درگیری و کمین در مقابل عراقیها به جلو کشیدند، طوری که در بعضی محورها به فاصله یک تا دو کیلومتری مواضع آنها رسیدند.[4]
ارتش عراق در این منطقه مواضع و موانع مختلف داشت. بشکههای فوگاز (ناپالم) و سیمهای خاردار حلقوی، نمونهای از موانع آنها بود. عراقیها در اطراف پاسگاه ابوذکر و روی خشکی اطراف آن، سنگرهای متعددی احداث کرده بودند. همچنین در روی برکه مختار، علاوه بر سنگر، کمین سیار نیز گذاشته بودند که به صورت زیگزاگی یکدیگر را پوشش میداد و عامل مؤثر در تأمین پاسگاه ابوذکر به شمار میرفت.[5]
جمعه 24 خرداد 1364، همزمان با راهپیمایی مردم در روز جهانی قدس در سراسر کشور، فعالیت برای حرکت نیروها به سوی ارتش عراق شروع شد. ساعت 9 شب، فرمانده لشکر 25 کربلا با قرائت رمز عملیات «یا محمد رسولالله، یاالله، یاالله، قد تری انا فیه ففرج عنی یا کریم، اللهاکبر» دستور آغاز عملیات را صادر کرد. در پی آن، فرماندهان تمام محورها عملیات خود را شروع کردند.
منطقه عملیات به دو محور تقسیم و دو عقبه «طبر» و «شطعلی» برای آن مشخص شده بود. طبق برآورد از منطقه و وضعیت دشمن، مقرر شد پنج گردان از رزمندگان وارد عمل شوند. مسیر محور اول از طبر به آبراه کسر، پاسگاه ترابه و آبراه نهروان ختم میشد. مسیر محور دوم نیز از شطعلی به آبراه صف و از آنجا به پاسگاههای ابوذکر و ابولیله میرسید.
برای پشتیبانی عملیات، واحد پدافند هوایی چهار توپ ضدهوایی 5/14 میلیمتری برای استقرار در آبراه نهروان، برکهمختار، آبراه معارج و آبراه صف ـ خیطه در نظر گرفته بود. واحد ادوات لشکر نیز چهار قبضه مینیکاتیوشا، 23 قبضه تیربار و دوشکا و سه قبضه توپ 106 میلیمتری را به طور شناور در آبراهها و برکههای صف، ترابه، مشروع و مختار برای پشتیبانی مؤثر از نیروها اختصاص داده بود.[6]
نخستین عملیات از سلسله عملیات محدود قدس پس از سه روز درگیری به پایان رسید. در این عملیات، منطقهای حدود دویست کیلومتر مربع از تصرفات عراق به دست رزمندگان ایران فتح شد. یک گردان کامل از تیپ 2 حطین عراق منهدم و ضربات سختی به این تیپ وارد شد. در مجموع از نیروهای عراقی حدود دویست تن کشته، دویست تن مجروح و صد تن اسیر شدند. همچنین پانزده دستگاه قایق، یک فروند هواپیمای پیسی7 و دو فروند هلیکوپتر ارتش عراق منهدم شد. چهار قبضه توپ ضدهوایی، شش قبضه خمپارهانداز و سی قطعه پل شناور از غنایم این عملیات است. در عملیات قدس 1، چهل تن از رزمندگان ایرانی شهید، سی تن مجروح و سه تن در هور مفقود شدند.[7]
|
|
قدس 4 | 1364/05/01 |
عملیات قدس 4
عملیات قدس 4، از سلسله عملیاتهای محدود بود که در 1 مرداد 1364، در منطقه عملیاتی هورالهویزه به فرماندهی سپاه پاسداران آغاز شد و پس از سه روز درگیری، با آزادسازی نیمی از دریاچه امالنعاج واقع در شمال غرب هورالهویزه و جنوب شرق العماره عراق به پایان رسید.
دو حادثه مهم در شکلگیری عملیات قدس 4 در دریاچه امالنعاج نقش داشت. یکی، کنار رفتن تهلهای (قطعاتی جزیرهمانند بر روی آب که از بههمپیوستن نی و دیگر روییدنیها ایجاد میشود) شطالدوب براثر طوفان شدید و درنتیجه اتصال این شط به دریاچه امالنعاج و دیگری، دستگیری و اسارت تعدادی از نیروهای شناسایی عراقی و اطلاعات موثق به دست آمده از این اسیران که زمینه را برای توجه فرماندهان به دریاچه امالنعاج معطوف کرد.[1]
مهمترین ویژگی عملیات قدس 4، در مقایسه با دیگر عملیاتهای قدس (قدس 1، قدس 2، قدس 3 و قدس 5)، بافت و ترکیب نیروهای عملکننده در عملیات است. در این عملیات، نیروهای یگان عملکننده، تیپ 9 بدر سپاه پاسداران، به جز فرمانده (اسماعیل دقایقی) و برخی کادرهای آن، متشکل از نیروهای مجاهد عراقی بودند که در طول جنگ از عراق اخراج و پناهنده شده بودند. ترکیبی از ارتشیان عراقی و مجاهدین غیرنظامی، تیپ بدر را تشکیل میدادند که قبل از اجرای عملیات قدس 4، پدافند همین منطقه عملیاتی را در هور به عهده داشتند.[2]
سازمان رزم تیپ 9 بدر در عملیات قدس 4 عبارت بود از گردان شهید بهشتی، گردان انصارالحسین، گردان شهید دستغیب و گردان شهید صدر بهعلاوه یک گروهان در احتیاط.[3]
واحد اطلاعات و عملیات تیپ ـ متشکل از نیروهای مجاهد عراقی، عشایر هور و عدهای از رزمندگان سپاه پاسداران ـ از اوایل تیر 1364 شناسایی منطقه را در دو محور غربی و شرقی شروع کرد. در محور غربی شناسایی با بلم و سپس بهوسیله غواصها روی پاسگاههای دشمن انجام میگرفت. در محور شرقی نیز شناساییهایی فقط بهوسیله بلم و با کمک عشایر انجام میشد. به لحاظ وجود کمینهای زیاد و علامتگذاری منطقه، شناسایی بسیار کند پیش میرفت. به همین دلیل شناسایی دقیقی از وضعیت دشمن به عمل نیامد. یکی از ابزار خوب شناسایی، استفاده از دستگاه شنود بیسیمها بود که از این طریق تا حدودی محل پاسگاهها، کمینهای دشمن، تعداد نیروی کمینها، زمان تدارکات، تعویض نگهبانی، نوع سلاحها و زمان درخواست آنها به دست آمد.
پدافند کلی منطقه به عهده لشکر 29 ارتش عراق مستقر در المعیل بود. تیپ 117 مرزی ارتش عراق نیز که قرارگاه آن در ابوشعیر قرار داشت، در مقابل تیپ بدر مستقر شده بود. به این ترتیب که گردان 5 و عناصری از گردان 2 این تیپ در دریاچه امالنعاج و گردان 4 آن از ابوخصاف به سمت جنوب در مقابل آبراه خیط استقرار داشتند.[4]
دو روز قبل از شروع عملیات، نیروهای عملکننده بهتدریج با رعایت اصل غافلگیری به منطقه عملیات منتقل شدند. نیروهای محور غربی در پاسگاه سه و پاسگاههای هور و نیروهای محور شرقی در مجاورت آبراه لعوج و برکه ابوشوش استقرار یافتند. اکثر نیروهای عملکننده کاملاً به منطقه عملیات توجیه بودند. واحد تخریب با منفجر کردن تهلهای ثابت و متحرک در مسیر حرکت نیروها، معابر را پاکسازی کرد. سایر واحدهای پشتیبانی و خدمات رزم نیز برای پشتیبانی از نیروها، اقدامات لازم را انجام دادند.
قبل از آغاز تک، عراقیها با هواپیمای پیسی7 منطقه را بمباران میکردند. آتش توپخانه هم تا حدودی روی منطقه اجرا میشد و در مواردی هم نیروهای فرسانالهور (عشایر بومی عراق) اقدامات شناسایی و گشت رزمی انجام میدادند، ولی به دلیل وجود کمینهای خودی، نمیتوانستند اقدام مهمی انجام بدهند.[5]
سرانجام در 1 مرداد 1364، رأس ساعت 12 نیمهشب عملیات قدس 4 آغاز شد. سرعت عمل نیروها و بهرهگیری از عنصر غافلگیری موجب شد عراقیها تا مدتی آشفته شوند و عملاً نتوانند اقدام اساسی انجام دهند. در این میان مسئله درخور توجه، اسارت مأمور بیسیم فرماندهی عراق بود. نیروهای عراقی پس از سقوط پاسگاهها و تأمین اهداف عملیات، به اجرای شدید آتش توپخانه مبادرت ورزیدند.[6]
پس از سه روز درگیری، عملیات قدس 4 به پایان رسید. آزادسازی نیمی از دریاچه امالنعاج از شطالدوب در غرب دریاچه تا برکه امتوسه در شرق آن بخشی از نتایج این عملیات بود. همچنین هشتاد کشته، صد مجروح و 53 اسیر به همراه غنائم بهدستآمده شامل هفت دستگاه قایق، ده دستگاه بلم، چهار بیسیم، پنجاه قبضه تفنگ کلاشینکف، پنج قبضه تیربار، دو قبضه خمپاره و پنج قبضه آرپیجی و دو عدد دوربین معمولی از دیگر نتایج این عملیات محدود بود. در این عملیات براثر حملات هوایی پنج نفر از نیروهای ایرانی شهید و 25 نفر نیز مجروح شدند.
شناسایی دقیق در محور غربی، ارتباط قوی بین فرماندهی و نیروهای عملکننده، توجیه خوب نیروهای عملیاتی، فعال بودن پست شنود، سرعت عمل و هماهنگی مناسب غواصان، هماهنگی مناسب واحد ادوات با نیروهای عملیاتی از جمله عوامل موفقیت این عملیات محدود بود.[7]
|
||
نصر3 | 1366/03/27 | یا علی بنابیطالب(ع) |
عملیات نصر3
27 خرداد سالروز آغاز عملیات نصر 3 است كه در سال 1366 با هدف كاهش توازن رزمی ارتش عراق و نیز دادن پاسخ كوبنده به دشمن بعثی توسط رزمندگان اسلام به اجرا درآمد.
این عملیات محدود و نفوذی را نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی همانند عملیات «نصر 2» به اجرا درآورد.
از جمله اهداف عملیات «نصر 3»، كاهش توان رزمی دشمن در منطقه «زبیدات» در جنوب محور عملیاتی «دهلران» بود.
در اجرای این عملیات موفق دوران دفاع مقدس، رزمندگان نیروی زمینی ارتش در روز 27خرداد 1366با رمز «یا علی بنابیطالب(ع)» از محور یادشده به درون خاك عراق پیشروی كردند و ضمن انهدام 20 دستگاه تانك و نفربر زرهی، چندین انبار مهمات و شماری خودرو نظامی دشمن، به هفت گردان رزمی ارتش عراق آسیب رسانند.
در این عملیات، رزمندگان نیروی زمینی ارتش همچنین توانستند با كشته و زخمی كردن نیروی های ارتش بعثی صدام، یكهزار و 60 تن از آنان را به اسارت خود در آورند.
در اجرای موفق این عملیات رزمی، چندین عراده توپ و ادوات جنگی و شماری خودرو و دهها قبضه سلاح سبك از دشمن از سوی رزمندگان ارتش اسلام به غنیمت گرفته شد.
همچنین در این عملیات، پایگاه هوانیروز پشتیبانی عمومی اصفهان بمنظور حسن اجرای مأموریت، ابتدا خلبانان بالگردهای شكاری «كبرا» و بالگردهای ترابری 214 و «شنوك» خود را با منطقه عملیات آشنا كرد و افسران رابط را به منظور ایجاد هماهنگی هرچه بیشتر به قرارگاه «لشكر 21» و قرارگاه تیپهای تكاور و اورژانسهای تخلیه مجروح اعزام كرد.
در اجرای عملیات نصر 3، بالگردهای شكاری كبرا با انجام هفت ساعت و 30 دقیقه پرواز در قالب 14 سورتی، مأموریتهای واگذاری را در ارتباط با پشتیبانی آتش به نحو مطلوب اجرا كردند و بالگردهای ترابری نیمه سنگین 214 با انجام 24 ساعت پرواز در قالب 43 سورتی توانستند، 93 رزمنده مجروح را از اورژانسهای تاكتیكی به بیمارستانهای محلی از جمله دزفول و اهواز تخلیه كنند.
همچنین در اجرای این عملیات رزمی و دفاعی، بالگردهای ترابری سنگین «شنوك» با انجام 19 ساعت و 40 دقیقه پرواز در قالب 12 سورتی توانستند، 164 رزمنده مجروح را تخلیه كنند و یكهزار و 750 كیلوگرم تداركات را جابهجا كنند.
تصرف ارتفاعات 132، 160، 142و 140، انهدام 30 دستگاه تانك و نفربر دشمن، انهدام مقادیری مهمات و ادوات خودرویی دشمن، انهدام گردانهای «1 ،2 و 3» از «تیپ 95 از لشكر 14» عراق و متلاشی شدن «گردان 1» از «تیپ 703 از لشكر 20» از دیگر دستاوردهای این عملیات محسوب میشوند.
یاد و نام تمامی رزمندگان شركت كننده در این عملیات غرور آفرین دفاع مقدس بویژه شهدا، جانبازان و آزادگان این عملیات برای همیشه در طول تاریخ گرامی باد.
|
|
نصر4 | 1366/03/31 | یا امام جعفر صادق (ع) |
عملیات نصر4
۳۱ خرداد ماه سالروز آغاز عملیات «نصر ۴» است که با اهداف تصرف شهرک «ماووت»، استقرار روی ارتفاع «ژاژیله» و ایجاد زمینه تصرف ارتفاع «گردهرش» طراحی و به اجرا درآمد.
به گزارش سرویس ایسنا، در ادامه عملیات «کربلای ۱۰»، عملیات «نصر ۴» با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران، در چند محور در منطقه شمالی استان سلیمانیه عراق و با هدف پیش روی به سوی شرق این استان و تصرف شهر ماووت در تاریخ ۳۱ خرداد ۶۶ با رمز مبارک «یا امام جعفر صادق (ع)» در ساعت ۲ بامداد از «قرارگاه نجف» آغاز شد.
رزمندگان ایرانی پس از شناسایی منطقه توسط نیروهای اطلاعات - عملیات که به سلاحهای سبک و نیمهسنگین مجهز بودند، حرکت خود را از خطوط عملیات کربلای ۱۰ و محورهای اطراف آن به سمت هدف آغاز کردند.
لشکر «قدس» گیلان مانند دیگر لشکرها مأموریت یافت که خطوط دشمن را درهم بشکند. این لشکر با نیروهای مجرب خود به عمق خاک عراق و سمت شهر ماووت نفوذ کرد و پس از پشتسر گذاشتن موانع، در شرایط سرد و یخبندان منطقه، به خطوط تماس دشمن نزدیک شد. یورش بیامان به مواضع دشمن آغاز و با شلیک گلوله منوّر از دو سمت، منطقه را مثل روز روشن کرده بود. نیروهای زخم خورده دشمن با شلیک انواع گلوله سعی کردند تا مانع نفوذ رزمندگان به خطوط پدافندی آنها بشوند، ولی برتری آتش قوای ایرانی مانع تحرکات دشمن شد.
در این عملیات لشکر قدس با ۲ تیپ، به استعداد پنج گردان پیاده، موفق شد طی دو مرحله مأموریت خود را ۱۰۰ درصد با موفقیت به انجام برساند. سرعتعمل رزمندگان لشکر قدس به حدی بود که معاون تیپ مستقر در ژاژیله عراق به اسارت نیروهای اسلام درآمد. در این عملیات نیروهای ایرانی در دو شبانه روز موفق شدند به اکثر اهداف مورد نظر دست یابند. نیروهای دشمن نیز متقابلاً در روزهای بعد چندینبار اقدام به پاتک کردند که همه این اقدامات به شکست انجامید.
در جبهه خودی نیز با اعزام یگانهای تازهنفس به منطقه چند عملیات به منظور دفع نواقص محورهای شاخ قشان و تپه دو قلو انجام شد. این عملیات پس از ۱۵ روز پایان یافت که آزادسازی شهر ماووت و ارتفاعات ژاژیله، شاخ قشان، یال غربی، گولان، تپه دوقلو (بالو کاوه)، دشت بالوسه و نیز ترمیم برخی از خطوط پدافندی عملیات کربلای ۱۰ بود. در این عملیات تعداد ۵۵۷ نفر از نیروهای دشمن به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند و بیش از ۶۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. در این عملیات سردار «مهدی خوش سیرت»، فرمانده «تیپ ۲ لشکر قدس» گیلان به شهادت رسید.
لشکرهای دیگر نیز پس از نفوذ به عمق ۲۵ کیلومتری خاک عراق، هجوم خود را از محورهای مختلف به نیروهای عراق آغاز کردند و پس از نبردی سنگین موفق شدند ارتفاع «ژاژیله»، «اسپیدر دره» و کلیه راههای مواصلاتی منتهی به شهر ماووت را به کنترل خود دربیاورند و مسدود کنند.
همچنین «تیپ ۴۴۳ از لشکر ۲۷» عراق هدف سنگینترین حمله قرار گرفت و به همراه بیش از نیمی از امکانات «تیپ ۶۰۳» پیاده در این عملیات منهدم شد. رزمندگان برای تصرف شهر ماووت، جنگ را شدت بخشیدند. یگان تخریب نیز همراه و همگام با رزمندگان برای خنثی ساختن میادین مین به پیش تاخت. رزمندگان ایرانی با توجه به کوهستانی بودن منطقه و با بکارگیری تاکتیکهای ویژه جنگ کوهستانی و هماهنگی عالی همه موانع را از سر راه برداشتند که در این میان ۲۷ دستگاه تانک و نفربر عراق منهدم و پنج دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد.
آتشبار ارتش اسلام که تا قبل از شروع عملیات خاموش بود، با آغاز درگیری، مواضع دشمن را به شدت زیر آتش گرفت و خسارت سنگینی به آنها وارد کرد، به طوریکه منطقه مملو از اجساد بعثیها و لاشههای سوخته و نیمسوخته ادوات زرهی آنها شد. فرماندهان ارتش عراق برای جلوگیری از پیشروی رزمندگان اسلام و همچنین تقویت روحیه نیروهای خود، نیروهای هوایی را وارد معرکه کردند.
آتشبار ضدهوایی ایران به مقابله با جنگندههای دشمن پرداخت و یک فروند از آنها را مورد هدف قرار داد و ساقط کرد. رزمندگان با تثبیت مواضعی که تصرف کرده بودند و به غنیمت گرفتن مهمات دشمن، مقدمات آزادی شهر ماووت را فراهم کردند و این شهر در یک قدمی آزادی قرار گرفت. یگان مهندسی - رزمی با تمام امکانات تلاش کرد تا جادههایی را برای عبور خودروها به منظور تدارکات رزمندگان هموار کند.
|
|
نصر5 | 1366/04/01 | یا زهراسلاماللهعلیها |
عملیات نصر5
نیروی زمینی سپاه پاسداران عملیات نصر 5 را در تیر 1366، در غرب منطقه سردشت، با استفاده از تاکتیک ویژه جنگهای کوهستانی اجرا کرد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اوایل سال 1366 بهطور جدی در منطقه شمال غرب ایران جبهه جدیدی برضد ارتش عراق ایجاد کرد تا علاوه بر تصرف ارتفاعات و تسلط بر این منطقه، برای بستن معابر نفوذی ضدانقلاب و جاشها (کردهایی که با دولت عراق همدست بودند)، زمینه تردد نیروهای معارض کرد عراقی (کردهای عراقی که تحت امر قرارگاه رمضان بودند) را از عمق خاک عراق به مرزهای ایران فراهم کند تا امکان پشتیبانی بیشتر از این گروهها و افزایش قدرت رزمی آنها فراهم شود. گروههای ضدانقلاب از این ارتفاعات به علت دارا بودن شیارها و معابر فراوان استفاده میکردند. جلسهای برای بررسی میزان آمادگی قرارگاهها، مشکلات منطقه و نحوه انجام عملیات با حضور محمدعلی (عزیز) جعفری، فرمانده قرارگاه قدس و سیدیحیی (رحیم) صفوی، قائم مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران، در 21 خرداد 1366 تشکیل شد.[1]
منطقه عملیاتی نصر 5، شامل ارتفاع کلهقندی، قله فرفری و یال مربوط به آن بود. ارتفاع فرفری به دشت نسبتاً وسیعی منتهی میشود که شهر قلعه دیزه عراق در شمال غرب آن واقع شده است. حد فاصل بین خطوط ایران و عراق نیز دشت باجار نام دارد. منطقه عملیاتی، در مرز استانهای آذربایجان غربی و کردستان قرار داشت. حضور و تسلط روی قله فرفری و یال مربوط به آن امکان تسلط و دید بر هر دو جبهه عراق و ایران را فراهم میکرد.[2] در این منطقه کوهستانی پشتیبانی نیروهای مستقر در ارتفاعات با دشواری انجام میشد. هر بار رفت و برگشت به صورت پیاده از آخرین محل استقرار نیروها تا ارتفاع فرفری، حدود پنج ساعت طول میکشید. بنابراین مهندسی لشکر 8 نجف اشرف احداث جاده را ده روز قبل از شروع عملیات آغاز کرد.
محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران، 26 خرداد 1366، در حکمی، مأموریت کلی نیروی زمینی سپاه برای اجرای عملیات نصر 5 را به کارگیری قرارگاه نجف اشرف در منطقه ماووت و قرارگاه قدس در منطقه سردشت ابلاغ کرد.[3]
نیروی زمینی سپاه پاسداران عملیات نصر 5 را در ساعت 15 دقیقه بامداد دوشنبه 1 تیر 1366 با رمز یا زهراسلاماللهعلیها در جنوب غربی سردشت در استان آذربایجان غربی آغاز کرد.[4]
دو ساعت پس از شروع عملیات، ارتفاعات کلهقندی و فرفری سقوط کردند. در یال کلهقندی نیروهای عملکننده با مقاومت نیروهای عراق مواجه و متحمل تلفات زیادی شدند. تعدادی از نیروهای جهاد سازندگی هم که مشغول احداث جاده بودند، مجروح شده و کار جادهکشی تعطیل شد.
با پیشروی نیروهای ایرانی و تسلط دید در منطقه، عزیز جعفری و احمد کاظمی با مطالعه بیشتر منطقه، متوجه شدند بین دو ارتفاع کلهقندی و فرفری یک یال ارتباطی وجود دارد که به علت وضعیت خاص استقرار و دید نیروها، تاکنون مشاهده نشده بود. روی این یال پنج پایگاه قرار داشت و پایگاه قلهسنگی، اصلیترین پایگاه عراق، در این یال بود و این تهدیدی بود برای کل عملیات. بنابراین تصمیم گرفتند لشکر 8 نجف اشرف، شب بعد با به کارگیری نیروهایی از گردان امام رضاعلیهالسلام، این یال ارتباطی را تصرف کند. با قطعی شدن این تصمیم، فرمانده گردان امام رضاعلیهالسلام و فرماندهان گروهانهای عملکننده، کار شناسایی و طراحی عملیات برای تصرف یال ارتباطی را آغاز کردند.[5]
دوم تیر، گردان امام رضاعلیهالسلام با شش دسته (حدود 150 نفر) برای تصرف یال ارتباطی ارتفاع فرفری و ارتفاع کلهقندی، از سه محور اصلی و یک محور فریب (حرکت اصلی از سمت کلهقندی و طرح فریب از سمت فرفری) به سمت هدف حرکت کردند. نیروها همگی در ساعت مقرر به پای کار رسیدند، ولی در یک محور با کمین نیروهای عراقی مواجه شدند که این امر باعث تأخیر در اجرای هماهنگ عملیات شد. در ساعت 22:30 درگیری آغاز شد و بهرغم آتش شدید ارتش عراق، نیروها به پیشروی ادامه دادند. آتش دقیق نیروهای ایران نیز کمک کرد تا نیروها قبل از روشنایی هوا به اهداف خود دست یابند. پس از آن دستگاههای جهاد سازندگی وارد منطقه شدند و اقدامات مهندسی را شروع کردند.
با پایان این عملیات، دشت بوجار و تعدادی از روستاهای ایران که زیر دید و تیر مستقیم نیروهای عراق بودند، آزاد شد و نیروهای ایران بر نوار مرزی مسلط شدند.[6] با تسلط بر ارتفاعات مشرف به منطقه شهر قلعه دیزه کردستان عراق (شرق اربیل و شمال سلیمانیه)، نوزده روستای عراق در دیدرس نیروهای ایرانی قرار گرفت. همچنین بیست کیلومتر از نوار مرزی در کنترل سپاه قرار گرفت و یک گروهان مکانیزه، یک گردان از تیپ 97 پیاده از لشکر 24 ارتش عراق و یک گردان از نیروهای جاش منهدم شدند. معابر ضدانقلاب در دشت بوجار نیز مسدود شد.[7]
ارتش عراق با جمعآوری نیروهای پیاده خود در منطقه عملیاتی، در ساعت1:30 روز 8 تیر 1366 با انجام پاتک سنگینی توانست بخشی از یال ارتباطی را تصرف کند.[8]
نیروهای ایران به دستور احمد کاظمی، با دیدهبانی و آتش خمپارهها و وارد شدن چند تانک لشکر 27 محمد رسولاللهصلیاللهعلیهوآله از پیشروی ارتش عراق جلوگیری کردند.[9]
در این عملیات دهها تن از نیروهای عراق کشته و زخمی شدند و صد نفر به اسارت نیروهای ایران درآمدند.[10]
|
|
نصر 6 | 1366/05/10 | یا اباعبدالله الحسینعلیهالسلام |
عملیات نصر 6
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران عملیات نصر 6 را در سال 1366، برای آزادسازی بخشهایی از منطقه حلاله که در اشغال ارتش صدام بود، طراحی و اجرا کرد.
ارتفاعات میمک از مناطق مرزی در استان ایلام است که عراق ادعاهایی درخصوص مالکیت آن داشت. روز 18 شهریور 1359 (سیزده روز قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی) میمک به اشغال ارتش عراق درآمد. اما در روز دوم، این حمله با پدافند نیروهای ایران مواجه شد.
ارتش عراق در 3 مرداد 1366، با استفاده از واحدهایی از سی تیپ و گردان پیاده کماندویی و توپخانه، به ارتفاعات غرب و شمال غربی منطقه میمک حمله گستردهای کرد و توانست این مناطق را دوباره اشغال کند.
نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران برای بازپسگیری این مناطق، در 10 مرداد 1366، عملیات آفندی نصر 6 را اجرا کردند. این عملیات که سیزده روز طول کشید، با رمز یا اباعبدالله الحسینعلیهالسلام در منطقه حلاله (صالحآباد ـ ارتفاعات میمک) با هدف آزادسازی بخشهایی از منطقه حلاله، اجرا شد.[1]
نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران در این عملیات توانستند، ضمن شکستن خطوط دفاعی ارتش صدام، ضربات مؤثری بر یگانهای سپاه چهارم عراق وارد کنند و آنها را از منطقه بیرون برانند. در این عملیات بخشی از ارتفاعات جانبی میمک آزاد شد و نیروهای ایران روی قلههای آن مستقر شدند.[2]
نیروهای زمینی ارتش جمهوری اسلامی در حمله به ارتفاعات محور شمالی میمک، با انهدام باقیمانده نیروهای سپاه دوم عراق، توانستند ارتفاع 670 و تپه شهدا را که موقعیت استراتژیک حساسی داشت، بهطور کامل تصرف کنند[3] و با پشتیبانی نیروی هوایی و آتش توپخانه، تلفات و خسارتهای سنگینی به ارتش عراق وارد آورند.[4]
این عملیات یکی از سنگینترین نبردهای انجامشده در ارتفاعات میمک در طول سالهای جنگ تحمیلی بود. خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با بهکارگیری سی فروند بالگرد و 350 ساعت پرواز، توانستند 375 نفر مجروح را تخلیه، 446 رزمنده را هلیبرن و 5/2 تن مهمات و تدارکات را به منطقه عملیاتی حمل کنند.[5]
یگانهای منهدمشده عراقی و میزان انهدام آنها در این عملیات عبارت بودند از: تیپ 36 پیاده از لشکر 2 به میزان 60 تا 70 درصد، تیپ 4 پیاده به میزان صددرصد، تیپ 108 پیاده از لشکر 16 به میزان 80 درصد، تیپ 1 کماندویی از سپاه یکم به میزان 50 درصد، یک گردان تیپ کماندویی از سپاه چهارم به میزان صددرصد و بقیه گردانها به میزان 60 درصد، تیپ 801 به میزان 65 درصد، تیپ 95 از لشکر 23 به میزان 45 درصد، تیپ 705 از لشکر 28 به میزان 80 درصد، تیپ 70 زرهی از لشکر 17 و تیپ77 پیاده از لشکر 1 و لشکر 65، نیروی مخصوص و تیپ 10 زرهی و گردان کماندویی حطین و گردان 17 مکانیزه تیپ 59 لشکر 17 به میزان 50 تا 55 درصد، گردان 241، گردان 16، گردان 81، گردان 30 و گردان 1 توپخانه به میزان 35 تا 50 درصد، گردان 240، گردانهای 3 تا 12، گردان 247، گردان 661 و گردان 928 به میزان 25 تا 40 درصد.[6]
در این عملیات دو فروند هواپیما، هفده دستگاه تانک و نفربر، چندین قبضه توپ، شش فروند هلیکوپتر و صدها دستگاه خودروی عراقی منهدم شدند. تعداد کشته و زخمیهای نیروهای عراق در این عملیات به 2500 نفر رسید و تعداد 120 نفر به اسارت درآمدند. در میان آنان یازده نفر افسر و سی نفر درجهدار بودند.[7]
در گزارش اطلاعاتی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به تلاش نیروهای عراق در میمک، در مورد آنها آمده است: در این منطقه، عراق در موضع انفعالی قرار گرفته است. بااینکه در طول عملیات تمام رسانههای جهان و اعلامیههای ایران، نتایج این عملیات را درج میکردند، در هیچ یک از اطلاعیههای نظامی عراق، اشارهای به منطقه عملیات سپاه دوم عراق نشده است.[8]
|
|
نصر 10 | 1366/09/28 |
عملیات نصر 10
ارتش جمهوری اسلامی ایران عملیات نصر 10 را در سال 1366 در منطقه زبیدات عراق انجام داد.
عملیات نصر 10 در ساعت23، بیستو هشتم آذر با همکاری تیپهای 1 و 3 لشکر 21 حمزه و با پشتیبانی نیروهای زرهی لشکر 16 قزوین آغاز شد.[1]
این عملیات به منظور انهدام واحدهای دشمن که در منطقه زبیدات مستقر بودند انجام شد و نیروهای جمهوری اسلامی ایران به استحکامات عراقیها در ارتفاعات 127، 133 و 151 واقع در آن منطقه، یورش بردند.[2]
تیپ 3 لشکر حمزه موفق شد ارتفاعات 151 و 133 را در محور نهر عنبر آزاد کند. اما تیپ 1 به علت توقف در موانع و میادین مین نتوانست ارتفاع 127 را آزاد کند. در پی این حمله نیروهای دشمن با تمرکز روی ارتفاعات 133 و 151 و یگانهای ارتش ایران و با استفاده از یک گردان زرهی به همراه نیروهای پیاده، ضد حمله کردند که پس از درگیری چندساعته، توانستند با عقب نشاندن نیروهای ایرانی دو ارتفاع آزادشده را دوباره تصرف کنند.[3]
در عملیات خودی و ضدحمله دشمن، افراد زیادی از نیروهای تیپ 703، 60 مختلط و 90 از لشکر 29 پیاده ارتش عراق کشته یا زحمی و 9 نفر اسیر شدند.[4]
روز 29 آذر 1366، نیروی زمینی ارتش ایران بار دیگر در محور زبیدات به مواضع ارتش عراق حمله کرد. در این حمله نوزده نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند و پانزده تن از نیروهای ارتشی به اسارت عراقیها درآمدند. برای تأمین پیروزی این عملیات سرهنگ حسین حسنی سعدی، فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرهنگ اصغر جمالی، جانشین وی در منطقه عملیاتی حضور یافتند. با وجود حملههای ارتش عراق برخی از مواضع تصرفشده در دست نیروهای ارتش ایران باقی ماند.
سیام آذر 1366 در ادامه عملیات نصر 10 در منطقه زبیدات، نیروهای ایرانی با یورش به مواضع دشمن در غرب رودخانه دویرج، بخشی از این منطقه را تصرف کردند. در این حمله، تعدادی از نیروهای عراقی اسیر شدند. این حمله را لشکر 77 خراسان به وسیله یک گردان تکاور، با پشتیبانی یگانهای مستقر در خط و نیز با در اختیار داشتن یک تیپ به منظور استقرار در پشت رودخانه دویرج، انجام داد و هدفهای مورد نظر را تصرف کرد. اما عراقیها با جمعآوری نیرو و پشتیبانی آتش توپخانه، در ساعت 23 نیروهای ارتش را از دو محور محاصره کردند و نیروهای ایران به دلیل وارد عمل نشدن یک تیپ از لشکر 77 و شدت حمله دشمن، ناچار به مواضع قبلی خود عقبنشینی کردند.
روز اول دی، جنگندههای نیروی هوایی ارتش ایران در منطقه عمومی زبیدات، عقبه ارتش عراق را در محورهای عملیاتی العماره بهشدت بمباران کردند.[5]
در عملیات نصر 10 حدود پانصد تن از نیروهای تیپ 86 لشکر 32 عراق کشته و زخمی شدند.
نمایندگی عراق در سازمان ملل متحد درباره این عملیات اظهار کرد که ارتش ایران در منطقه زبیدات حمله جدیدی به خاک عراق کرده و بر شورای امنیت لازم دانست که بهسرعت تحریمهایی را علیه ایران وضع کند.[6]
رادیو بیبیسی هم با اشاره به این عملیات، در روز 30 آذر گفت: «بخش جنوبی جبهه که جنگ در حال حاضر در آن جریان دارد، حساسترین قسمت خط مقدم جبهه است و هر اتفاقی که در این بخش میافتد، کشورهای عربی خلیج فارس را عمیقاً نگران میکند... گفته میشود ایران خود را برای یک حمله زمستانی مهیا میکند و اینکه هدف این حمله یک بار دیگر متوجه دومین شهر بزرگ عراق، بصره، خواهد بود.»[7]
|
||
مروارید | 1359/09/07 |
عملیات مروارید |